برای اکثر مطالعه کنندگان خاطرات ناصرالدین شاه بخصوص خاطراتی که در ایران نوشته و نه در فرنگستان این سوال پیش آمده که: « او که پیوسته در شکار و گردش بوده و یا با زنان حرم وقت می گذرانده پس کی کار می کرده؟»
نگارنده که سالهاست با دست نوشتههای ناصرالدین شاه سرو کار داشته ام مکرر در خاطراتش به این موضوع بر خورده ام که صدر اعظم و رجال طراز اول در سفر و حضر نزد او آمده و اخبار و نامهها را مکتوب به او ارائه داده و شاه دستور لازم را در حاشیه نامه مینوشته و شخص بعدی حضور به هم میرسانیده، هر چند که دربیشتر اوقات با صدر اعظم در باب مسائل کشور صحبت می کرده که متاسفانه اینکه چه گفته و چه شنیده را هرگز در خاطرات خود نیاورده است.
ذیلا یک روز پُر کار را که ناصرالدین شاه با خط خودش به رشته تحریر در آورده تقدیم علاقمندان میشود:
روز چهارشنبه ۴ [رمضان]: صبح برخاستم، هوا صاف و بی باد است، عزیز السلطان آمد اتاق امین اقدس، با هم آمدیم باغ گردش کردیم. ملیجک پیشخدمتها و غیره بودند، بلبل زیاد دارد، گل سرخ هم اواسط است، خیلی زیاد است، حالا ۲۵ ثور [اردیبهشت] است. امروز به قدری کِسِل و خسته شدم که حساب نداشت، از خواندن عمید الملک راپورتهای عرض عارضین که گذشه بود، ناظم، میرزا عیسی وزیر، حاجی میرزا عباسقلی، مشیر السلطنه و غیره. بعد امین السلطان عرایض زیاد، بعد امین الملک، یک بقچه پُر ، کاغذ و پاکت آورده. خلاصه این است که ۶ ساعت تمام در یک جا نشسته [به] خواندن و گفتن و گوش دادن گذشت، بسیار بسیار کسل شدم. عصر که برخاسته بودم، گیج گیجی میخوردم. وای بر حالم اگر کار چنین میگذرد.
فاطمه قاضیها