من رمان خواندن را با «آنا کارنینا» شروع کردم. دوازده سالم بود.
خاطرم هست که تمام مدت منتظر بودم مادرم کتاب را زمین بگذارد تا من بَرَشدارم، ببرم به اتاقم، کلمات را جویده نجویده فروبدهم و دعا کنم ظرف شستن مادرم کمی بیشتر طول بکشد. مادرم رمان که دست میگرفت به کوچک و بزرگ رحم نداشت و اگر میدید کسی، حتی من(!) کتابش را برداشته، اعصابش خطخطی میشد.
آنا کارنینا را که خواندم رفتم سراغ رمانهای دیگر مادرم. «جین ایر»، «ربهکا»، «مادام بوواری»، کتابهای پرشمار دانیل استیل و از ایرانیها کتابهای فهیمه رحیمی که در نوجوانیِ من پرفروش بود و «ذکر جمیلش در افواه افتاده بود و صیت سخنش در بسیط زمین رفته بود و رقعهٔ منشآتش را چون کاغذ زر میبردند» و اینجانب خواندنِ سهبارهٔ رمان «پنجره»ی او را در کارنامه دارد.
همینطور کتابهای نسرین ثامنی و فریدون ادیب یغمایی و بعدها کتاب خوب «بامداد خمار» اثر فتانه حاجسیدجوادی که بسیاری از همنسلان من با آن خاطرهها دارند و یادشان هست چطور در مدرسه دور از چشم محتسب، این کتاب را مثل جنس قاچاقی زیر مقنعههای بلند و لای مانتوهای گشاد سورمهای، جاساز میکردیم.
حالا هم که نگاه میکنم میبینم از خواندن و دوبارهخواندن هیچیک از آن رمانهای عاشقانه، حتی زردترینشان، پشیمان نیستم.
امروز بعضی از والدین میل ندارند فرزندشان رمان عاشقانه بخواند و آشنایی با مفهوم عشق را برای نوجوان خطرناک میدانند. عدهای دیگر هم هستند که اعتقاد دارند جامعهٔ جویای عشق به مراتب پاکتر و منزهتر از جامعهایست که با عشق بیگانه است. گروهی این گروهی آن پسندند و نظر هر دو محترم است.
به گمان من میشود راه میانه را برگزید و با انتخابهای درست و سنجیده این مسئله را حل کرد. میتوان برای این ردۀ سنی رمانهای عاشقانهای انتخاب کرد که بتواند مثل پلی زیبا و مطمئن خواننده را آرام آرام از دنیای نوجوانی به دنیای بزرگسالی ببرد، بیاینکه آب در دلش تکان بخورد و خوابش آشفته شود.
ما که نوجوان بودیم کتابهای پرشمار و متنوع برای ردهٔ سنی ما وجود نداشت، ولی امروز مجموعهداستانها و رمانهای خوبی برای نوجوانان عرضه میشود. مدتیست برخی سایتها، صفحات مجازی و گروههای معرفی و ترویج کتاب چون «سنجاق قفلی» و «وینش» که به طور تخصصی به ادبیات کودک و نوجوان میپردازند شروع کردهاند به معرفی رمانهای عاشقانهٔ مناسب برای سن نوجوانی.
کتابهای معرفی شده در این مجموعهها میتواند حد فاصل دنیای نوجوان و دنیای بزرگسال باشد و خواننده را آهستهآهسته برای خواندن آثار ادبی گرانسنگ آماده کند. تعدادی از این رمانها ترجمه هستند و تعدادی دیگر را نویسندگان باذوق ایرانی برای این ردهٔ سنی نوشتهاند. این کار را به فال نیک میگیرم و شریف و فایدهمند میدانم. درود بر تمام کسانی که به فکر تربیت و پرورش کودکان و نوجوانان هستند.
عاطفه طیه