تفاوتی میان فعل و اسم فاعل در عربی وجود دارد. فرق است میانِ
علیٌّ یَقومُ (علی میایستد) و علیٌّ قائمٌ (علی ایستاده است).
علی یَجلِسُ (علی مینشیند) و علی جالسٌ (علی نشسته است).
علی یَنامُ (علی میخوابد) و علی نائمٌ (علی خوابیده است).
وقتی از اسم فاعل استفاده میکنیم، معنیاش این است که فاعل هماکنون در آن وضعیت است.
در قرآن آیهای هست که میگوید: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» و نمیگوید: «كُلُّ نَفْسٍ تَذوقُ/سَتَذوقُ الْمَوْتَ». معنای آیه این نیست که هر نفسی مرگ را میچشد یا خواهد چشید، بلکه میگوید هر نفسی چشندهٔ مرگ است.
درواقع، طبق این آیه، هر انسانی هر لحظه و هر آن در حال چشیدن و مزه کردن مرگ است.
نکتهٔ مهم دیگر اینکه مرگ از نظر قرآن امری وجودی است، نه عدمی. قرآن، در آیهای دیگر، صراحتاً آفرینش را هم به زندگانی نسبت میدهد و هم به مرگ: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ». یعنی خداوند کسی است که هم مرگ را آفرید و هم زندگی را. بگذریم از اینکه موت را پیش از حیات ذکر کرد.
گویی، طبق قرآن، مرگ و زندگی در نوعی «بود و باش» به سر میبرند و «شدن» یا صیرورتِ نفس در کشاکش این دو وضعیت رخ میدهد.
سجاد سرگلی