تولید محتوای متنی را میتوان پایهایترین شکل تولید محتوا دانست.
شاید در نگاه اول، تولید محتوای متنی را معادل پستنویسی برای یک وبلاگ یا انتشار جزوه و مقاله در نظر بگیرید، اما واقعیت این است که بیشتر انواع و فرمتهای محتوا نیازمند تولید محتوای متنی هستند.
به عنوان مثال، حتی اگر دغدغهی شما ویدئو مارکتینگ باشد و بخواهید یک کلیپ ویدئویی تولید کنید، بسیار حرفهایتر است که ابتدا متن حرفها و صحبتهای خود را بنویسید و تنظیم کنید. به شکل مشابه، بسیاری از تولیدکنندگان حرفهای فایلهای صوتی و پادکست هم، ابتدا متن یا اسکریپت حرفهای خود را مینویسند و سپس به سراغ ضبط میروند.
البته این به آن معنا نیست که در ویدئوها یا پادکستها الزاماً روخوانی انجام میشود، اما همین که ابتدا به تولید و تهیهی محتوای متنی فکر کنید باعث میشود که ذهنتان مرتبتر شود و بتوانید اجرای حرفهایتری داشته باشید.
فعالان شبکه های اجتماعی هم نمیتوانند از زیر بار محتوای متنی شانه خالی کنند. از توییتنویسی در توییتر تا کپشننویسی در اینستاگرام، مصداقهای تولید محتوای متنی هستند و کسی که در متن نویسی قویتر باشد، میتواند تأثیر عمیقتری روی مخاطبان خود بگذارد.
سایر فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ هم به نوعی با متن و تولید محتوای متنی در ارتباط هستند. از تنظیم متن ایمیل برای ایمیل مارکتینگ گرفته تا تهیه رپورتاژ آگهی در یک پروژه بازاریابی محتوا.
اهمیت تولید محتوای متنی
با توجه به توضیحاتی که تا اینجا ارائه کردیم، باید اهمیت محتوای متنی به عنوان پیشنیاز تولید سایر انواع محتوا برای شما مشخص شده باشد. اما چند نکتهی تکمیلی هم وجود دارد که میتواند این اهمیت را بیش از پیش خاطرنشان کند.
محتوای متنی هنوز برای بسیاری از انسانها قابلاتکاتر و قابل استنادتر از سایر انواع محتواست. ارجاع دادن به متن و استناد کردن به متن، محکمتر از استناد کردن به حرف یا نکتهای است که در یک فایل صوتی یا ویدئو مطرح شده است (جز در مواردی استثنایی مثل اینکه برای اشاره به بخشی از زندگی یک نویسنده، به فایل صوتی مصاحبهای که با او انجام شده ارجاع دهید).
ما عادت کردهایم که حرفهای بزرگان، مطالعات علمی و مقالههای تحقیقاتی را در قالب متن بخوانیم. بزرگترین دائرهالمعارفهای بشری (از انواع تخصصی تا مدلهای عمومی مثل ویکیپدیا) متنمحور هستند و همهی اینها باعث شده که نوعی سوگیری مثبت نسبت به متن در ذهن ما شکل بگیرد.
امکان مرور سریع یا Skimming هم مزیت دیگری است که نباید در دنیای پرشتاب امروزی از آن غافل شد:
فرض کنید یک فایل صوتی یا ویدئوی سی دقیقهای را در وب پیدا کنید. چگونه میفهمید که محتوای این ویدئو یا فایل صوتی با نیاز شما همخوانی دارد یا نه؟ حتی تکهتکه دیدن و شنیدن فایل، چند دقیقه وقت شما را میگیرد.
این در حالی است که یک متن چند هزار کلمهای را میتوان در چند ثانیه بالا و پایین کرد و از ساختار و محتوای آن مطلع شد و سپس دربارهی خواندن یا نخواندن آن تصمیم گرفت.
