نکته دیگری که در بررسی شخصیت شاعران و هنرمندان عصر [صفوی] در خور اهمیت است، اعتیاد شاعران و هنرمندان عصر صفوی به افیون و مواد مخدّر است.
تاورنیه در سفرنامۀ خود توصیف اسفباری از جامعۀ آن روزگار آورده است. وی ضمن توضیح چگونگی استعمال تریاک و بنگ و وصف اقسام افیون و کوکنار (خشخاش)... میگوید: «خیلی بهزحمت در ایران میشود کسی را پیدا کرد که به یکی از این مواد عادت نکرده باشد» در این میان شمار زیادی از شاعران به این افیون معتاد بودند.
نصرآبادی برخی از این «سمومِ مُکیّف» را نام برده از جمله: حَبّ رفیعی، حب عنبرین، خشت در بهشت. ... نصرآبادی تعدادی از شعرای عصر را نام برده که به این مکیّفات معتاد بودند: محمد حسین آملی، ملا رشدی، ملا طبیعی رشیدی نشاطی، تقیا ...
جلال اسیر اصفهانی سخت مبتلا به بنگ بوده چنانکه در تذکرههای زیادی به این مسئله اشاره شده و به نقل از فریدون سابق، برادر رضاعی وی گفتهاند که اسیر اغلب اشعارش را در حالت مستی و بیخودی میگفته است. علّت بی معنایی اشعارش را همین دانستهاند.
داستان مستی و اِختلال حواسِ طالب آملی، هنگام باریابی به دربار جهانگیرشاه مشهور است، طالب مُفرّحی قوی استعمال کرد و برای نخستینبار بود که میخواست به حضور جهانگیرشاه بار یابد. در حضور شاه، مفرّح در او اثر کرد حواسش مختل شد و نقش زمین گردید، در ندامت از این عمل قطعهای برای دیانتخان که او را به دربار برده بود، سرود و از عمل خود معذرت خواست:
دو چیز مُهرِ زبان سخنوری گردید
مرا به بزمِ شهنشاهِ خوشعیار سخن
یکی زبونی طالع که دائم از اثرش
به هر دیار غریبم بگونهگونه محن
دگر زیادتی نشئهای که نامش را
نمیتوانم از شرم بر لب آوردن
مُفرّحی زده بودم به قصد گفتن شعر
عروج نشئه آن کرد هرچه کرد به من
بیدل دهلوی نیز از این جریان برکنار نبوده، او در آغاز بنگ استعمال میکرده و بعدها آن را کنار نهاده است. خوشگو که از طرفداران و شاگردان بیدل است در ترجمۀ حال بیدل میگوید: « در عالم شباب اگرچه به شُربِ شراب ارتکاب کرده لیکن در پیریها به مزاج مبارکش گوارا نمیآمد. لهذا از جمیع مُکیّفات و تغیّرات بیگانگی نموده «بنگابه» اختیار فرمود و آن را به اسم موجی یاد مینمود. و در فصل زمستان معجونی مرتب میساخت و آن را اوجی نام میگذلشت. شعری از این عالم گفته است:
شادم که فطرتم نیست تریاکی تعیّن
وهمی که میفروشم بنگ است و گاهگاه است»
منبع:
نقد خیال (بررسی دیدگاههای نقدِ ادبی در سبک هندی) محمود فتوحی، نشر روزگار، ۱۳۷۹، ص: ۶۹ تا ۷۱
کانال نقل معانی