بدون شک خداوند در برابر نعمتهایی که به ما میبخشد نیازی به شکر ما ندارد و اگر دستور به شکرگزاری میدهد آن هم موجب نعمت دیگری بر ما و یک مکتب عالی تربیتی است.
عصراسلام: حقیقت شکر تنها شکر زبانی نیست بلکه شکر دارای سه مرحله است؛ نخستین مرحله آن است که به دقت بیندیشیم که بخشنده نعمت کیست، این توجه و ایمان و آگاهی پایه اول شکر است و از آن که بگذریم مرحله زبان فرا میرسد، ولی از آن بالاتر مرحله عمل است، شکر عملی آن است که بفهمیم هر نعمتی برای چه هدفی به ما داده شده است و آن را در مورد خودش صرف کنیم، که اگر نکنیم کفران نعمت کردهایم.
حضرت امام صادق(ع) میفرماید: «کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانی، بی آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود و خدا را فراموش مکن و همچنین راضی بودن به نعمت او و اینکه نعمت را وسیله عصیان او قرار ندهی و اوامر و نواهی او را با استفاده از نعمتهایش زیر پا بگذاری».
دعوتگر مشهور اسلامی، دكتر محمد راتب النابلسی میگويد:
«يكی از بيمارىهاى خطرناک، مرضى بىصداست كه هيچگونه علامتى نداشته و ندارد و اما مىتواند آسيب شديدى به شما وارد نمايد.
اين بيماری، مرض «عادىشدنِ نعمت» است. اين بيمارى چهار نشانه دارد:
۱ـ اين كه نعمتهاى فراوانى داشته باشى، اما آنها را نعمت ندانى، و هيچگونه احساس [شكرگزارى] در قبالش نداشته باشى، گويى اين كه حقى كسب شده است...
۲ـ اين كه وارد خانه شوى و همهى اعضاى خانواده در سلامتى بسر برند، اما «شكر خدا» را به جاى نياورى!....
۳ـ وارد بازار شوى و خريد كنى و تمامى مايحتاج زندگى را در چرخ دستى بگذارى و به خانه برگردى، بدون اين كه قدردان و شكرگذار صاحب نعمت باشى، و اين امر را عادى و حق خودت در زندگى بپندارى.
۴ـ هر روز در كمال صحت و سلامتى از خواب برخيزى در حالى كه از چيزى نگران و ناراحت نباشى، اما خدا را سپاس نگويى!
مراقب باش!
اگر اينگونه هستى، در وضعيت خطرناكى بسر مىبرى!