علاوه بر اینها، قابلیت Index شدن و امکان جستجو هم نکتهای است که نباید از آن غافل شویم. هنوز موتورهای جستجو آنقدر قوی نشدهاند که تمام متن فیلمها و فایلهای صوتی را بر اساس کلماتی که در آنها آمده فهرست و آرشیو کنند؛ کاری که به سادگی با متنها انجام میشود. به همین علت اگر دنبال سئو و بهینهسازی برای موتورهای جستجو باشید، چارهای ندارید جز اینکه متن فایلهای صوتی و ویدئوهای خود را منتشر کرده و در موتورهای جستجو ثبت کنید.
در دنیای شلوغ امروزی که همه در حال تولید محتوا هستند، یافتهشدن و قابل جستجو بودن یک مزیت رقابتی بسیار مهم است و فرمت متنی، این مزیت را در بهترین و کاملترین شکل آن برای شما فراهم میکند.
همهی اینها باعث شده که در کنار رواج یافتن گستردهی محتوای صوتی و تصویری، اتفاقاً تولید محتوای متنی هم رونق پیدا کند و افراد بسیاری این کار را به عنوان یک شغل انجام دهند. کم نیستند کسانی که شغل تولید محتوا را برای خود انتخاب کردهاند و همین الان، در حال نوشتن متن برای سایتها و اکانتهای شبکه های اجتماعی هستند.
آیا تولید محتوای متنی به درد من هم میخورد؟
کسانی که وبلاگنویس هستند یا در شبکههای اجتماعی حضور دارند، احتمالاً در زمینهی اهمیت محتوای متنی تردیدی ندارند و به سادگی این موضوع را میپذیرند.
اما شاید کسانی که یک وبسایت خدماتی یا یک فروشگاه آنلاین دارند، کمی در این زمینه تردید کنند. این نوع سایتها برای طراحی و فروشگاهسازی هزینه میکنند و این هزینه را هم ضروری و توجیهپذیر میبینند، اما وقتی پای «محتوای متنی» به میان میآید، در تخصیص وقت و پول برای این کار، خساست بهخرج میدهند.
به همین علت، بخشِ شرح محصول یا Product Description در بسیاری از این نوع سایتها، خلوت و ساده است و یا اینکه متن آنها از سایتهای دیگر کپی شده است. بخش نقد محصول – به فرض اینکه وجود داشته باشد – ضعیف و ناقص است و نقاط قوت و ضعف محصول را مشخص نمیکند. همچنین پاسخ به سوالات و ابهامهای مشتریان هم در اولویت قرار نگرفته و صرفاً به بیان نکاتی کلی در زمینهی سابقهی کسب و کار و فرایند فروش و ادعاهایی در زمینهی اعتبار فروشنده محدود شده است.
این در حالی است که متن نویسی و تولید متن میتواند در حوزههای متعددی به چنین سایتها و فروشگاههایی کمک کند:
متن میتواند به سئو کمک کند و باعث افزایش ترافیک وبسایت شود. کاری که با تبلیغ، به شکل موقت و معمولاً گرانتر انجام میشود (تفاوت بازدید ارگانیک و بازدید خریداری شده). البته تأکید ما این است که سئو را به عنوان آخرین مرحله از مراحل تولید متن در نظر بگیرید. یعنی اجازه ندهید دغدغهی سئو بر پیام اصلی محتوای شما غالب شود.
متن میتواند مدت حضور بازدیدکنندگان در وبسایت شما را افزایش دهد. این حضور طولانیتر میتواند درگیری ذهنی (Engagement) را افزایش داده و برخی شاخصهای بیرونی مثل رتبه الکسا را هم بهبود دهد (افزایش رتبه الکسا به خودی خود، دستاورد ارزشمندی نیست. اما به هر حال، تصویر بهتری از سایت شما پیش چشم افراد ناآشنا ایجاد میکند و اعتبارتان را در نگاه آنها افزایش میدهد).
