کد خبر: ۲۹۷۸۳
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۵:۰۳-03 April 2022
توحید عملی به این معنی است که حرف هیچ کس جز خدا اصلاً در ذهن من وجود نداشته باشد. یعنی من وقتی دارم تصمیم می‌گیرم کاری انجام بدهم، جز اینکه خدا چه می‌گوید اگر بفهمد که من این کار را کرده ام! ، هیچ ملاحظه دیگری در ذهنم نباشد.
خدا هم که همیشه می‌فهمد، بنابراین آدم موحد فقط در مقابل یک نفر احساس مسئولیت می‌کند. اینکه دیگران چه می‌گویند برایش مهم نیست.

موعظه‌ی زیبایی که حضرت یوسف در زندان برای زندانیان همراه خود کرد، از آنها پرسید که يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (یوسف/۳۹) 

توحید اشباح ذهنی ما را از بین می‌برد، این ارواح متفرق را. آدم‌هایی هستند که زندگی‌شان تلخ می‌شود، به خاطر اینکه اشباحی که در درونشان زندگی می‌کنند، این ارباب متفرق حرف‌های متفاوتی می‌زنند. اگر بخواهد پدرش را راضی نگه دارد، آن یکی را هم راضی نگه دارد، نمی‌شود. در حد انفجار به حالت بن‌بست در زندگی‌شان می‌رسند. برای اینکه هر منبعی از یک طرف انها را می‌کشد. 

مثلا دانشجویی هست که از خانواده‌ای سنتی آمده در فضای دانشگاه، مثلاً دوستانش مدرن هستند. او این وسط مانده است، اگر خیلی سنتی رفتار کند، این‌ها نمی‌پذیرندش، اگر بخواهد این جوری زندگی کند، در خانه مشکل ایجاد می‌شود. اگر این‌ها بفهمند این در خانه جور دیگری است، چه می‌شود؟ اگر این‌ها ببینند مادرش چادری است یا مثلاً پدرش آخوند است چه می‌شود؟

 توحید همه‌ی این چیزها را کنسل می‌کند. یعنی شمایید و خداوندی که جز خیر هیچ خواسته‌ای ندارد. اما معمولا این ارباب متفرق کاری به این ندارند که خیر شما چیست، یا اینکه اصلاً نمی‌دانند خیر شما چیست، حتی اگر کار هم داشته باشند معمولا اشتباه می‌کنند. خیلی از پدر و مادر‌ها از سر خیرخواهی جلوی شکوفا شدن استعداد‌های فرزندان‌شان را می‌گیرند، چون نمی‌دانند او در درونش واقعا چه می‌گذرد.

در بیرون همه‌ی ما امر و نهی وجود داشته و دارد، اما مسئله سر تبعیت از آنهاست. به محض اینکه شما از یک نفر تبعیت می‌کنید، آنجاست که تصویر او تبدیل به یک شبح درونی می‌شود و قدرت پیدا می‌کند و انگار شما را باز خواست می‌کند. تبعیت یعنی یک جایی به شما اجبار کرد یا به هر طریق از نظر عاطفی شما را در یک شرایطی قرار داد که حرفش را گوش کردید بدون اینکه قانع شده باشید که این حرف درست است . اما این خلاف توحید نیست اگر من حرف کسی را بشنوم و قانع شوم که حرف درستی است و به آن عمل کنم، چون من تابع او نشده ام، تابع حقیقتی شده ام که کشف کردم.

 اصلاً توحید همین است که شما تابع حق و حقیقت باشید، و الله چیزی جز این از ما نمیخواهد.

اگر انسان به جایی برسد که آن جاذبه‌هایی که از بیرون به اینطرف و آنطرف می‌کشندش کنسل بشود، محیط درونی‌اش آماده میشود که به حالت خود شکوفایی برسد. 

 حالا اگر یک استعدادی داشته باشد، فشاری رویش نیست. مثل اینکه یک ذره‌ی مادی را در جایی که نیرو‌هایی به آن وارد نمی‌شود، بگذارید، فقط  این انگیزه‌های درونی در او باقی بماند و موانع خارجی‌اش را برداریم، خود به خود در آن جهت که برایش روان‌تر و راحت‌تر و لذت‌بخش‌تر و با استعدادهایش هماهنگ‌تر است می‌تواند پیش برود. 

بنابراین توحید ارتباط خیلی روشنی با این  دارد که استعداد آدم‌ها  شکوفا شود. وقتی در تشطت آرا زندگی می‌کنند، فشار‌های زیادی از سنت‌های اجتماعی به آنها وارد می‌شود که نمیگذارد  استعدادهای خود را رشد بدهند.

در آیه سوم سوره هود گفته میشود که استغفار بکنید و برگردید به سمت پروردگار که بهره‌هایی در همین دنیا به شما داده شود، « و یوت کل ذی فضل فضله »،  هر کسی آن فضیلت‌هایی که دارد به او داده می‌شود.

برشی از سخنرانی سوره هود،  ۱

دکتر روزبه توسرکانی
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان