همسران شاعران و نویسندگان و هنرمندان و متفکران، گاه با نوشتن نوعی بیوگرافی، کاریزمای همسرانشان را میشکستند.
سیمین دانشور در «غروب جلال» تصویری نه چندان کاریزماتیک از آل احمد و پوران شریعت رضوی در کتاب «طرحی از یک زندگی» تصویری نه چندان مبالغه آمیز از شریعتی و آیدا در کتاب «بام بلند هم چراغی» تصویری نه چندان رویایی از شاملو به دست دادهاند که ستودنی است. در متون کهن ما هم، گهگاه زنان هوشمندی پیدا میشدند که کاریزمای مردان را میشکستند.
نمونهاش زن ابوالحسن خرقانی و همسر شمس تبریزی -کیمیا خاتون - و حتی رابعهی عدویه که شجاعت و گستاخیهای هنجارشکنانهاش نسبت به خواستگاران درویش صفتش هنوز شنیدنی است. درباره «غروب جلال» و «طرحی از یک زندگی» باید در یک یادداشت دیگر سخن بگویم. در این یادداشت مستقیما میروم سراغ آیدا و کتاب «بام بلندهم چراغی ». شاملو پیش از آشنایی با آیدا دوبار ازدواج کرده بود یکبار بار با اشرف الملوک اسلامیه (۱۳۲۵) و یکبار هم با طوسی حائری (۱۳۳۵). شاملو از ازدواج نخستیش چهار فرزند هم داشت: سیاوش و سیروس و سامان و ساقی. گویا که بعد از مرگ شاملو بر سر میراث شاملو با آیدا چالش بسیار نیز داشتند. طوسی حائری استاد زبان فرانسه بود.
احتمالا شاملو به کمک او بود که توانست زبان فرانسه را کم و بیش فراگیرد. آشنایی با آیدا تحول بزرگی در زندگی شاملو ایجاد کرد. گویا شاملو به آنیمای رویاهایش هم رسیده بود. شاعران بزرگ معمولا در اداره زندگی و تمشیت امور کمی دست و پاچلفتی هم هستند. نیاز هست تا کسی جمعوجورشان کند. نمونهاش نیما که مدام به عالیه خانم می نوشت: مرمتم کن. نمونه دیگرش نصرت رحمانی که هیچ زنی نمیتوانست دربه دری و آوارگی همیشگیاش را بسامان کند. شاملو البته متوجه نبوغ بی مهارش شده بود. سعی می کرد با ترجمه متون و کار روی فرهنگ کوچه و نوشتن سناریو وفیلمنامه و سرودن شعر حماسی و انقلابی کمی از آن آنارشیسم وجودیاش بکاهد.
شاملو بی هیچ شکی یکی از چهار پنچ شاعر برجسته معاصر است. هنوز هیچ شاعر سپید سرایی نتوانسته به افق فکری او حتی نزدیک شود. یدالله رویایی هم گرچه کوشیده «شعر حجم» را جانشین شعر سپید کند ولی هرگز موفق نشده است. به ترجمههای شاملو فراوان انتقاد شده است. به تحقیقات او نیز بسیار خرده گرفتهاند. حتی فرهنگ کوچه را فاقد روشمندی دانستهاند. این هاچندان مهم نیست. مهم هستی شناسی هنری اوست که هنوز بی بدیل است.
سخنان تند و تیز شاملو درباره ضحاک وکاوه آهنگر را دیگر کسی امروز جدی نمیگیرد. حتی پارهای از داوریهایش درباره مولانا و سعدی و حافظ و سهراب سپهری هم به نظرم نادقیق بوده است. اینها اهمیت چندانی ندارد. مهم تحولی است که او در نگرش ما نسبت به شعر ایجاد است. شاملو شامه تیزی داشت. دقیقا میدانست که شعر معاصر ما دچار چه بحرانی شده است و برای برون رفت از این بحران هم به متون منثور دیروز رجوع میکرد.
تاریخ بیهقی و کشف الاسرار و قصص قرآن و تذکره الاولیای عطار را بارها خوانده بود. شاملو اندیشههایش را از متون کهن نمیگرفت. فقط مقومات ساخت زبانیاش را از آنها میگرفت بالعکس اندیشههایش را از جهان مدرن میگرفت. به همین دلیل به آدونیس و عبدالوهاب البیاتی و محمود درویش و ناظم حکمت و هیوز و الوار و اکتاویوپاز و ریستوس و لورکا دلبسته بود. با موسیقی مدرن هم آشنا بود. باخ و بتهوون و موزارت و شوپن و چایکوفسکی و رخمانینوف را میشناخت. او در یکی از سخنرانیهایش گفت: مردم، از شاعران همان نقشی را انتظار دارند که پیشینیان ما از پیامبران انتظار داشتند: یعنی ظهور معجزه. شاید شاملو گوشه چشمی هم به شعر نظامی داشت که میگفت:
پرده رازی که سخن پروری است
سایه ای ازپرده ی پیغمبری است
پیش و پسی بست صف کبریا
پس شعرا آمد و پیش انبیا
حتی جامی هم یکبار گفته بود:
در شعر سه تن پیمبرانند
هر چند که لانبی بعدی
اوصاف و قصیده و غزل را
فردوسی و انوری و سعدی
آیدا -به قول شاملو آییشکا -تصویری که از شاملو به دست میدهد با آنچه نوشتم سازگار است. آیدا معتقداست: شاملو همه عمر یک سوسیالیست آزاده بود. خود شاملو نیز گهگاه خودش را آنارشیست می نامید. به همین دلیل باسهراب سپهری آشتی نمیکرد چرا که معتقد بود سهراب آنارشیست نیست. آیدا به نظرم درباره شاملو دراین کتاب اصلا مبالغه نکرده است. درباره پنج خواهر شاملو؛ فروغ الزمان و قمرالزمان و شمس الزمان و سرور و سودا به و پدر و مادرش- -و حتی چهار فرزند شاملو و همسران پیشین او چنداند کنجکاوی و پرده دری نکرده است.
بیشتر، از دربه دری شاملو ورفتن از غربتی به غربت دیگر حرف زده است. پاسخی که آیدا به پرسش پایانی سعید پورعظیمی داده است نیز جالب است وقتی پورعظیمی می پرسد: شاملو باور دینی هم داشت یا نه؟ آیدا در پاسخ فقط شعر شاملو را میخواند آنجا که شاملو میگوید:
اما داوری آن سوی در نشسته است
بی ردای شوم قاضیان
ذاتش درایت وانصاف/ هیاتش زمان
وخاطره ات
تا جاودان جاویدان درگذرگاه ادوار
داوری خواهد شد
مجتبی بشردوست