نقل شده که شخصی به نام ابوعبیده گفته: به حضرت باقر علیه السلام عرض کردم که سخنی به من بیاموزید که همواره از آن استفاده کنم. حضرت باقر فرمود: ای ابا عبیده زیاد یاد مرگ کن. چرا که هیچ انسانی زیاد یاد مرگ نمیکند مگر آنکه در دنیا زاهد میشود. (الزهد (للحسین بن السعید الاهوازی) ص۷۸)
نشانهای از غضب خداوند
از محمد بن فرج نقل شده که گفت: حضرت باقر علیه السلام برای من نوشت که زمانی که خداوند بر خلقش غضب کند، ما را از ایشان دور میکند. (کافی، ج۱، ص۳۴۳)
علت عذاب شدن نیکان قوم شعیب
از حضرت باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: خداوند به شعیب نبی وحی کرد که من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد؛ چهل هزار نفر از اشرار آنها و شصت هزار نفر از نیکان آنها. حضرت شعیب به خداوند عرض کرد که آنها اشرار هستند (و وجه عذابشان معلوم است) چرا نیکان عذاب میشوند؟ خداوند به او فرمود: آنها با اهل معاصی مدارا و نرمی کردند و به خاطر خشم من، بر آنها خشمگین نشدند... (كافی، ج۵، ص۵۶)
وظایف متقابل حاکم و مردم
از ابوحمزه ثمالی نقل شده که از حضرت باقر علیه السلام پرسیدم حق امام بر مردم چیست؟ فرمود: حق او بر مردم این است که مردم به سخنش گوش دهند و وی را اطاعت کنند. پرسیدم: حق مردم بر امام چیست؟ فرمود: به مساوات اموال را میان آنها تقسیم کند و بین آنها به عدالت حکم کند. (کافی، ج۱، ص۴۰۵)
فراگیر شدن فقر و برخوردهای بد با فقراء قبل از ظهور
از حضرت باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: هرگاه دیدید که فقر و نیازمندی زیاد شده و گروهی از مردم دیگری را انکار می کنند، در آن زمان منتظر امر خداوند (ظهور امام زمان) باشید. فضیل بن یسار می گوید: پرسیدم که فقر و نیازمندی را فهمیدم، اما آن انکار چیست؟ حضرت فرمود: یکی از شما نزد برادرش می رود و از او درخواست میکند، اما نگاه آن شخص به این شخص نیازمند تغییر میکند و طرز صحبتش با او عوض میشود. (کافی، ج۸، ص۲۲۱)
پرهیز از تکلف در عبادت
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که در هنگام نوجوانی مشغول طواف بودم و خودم را در عبادت به سختی انداخته بودم. پدرم (امام باقر علیه السلام) من را دید در حالی که داشتم عرق میریختم و به من فرمود: ای جعفر! ای پسرم! خداوند وقتی که بندهای را (به دلیل حُسن اخلاق و تقوایش) دوست داشته باشد، به عمل کم او نیز راضی میشود. (کافی، ج۲، ص۸۷)
پوشیدن لباس دلخواه همسر
از مالک بن اعین نقل شده که خدمت حضرت باقر علیه السلام رفتم، دیدم لباسی قرمز رنگ پوشیدهاند. با این صحنه که مواجه شدم، لبخند زدم. حضرت باقر فرمود: میدانم برای این لباسی که پوشیدم لبخند زدی. همسر ثقفیام اجبارم کرد که بر خلاف میلم این را بپوشم و چون من او را دوست دارم، توانست من را مجبور به پوشیدن این لباس کند. (کافی، ج۶، ص۴۴۷)
کلامکم نور
@Hadith1398