متن میتواند صفحه فرود شما را حرفهایتر کرده و احتمال «اقدام» را افزایش دهد. شما نمیتوانید فقط با قرار دادن یک یا چند دکمهی ساده در یک صفحه، انتظار داشته باشید اقدامی انجام شود و مخاطب مثلاً ایمیل خود را به شما بدهد یا اینکه پولی برای محصولتان پرداخت کند (CTA چیست؟)
البته هیچیک از اینها به آن معنی نیست که مخاطب خود را با متن خفه کنید و مثلاً در صفحهای که برای فروش یک آبمیوهگیری یا صنایع دستی طراحی شده، چند هزار کلمه متن بگنجانید. اما نکتهی کلیدی اینجاست که باید در صفحهی خود محتوای متنی متناسب با محصولتان و انتظار مشتری قرار دهید. این محتوا در مورد یک محصول ساده میتواند چندصد کلمه و در مورد محصول پیچیده (مثلاً یک لپتاپ) به بیش از هزار کلمه برسد.
انواع محتوای متنی
پیش از اینکه دربارهٔ تولید متن و محتوای متنی بیشتر حرف بزنیم، بد نیست کمی هم به انواع محتوای متنی بپردازیم.
البته یک تقسیمبندی مشخص و قطعی وجود ندارد که بگوید مثلاً محتوای متنی چهار نوع یا شش نوع است. اما اشاره به انواع محتوای متنی باعث میشود دیدمان نسبت به تولید محتوای متنی بازتر شود و گستردگی این قلمرو را بهتر درک کنیم.
بنابراین، آنچه را در ادامه میآید، صرفاً «چند نمونه» از انواع محتوای متنی در نظر بگیرید و به خاطر داشته باشید که برخی از آنها با یکدیگر همپوشانی دارند:
پستهای وبلاگها: پستهایی که برای وبلاگها نوشته میشوند را میتوان یکی از رایجترین محتواهای متنی دانست. پستهای وبلاگی از نظر طول متن کاملاً متفاوتاند و ممکن است از یک سو به صد یا دویست کلمه محدود شده و از سوی دیگر از چندهزار کلمه فراتر روند. سایتهای بامتمم و پاسخنامه نمونههای بسیاری از پستهای وبلاگی کوتاه را در خود گنجاندهاند و در روزنوشتههای محمدرضا شعبانعلی میتوانید نمونههای فراوانی از متنهای طولانی را ببینید.
صفحات ثابت سایتها: تقریباً همهٔ سایتها چند صفحهٔ ثابت و کلیدی دارند. از «دربارهٔ ما» و «تاریخچهٔ شرکت» تا «پرسشهای متداول» و «معرفی محصولات اصلی.» با وجودی که این نوع صفحات شباهت بسیاری به پستهای وبلاگی دارند، اما تولید محتوای متنی برای چنین صفحاتی، اصول و قواعد خاص خود را دارد. محتوای این صفحات معمولاً باید از نوع همیشه سبز باشد و حتی اگر هم چنین نیست، به شکلی تنظیم شود که عمر نسبتاً زیادی داشته باشد. با توجه به اینکه این صفحات معمولاً پربازدیدترین صفحات سایتها هم هستند (در مقایسه با اخبار و وبلاگ)، ساختار و خوانایی آنها هم از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین کسی که متن این صفحات را مینویسد، بهتر است با اصول طراحی صفحه فرود آشنا باشد تا بتواند اثربخشی این صفحات را – با توجه به هدفی که برایشان تعریف شده – افزایش دهد.
اخبار: نوشتن متنهای خبری یک مهارت ویژه و مستقل است. قرار نیست هر فردی که محتوای متنی برای سایتها و وبلاگها مینویسد، الزاماً در خبرنویسی هم مهارت داشته باشد. نویسندههای متنهای خبری باید بتوانند منابع مختلف را ارزیابی و اعتبارسنجی کنند. همچنین باید با انواع ساختارهای متنهای خبری آشنا باشند و بر اساس نوع خبر، ساختار مناسب آن را انتخاب کنند. در متنهای خبری گاهی فرم بر محتوا غالب میشود. یعنی شما میخواهید خبری را نقل کنید که احتمالاً سایتها و رسانههای متعددی قبلاً آن را نقل کردهاند. در چنین شرایطی، با انتخاب فرم و ساختار مناسب ممکن است بتوانید مخاطب را جذب کرده و تکراری بودن خبر را کمرنگ کنید.
