این روزها تمرکز رقبای سیاسی ابراهیم رییسی بر مواجهه پوتین با او در مسکو قرار دارد؛ اینکه پوتین او را آنچنان که باید، تحویل نگرفته و فلان و بهمان…
این نوع تحلیل از روابط و مناسبات دیپلماتیک و انسانی را میتوان به نوعی ناشی از یک نگرش مفعولانه دانست. به این معنی که شخص، احترام و جایگاه خود را نه از اصالت درونی خود بلکه از رفتار و برخورد بیرونی با خود تعریف میکند درست مثل تنفروشان بازار جنسی که ارزش خود را تنها در تایید و پسند مشتریان میبینند.
به بیان دیگر اگرچه برخورد محترمانه یا توهینآمیز بیرونی با شما میتواند انعکاسی از سلامت و عزت نفس درونی شما باشد، اما آنچه اصالت دارد رفتار و سکنات درونی شما است نه لزوما واکنش دیگران نسبت به شما که ممکن است به خاطر تملق و فریب یا از روی حسادت و بدخواهی و تنگنظری یا حتی صرفا به علت اختلاف نظر و تضاد منافع شکل بگیرد.
بنابراین برای تفسیر اینکه چرا در مراودات دیپلماتیک مسوولان کشور احیانا با بیاحترامی یا کمتوجهی از طرف مقابل توام شده در درجه اول میبایست درون خود را بنگریم که آیا کوتاهی و خطایی رخ داده است یا خیر و اگر نقصی بوده این متوجه شخص مسوول فعلی است یا کلیت سوابق و شرایط و سیاستهای نظام و کشور کار را به اینجا کشانده؟
اما اگر بدون توجه به اینکه چرا بعد از چند دهه سیاستهای غلط اقتصادی، اینچنین در موقعیت ضعف اقتصادی قرار گرفتهایم که رییس جمهوری کشورمان با اطلاع از برخورد سردی که پوتین در گذشته با رییس مجلس و وزیر خارجه قبلی داشته، اما همچنان پی رفتار متکبرانه او را به تن میمالد و به دیدارش میرود، مساله را صرفا به شخص ابراهیم رییسی تنزل دادیم و ماهی جناحی گرفتیم، آنگاه سطح تحلیلمان از مناسبات دیپلماتیک را به همان سطح مناسبات مفعولان و فاحشههای بازارهای جنسی کاهیدهایم.
البته که مقصر ترویج این نگاه مفعولانه به مسایل دیپلماتیک، هم اصلاحطلبانی هستند که بدون توجه به اصالت درونی سیاستها، سعی کردند با صندلیهای خالی سازمان ملل و دمپایی امیر قطر و پا روی پای سفیر سوئد، شخص رییسجمهوری وقت ایران را زیر سوال ببرند و هم اصولگرایانی که آنها هم مفعولانه همه چیز را به خواستن طرف مقابل گره زدند و در این راستا با بیخردی و جوگیری سعی داشتند از دیدار پوتین و سردار سلیمانی افسانههای آنچنانی بسازند و قصه محسور شدن پوتین در محضر رهبری را نقل محافل کنند و حالا که رفتار پوتین به هر دلیلی سرد شده نمیدانند چه خاکی بر سرشان بریزند.
خلاصه اینکه وقتی شما اصالت داشته باشید و از روی سلامت و شرافت حرف بزنید و رفتار کنید آنگاه این شما هستید که تعیین میکنید واکنش مثبت یا منفی دیگران نسبت به شما چه معنایی دارد؛ اما اگر مثل مفعولان همه چیز را به پذیرش یا عدم پذیرش دیگران نسبت دادید، آنگاه در بهترین حالت، شما یک مفعول پسندیده شده هستید که باید از تقلا زیر دست و پای فاعلان لذت ببرید و بزرگترین افتخار دیپلماسیتان میشود اینکه ژان شیراک یک پله از پنج پله را برای به آغوش کشیدنتان پایین آمده است.
پینوشت:
البته در دیدار رییسی و پوتین هیچ توهینی رخ نداده و تنها تعمد طرف روسی در طراحی میز به شکلی که در یک قاب بسته با رییسجمهور ایران قرار نگیرد نشان از برخورد تعمدا سرد دارد که میتوان به دنبال علل و معانی دیپلماتیک آن گشت و در صورت لزوم عینا همین برخورد را در سفر احتمالی پوتین به تهران بازسازی کرد؛
اما اینکه قضیه را طوری تعبیر کنی که چون پوتین رییسی را در آغوش گرم نگرفته پس لابد او بقدر کافی خوشگل نبوده و مورد پسند واقع نشده، این از همان نگاه مفعولانه اصلاحطلبی و اصولگرایی بر میآید.
نهایتا اینکه اگر پوتین حتی دست رییسی را هم میبوسید باز هیچ تفاوتی در واقعیت ضعفهای اقتصادی و صنعتی ما ایجاد نمیشد و هیچ مزیتی برایمان ایجاد نمیکرد.
مهدی قاسمی