درآمدی که از عواید گمرکات و مالیاتهای مستقیم نصیب دولت ایران میشود سالانه معادل ۵.۲۵ تا ۵.۵ میلیون تومان است. تقریبا ۵۰۰ هزار تومان از این مبلغ در سال وصول نمیشود، چون کسری ولایاتی است که قادر به پرداخت مقدار مالیات درخواستی نیستند.
ده سال پیش درآمد دولت ۴.۷۵ میلیون تومان بود. اگر چه اسماً مقدار درآمد افزایش یافته است، ارزش واقعی آن ، درنتیجهٔ کاهش ارزش قران، کاهش یافته است. ده سال پیش، هر ۳۶ قران معادل یک لیره بود، بنابراین درآمد دولت ۴.۷۵ میلیون تومان معادل ۱.۹ میلیون لیره بود، ولی اکنون _در ۱۸۸۶_ درآمدی برابر با ۵.۵ میلیون تومان از قرار هر لیره ۳۳ قران معادل ۱.۶۷ میلیون لیره میشود و سهم گمرکات در آن برابر ۲۶۴ هزار لیره است. بقیهٔ درآمدها از مالیات مستقیم بدست می آید.
هزینه های دولت برابر ۱.۵۴ میلیون لیره است که به قرار زیر تقسیم میشود:
ارتش ۶۱۳ هزار لیره
دربار ۳۰۰ هزار لیره
حقوق نجبا و روحانیان ۲۶۰ هزار لیره
وزارت خارجه ۲۶۰ هزار لیره
وزارتخانه های دیگر ۴۸ هزار لیره
مدارس ۱۰ هزار لیره
باقیمانده نیز به مصرف قصرهای سلطنتی،خرید نیازهای ارتش از خارج و خرید کشتی های بخار میرسد. درآمدهای مازاد بر هزینه به خزانهٔ شاه پرداخت میشود [توجه میفرمایید که اقتصاد بدون نفت قاجار عصر ناصری کسری بودجه نداشته که هیچ مازاد هم داشته]
تعرفه های گمرکی بر واردات و صادرات برمبنای ارزش محاسبه میشود؛ برای اروپاییها ۵% و برای ایرانی ها ۳ تا ۸% است. گمرک خانهها به کسانی که بیشترین اجاره را بپردازند اجاره داده میشوند. بنابراین میزان اجارهٔ گمرک خانه ها نشان دهندهٔ مبلغی که درواقع پرداخت میشود نیست. برآورد میشود که نزدیک به ۲۰% بیشتر از آنچه به دولت پرداخت میشود، اضافاتی است که نصیب اجاره دار گمرک میشود.
قران واحد پول کشور است. درگذشته وزنش معادل ۸۳ گرین بود، بعد به ۷۷ گرین کاهش یافت و اکنون تنها ۷۱ گرین است. قبل از اینکه سکه های جدید به جریان بیفتد، درجهٔ خلوص نقره ۹۵% بود، بعد به ۹۲% رسید و درحال حاضر ۹۰_۸۹% است. درنتیجه ارزش قران کاهش یافت در ۱۸۷۴ هر قران معادل یک فرانک _تقریبا ده پنس [قدیم]_ بود، ولی در ۱۸۸۶ ارزش قران برابر با ۷.۵ پنس است.
درظاهر هر قران معادل یک تومان است، ولی به علت کمبود چشمگیر طلا، یک تومان طلا معادل ۱۲ قران نقره ارزش دارد. درجهٔ خلوص یک تومان طلا ۹۵% طلاست و وزنش هم ۳ گرم است. گاه وزنش تا ۳.۰۵ گرم هم میشود. ربع، نیم و سکه های کامل طلای ۱، ۲، ۵ تومانی هم درجریان هستند که بطور متوسط ارزش آنها ۲۰% از ارزش اسمی شان به نقره بیشتر است.
پول کاغذی در این کشور وجود ندارد. به دلیل کاهش ارزش پول، کالاهای اروپایی و بعضی از محصولات بومی گرانتر شده اند و قیمت مواد غذایی هم افزایش یافته است و این برای کسانی که درآمد ثابت دارند مشکلات فراوانی به بار آورده است. مزدها نیز تا حدودی برای مزدبگیران افزایش یافته است، ولی حقوق خدمتکاران منازل زیاد نشده است.
ملاحظه میشود که حتی در دوران پول فلزی هم، ارزش پول ایران بطور مداوم نسبت به کشورهای غربی کاهش می یافته است.
آرتور جیمز هربرت، سفارت بریتانیا، تهران، ۸ مه ۱۸۸۶
اقتصاد ایران به روایت اسناد در قرن نوزدهم، احمد سیف
کانال کارخونه