گزارشهای مختلف: میدانید که گزارشها به انواع مختلفی تقسیم میشوند. مثلاً ما در درس انواع گزارش چهار شکل توصیفی، تحلیلی، تجویزی و نقادانه را معرفی کردهایم. گزارشنویسی فراتر از نوشتن یک متن معمولی است و اصول خود را دارد. چه بسا افرادی سالها به کار تولید محتوای متنی مشغول باشند و متنهای خوبی برای صفحات سایتها و پستهای وبلاگی بنویسند، اما از نوشتن یک گزارش حرفهای ناتوان باشند. ما در درس گزارش نویسی متمم بیشتر در این باره صحبت کردهایم.
متن برای شبکههای اجتماعی: متن نویسی برای شبکه های اجتماعی در مقایسه با نوشتن متن برای وب، یک داستان متفاوت است. هر یک از شبکههای اجتماعی قواعد و ویژگیهای خود را دارند. اگر برای توییتر مینویسید، باید به هنر کوتاه نویسی مجهز باشید و اگر در کپشن پستهای اینستاگرامی باید بتوانید ساختار بسیار ساده و جملهبندی روان داشته باشید. به شکلی که خوانندهٔ کمحوصله، بتواند با بیشترین سرعت و کمترین اشتباه، متن شما را بخواند.
ترجمه: متأسفانه بسیاری از افرادی که خود را تولیدکننده محتوا میدانند، صرفاً با ترجمه آشنا هستند. باید به خاطر داشته باشیم که ترجمه، به فرض آنکه دقیق و حرفهای باشد، بخش کوچکی از دانش و هنر تولید محتوا را به خود اختصاص میدهد. بسیار خوب است که تولیدکننده محتوا با زبانهای دیگر آشنا باشد و بتواند کار ترجمه را با استانداردهای مناسب انجام دهد. اما کسی که صرفاً ترجمه میداند، نباید خود را با تولیدکنندهٔ محتوا اشتباه بگیرد. تولید محتوا به کارهای دیگری هم نیاز دارد. از جملهٔ این کارها میتوان به ساختار دادن به متن، تنظیم متن برای سئو، تطبیق متن با پرسونای مخاطب، استفاده از المانهای تعاملی (از لینک تا دکمه و تکستباکس) و طراحی با هدف دعوت به اقدام (CTA) اشاره کرد. بنابراین اگر مترجم هستید، به صِرف مترجم بودن خود را تولیدکنندهٔ محتوا ندانید و برای مهارتهای مکمل هم وقت بگذارید.
ویژگیهای یک محتوای متنی با کیفیت چیست؟
پاسخ به این سوال، تا حدی سلیقهای است و بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، ممکن است پاسخهای متفاوتی دریافت کنید. بر پایهی تجربهای که ما در متمم کسب کردهایم، اگر میخواهید محتوای متنی با کیفیت تولید کنید، باید حداقل به اصول و نکات زیر توجه داشته باشید:
کپی نکنید
یکی از بزرگترین ضعفهای محتوا کپی بودن آن است. شاید شما فکر کنید که کسی به کپی بودن توجه نمیکند و یا اینکه با خواندن و ترکیب کردن محتوا از چند منبع دیگر، کسی متوجه نمیشود که متنتان کپی است.
اما هم موتورهای جستجو و هم مخاطبان، بیش از هر زمان دیگری به کپی بودن حساس شدهاند. موتورهای جستجو به سادگی مطلب شما را از نتایج جستجو حذف کرده یا رتبهی ضعیفی به آن میدهند. مخاطبان هم، اگر جایی به نتیجه برسند که مطلب شما کپی است، روی سایر مطالبتان هم حساب باز نخواهند کرد.
اگر هم مجبور بودید بخشی از محتوای فرد دیگری را نقل کنید، حتماً به منبع اشاره کنید. شاید معرفی منبع، زمانی یک بحث «اخلاقی» بود، اما امروز یک بحث «تکنیکی» است و تولیدکنندگان محتوایی که به منابع خود اشاره نکنند، به سرعت از گردونهی رقابت با تولیدکنندگان اصیل خارج شده و حذف خواهند شد.
