یکی از تندروی های برخی دینداران این است که به خود اجازه میدهند تا درباره چگونگی شرائط خوب و یا بد اموات در جهان برزخ و آخرت "قضاوت" کنند!
با توجه به معارف دینی این رویه و قضاوت و یا اظهار نظر کاملا ناصواب و خلاف عقل و اخلاق است.
تقبیح عقل نسبت به اظهارنظر ناآگاهانه
همانطوریکه من و شما از آینده خود حتی نسبت به ساعات پیش رو "هیچ" نمیدانیم ، در مورد حالات اموات و عزیزان سفر کرده نیز ، بی اطلاعِ محض هستیم و فکر نمیکنم آدمِ بی اطلاع از موضوعی ، به خود اجازه دهد درباره آن موضوع اظهار نظر کند ! چرا که چنین اظهار نظری با عقل سازگار نیست .
همه علم از آنِ خداست
با توجه به این که خدای تعالی حاکم و قاضی است «فالله یحکم بینکم یوم القیامه» [نساء۱۴۱] و اجرای عدالت توسط حق تعالی بسیار واقعی و موشکافانه است «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره»[زلزال] پس ؛ قضاوت قطعی نسبت به بهشتی یا جهنمی بودن افراد در دنیا کار درستی نیست.
ما و دو "بی اطلاعی"
ما در مورد دوست و دشمن که از این جهان سفر کرده ، محصور و محبوس به دو بی اطلاعی هستیم ! و همین جهل باعث است که نتوانیم درباره چگونگی زندگی برزخی آنان قضاوت کنیم که در بهشت هستند و یا در جهنم!
اول اینکه؛ از چگونگی حساب و کتاب خدای مهربان در آن جهان کاملا بی اطلاع هستیم ! چون کسی نرفته و برگردد تا ما را مطلع نماید که در آن نشئه و عالَم قبر دقیقا چه خبر است؟
دوم اینکه؛ از همه زوایای اخلاقی و رفتاری انسانها ما بی اطلاع هستیم! ما! کجا میتوانیم بصورت دقیق قلب افراد را شناسائی کنیم تا مقدار اعتقادات و معرفت و اخلاق آنان را ارزیابی کنیم! خصوصا اعتقادات مخفی و اخلاق پنهانی آدمیان را !
توبیخ پیامبر خدا از پیش داوری در مورد اموات
یکی از صحابی پیامبر (ص) بنام عثمان بن مظعون است که به علت تنگ دستی مدتی در خانه ی یکی از انصار در مدینه زندگی میکرد و بعد از چندی از دنیا رفت. زن آن مرد انصاری که مدتی از عثمان پذیرایی کرده بود ، وقتی مشاهده کرد که رسول معظم (ص) در مرگ عثمان گریه کرد و جنازه او را بوسید ، در حضور رسول خدا(ص) رو به جنازه او کرد و گفت: بهشت بر تو گوارا باد. پیامبر (ص) از این اظهار نظر آن زن خشمگین شدند، و با نگاهی غضب آلود فرمود: «من فرستاده خدایم و نمی دانم با من چگونه رفتار خواهد شد ؛انی رسول الله و ما ادری ما یفعل بی»
این سخن مهم پیامبر عزیز (ص) متکی بر آیه نُهم سوره احقاف است که در قرآن کریم آمده و می فرماید: «قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ ؛ بگو من پیامبر نوظهوری نیستم و نمی دانم با من و شما چه رفتاری خواهد شد»[احقاف ۹]
شهید استاد مطهری در این زمینه میگوید:
《حساب اشخاص در دست خدا است. هیچ کس حق ندارد درباره کسی به طور قاطع اظهار نظر کند که اهل بهشت است یا دوزخ. اگر از ما بپرسند: آیا شیخ مرتضی انصاری با آن زهد، تقوا، ایمان و عمل شناخته شده اش، حتما اهل بهشت است یا نه؟ پاسخ ما این است که آن اندازه که ما از آن اطلاع داریم خیر و نیکی است اما این که صد در صد بگوییم اهل بهشت است در اختیار ما نیست. خدا است که بر همه ضمایر اشخاص مطلع است و تمام اسرار و خفایای نفوس را می داند و حساب خلایق نیز با او است.》
وظیفه ما
وظیفه ما در مورد اموات "دعا" است و نه حُکم کردن.
البته دعا برای اموات میتواند متفاوت باشد و بدین شکل قرار گیرد:
اول؛ دعای پر رنگ و مستمر در مورد افرادی که از آنان نه تنها هیچ ظلمی نشنیدیم ، بلکه مراتب ایمان و اخلاق شان را حس کرده باشیم.
دوم ؛ دعا و طلب رحمت برای کسانیکه اگر خوبی از آنان نشینده ایم ، اما خبرِ منفی هم درباره شان نشنیده باشیم ، در اینجا آن سفر کرده ها را بصورت عموم مورد دعای قرارشان می دهیم.
سوم ؛ امواتی که در زندگی آنان ظلم و تعدی و بی ایمانی بوده ، در اینجا وظیفه ای که از منابع دینی اتخاذ میشود این است که بگوئیم ؛ خدایا خود میدانی که این فرد چه استحقاق دارد و همو را به او بده .. تعبیر عربی آن دعا چنین است : "علیه ما یستحق من الرحمن"
و چهارم ؛ امواتی هستند که از نظر بی ایمانی و ظلم و تعدی کار را بجائی رساندند که مورد "لعن" پیامبر (ص) و یا امام (ع) قرار گرفته اند ، ما هم بالتبع معصومین (ع) آنان را لعن میکنیم.
هادی سروش