کلمات ممکن است در نظام معنایی عرفی، معنای عمومی داشته باشند. اما در درون متن مقدس، از معنای عمومی خود فاصله گرفته و معنایی خاص پیدا کنند. نمونه مهم این تطور معنایی در کلمات کفر و شکر اتفاق افتاده است.
کفر به صورت عمومی به معنای ناسپاسی و متضاد آن شکر یا سپاسگزاری است. این معنا هنوز هم در زبان عربی برقرار است. اما در متون دینی، کفر به صورت خاص به معنای ناسپاسی در مقابل رحمت خدا دانسته است. از نگاه قرآن، ناسپاسی در مقابل یک نعمت، امری غیراخلاقی و قبیح محسوب شده و به نوعی انکار نعمت بودن یا انکار نعمت دهنده آن است.
همانطور که می بینید، کفر از یک معنای عمومی (متضاد با شکر) در متون دینی فاصله گرفته و معنایی متضاد با ایمان گرفته است. کلمه شکر هر چند تغییر معنا شناختی چندانی به نسبت کلمه کفر ندارد، اما در جاهایی بسیار به معنای ایمان نزدیک شده است.
فرق کلمات حمد و شکر
منظور از حمد، سپاسگزاری از روی اختیار و اراده با زبان است. اما در شکر، سپاسگزاری شامل سپاسگزاری زبانی یا عملی با اعضا و جوارج (تشکر عملی). از طرفی دیگر، شکر مربوط به سپاسگزاری در مقابل احسانهایی است که از طرف مشکور به شاکر می رسد. ولی حمد هم شامل سپاسگزاری در مقابل نعمتها است و هم ستایش کردن فضیلتهای اخلاقی دیگران.
فرق شرک، الحد و کفر
شرک، انکار وحدانیت خداست در حالی که کفر به معنای انکار احکام بنیادین دین است. در کنار آن، الحاد هر چند در اصطلاح به معنای شرک است، ولی در اصل علت به وجود آمدن شرکت یعنی انحراف عقیده را نشان می دهد.
منابع:
خدا و انسان در قرآن: معنی شناسی جهانبینی قرآنی اثر توشیهیکو ایزوتسو، ترجمه احمد آرام
ترادف در قرآن کریم اثر سیدعلی میرلوحی، محمدباقر انصاری، محمد نقویان
izekr.com