به سوال مخاطب پاسخ دهید
تجربهی ما در متمم این بوده است که یکی از فاکتورهای کلیدی موفقیت در تولید محتوای متنی این است که به سوال مخاطب پاسخ داده شود. مثلاً اگر کسی در گوگل دربارهی ویژگیهای یک محصول جستجو کرد و به سایت شما رسید، هرگز مجبور نشود به گوگل برگردد و سوال خود را تکرار کند.
همیشه از خودتان بپرسید:
آیا محتوای من، مخاطب را اشباع میکند؟
آیا تمام ابهامهای او را برطرف میکند؟
آیا مطمئنم که او پس از مطالعهی متن من، دیگر مجبور نمیشود به سراغ منابع دیگر برود؟
این نکته الزاماً به معنای طولانینویسی نیست، بلکه به معنای مرتبطنویسی است. تیتر مطلب خود را بخوانید و ببینید با دیدن آن تیتر چه انتظاراتی در ذهن مخاطب شکل میگیرد. آیا انتظارات مخاطب را برآورده کردهاید؟ اگر چنین نشده، یا مطلب را تغییر دهید و یا تیتر را اصلاح کنید تا در نهایت، بتوانید حداکثر رضایت را در مخاطب ایجاد کنید.
فراموش نکنید که رضایت، فاصلهی بین «انتظار از محتوا» و «محتوا» است. ناهمخوانی تیتر و محتوا میتواند احساس بسیار بدی در مخاطب ایجاد کند.
به عنوان یک مثال ساده، در حوزهی کتاب و کتابخوانی، بسیاری از مردم در جستجوی «نقد کتاب» هستند. بسیاری از تولیدکنندگان محتوا با علم به این موضوع، در عنوان مطلب خود از عبارت «نقد کتاب …» استفاده میکنند اما در عمل، صرفاً مروری بر کتاب انجام داده و خلاصهای از آن ارائه میدهند. مخاطبی که با انتظار نقد آمده با دیدن این مطلب، راضی نخواهد شد و پاسخ سوالش را نخواهد یافت. چنین مطالبی در بلندمدت نمیتوانند جایگاه مطلوبی در نتایج جستجو نیز کسب کنند.
ساختار متن را برای خواندن سرسری آماده کنید
قرار نیست همهی مخاطبان، همهی بخشهای متن شما را بخوانند. با استفاده از تیترهای درشت، رنگهای مختلف، فونت ضخیم و هر ابزار دیگری که در اختیار دارید، متن را بخشبندی کنید.
حتی اگر در فضایی مثل اینستاگرام کپشن مینویسید و از ابزارهای حرفهای برای چیدمان متن محرومید، از ایموجیها و آیکونها و فاصلهگذاری بین خطوط و پاراگرافها برای بخشبندی مطلب استفاده کنید.
اگر مطلبی نوشتهاید که خواندن کامل آن مثلاً ۲۰۰ ثانیه زمان میخواهد، پیشنهاد ما این است که ساختار متن را به شکلی تنظیم کنید که در یکدهم این زمان (مثلاً حدود ۲۰ ثانیه) مخاطب بتواند مروری بر روی کل متن داشته باشد و ساختار آن را بفهمد.
استفاده از جملات کوتاه را فراموش نکنید
شاید در دنیای ادبیات، نوشتن جملههای بسیار طولانی، جذاب و زیبا باشد. رمانهای متعددی وجود دارد که در آنها از جملههای یکصفحهای و دوصفحهای استفاده شده است.
اما دنیای دیجیتال، دنیای انسانهای کمحوصله و شتابزده است. پیشنهاد ما این است که یک قانون برای خودتان بگذارید و به آن وفادار بمانید. مثلاً اینکه: «هر جملهای در هر جای متن آغاز شد، باید حداکثر دو سطر پایینتر زیر همان کلمه به پایان برسد. به عبارتی، هیچ جملهای بیشتر از دو خط نباشد.»
همیشه پس از پایان نوشتن مطلب، متن تولیدی را مرور کرده و جملههای بلند و طولانی را به چند جملهی کوتاهتر تقسیم کنید و مطمئن شوید که حوصلهی مخاطب هنگام خواندن جملههای شما سر نمیرود.
تا حد امکان، به دستور زبان و املای کلمات توجه کنید
نمیتوان از تولیدکنندگان محتوای دیجیتال – که زندگی آنها با سرعت و شتاب آمیخته شده – انتظار داشت که در حد سر ویراستار یک نشر فاخر و جاافتاده وقت صرف کنند و جملهها را پیرایش کنند.
اما میشود تا حد امکان تلاش کرد که اشتباهات فاحش دستوری و دیکتهای وجود نداشته باشد. البته انگیزهی ما از طرح توصیه در اینجا این نیست که «فارسی را پاس بداریم» و دل «فرهنگستان و فرهنگستانیها» را به دست بیاوریم.
بلکه مسئله این است که مخاطبان به سرعت دچار خطای هالهای میشوند و به خاطر اشتباهی که در دیکته یا نگارش وجود دارد، ممکن است در صحت محتوای مطلب هم تردید کنند.
پیشنهاد میکنیم اشتباهات رایج در نگارش کلمات را بخوانید و همچنین اگر در تولید محتوای متنی کار حرفهای انجام میدهید، نگاهی هم به کتاب نکته های ویرایش یا هر کتاب مشابه دیگر بیندازید تا کمی حساسیتتان در این زمینه افزایش پیدا کند.
بعد از مدتی، متن را بازخوانی و بازنویسی کنید
متنهای تولیدی خود را پس از گذشته چند هفته یا چند ماه، بازخوانی و بازنویسی کنید.
در بازخوانی و بازنویسی سه اتفاق کلیدی میافتد:
معمولاً قدرت نگارش شما در طول زمان افزایش پیدا میکند. پس احتمال دارد بتوانید بخشهایی از متن قدیمی را با زبانی سادهتر و بیانی شیواتر بنویسید. احتمال دارد در طول این مدت، متنهای دیگری هم تولید کرده باشید که به موضوع بحث شما مرتبط باشند. پس میتوانید به آنها اشاره کنید و لینک سازی داخلی انجام دهید.
اگر مخاطبان و خوانندگان دربارهی مطلب شما کامنتها و دیدگاههایی مطرح کرده باشند، ممکن است بتوانید بر اساس آنها متن را تکمیل کرده یا جرح و تعدیل کنید.
چگونه تولید محتوای متنی را شروع کنیم؟
نوشتن کار سادهای نیست. این را بسیاری از کسانی که تجربهی نوشتن دارند تأیید میکنند. هیچ راه میانبر و مسیر سریعی هم برای دستیابی به قدرت نوشتن و نویسندگی وجود ندارد.
بنابراین واقعیترین توصیهای که در این زمینه میتوان مطرح کرد، تمرین و تمرین و تمرین است.
ما در درسهای مختلف متمم تا کنون به تمرینهای متعددی برای نوشتن اشاره کردهایم. بنابراین در اینجا صرفاً به آنچه در درسهای دیگر گفتهایم اشاره میکنیم و پیشنهاد میکنیم که برای مطالعهی درسهای مرتبط وقت بگذارید.
اولین تمرین برای تقویت نوشتن، خواندن است. بعید است بتوانید بدون خواندن کارهای دیگران، به یک نویسندهی خوب تبدیل شوید. برای این مرحله میتوانید از پاراگراف فارسی متمم شروع کنید و بعضی از کتابهایی را که با سلیقهتان جور در میآید تهیه کنید و بخوانید. البته کتابهای خوب کم نیستند و پاراگراف فارسی، صرفاً به عنوان نقطهی شروع میتواند مفید باشد.
دومین تمرین پیشنهادی ما رونویسی است. شاید به نظرتان سخت و دشوار بیاید، اما به امتحانش میارزد و ما فکر میکنیم که پشیمان نخواهید شد.
به عنوان سومین تمرین پیشنهادی، نوشتن آزاد هم گزینهی دیگری است که میتواند به بهبود مهارت نگارش شما کمک کند.
از این مرحله به بعد میتوانید هدفمندتر بنویسید. مثلاً به سوالهایی که مخاطبانتان دارند فکر کنید و سعی کنید پاسخ آنها را در قالب یک متن تنظیم کنید. مجموعه درسهای چالش نوشتن میتوانند در این زمینه کمی به شما کمک کنند.
منبع: وبسایت متمم