فرهنگ اصطلاحات اعتیاد به همراه اسامی انواع مواد مخدر و معنی هر کدام:
Abstinence (پرهیز)
خوداری از مصرف زیاد مواد مخدر
Acetaminophens (استامینوفن)
مسکن (نظیر تیلنول) که جهت درمان سردرد و درهای عضلانی مصرف میشود.
ACOA
گروه پشتیبان کودکان بالغ الکلی
Adict (معتاد)
لقبی است که برای افرادی که دچار اختلالات اعتیاد آور هستند بکار میرود.
Adiction Assessment (ارزیابی اعتیاد)
روشی است که با درنظر گرفتن عوامل اجتماعی، روانشناسی، فیزیکی و خانوادگی جهت تعیین وابستگی به مواد شیمیایی و یا میزان اعتیاد در معتاد انجام میشود.
Adiction Treatment (درمان اعتیاد)
هدف آن کاهش اعتیاد است.
Adiction ( اعتیاد)
انجام کاری به صورت مداوم و مکرر که موجب آسیب رساندن به خود و دیگران میشود (به عنوان مثال، وجود مصرف مداوم مواد مخدر و وجود آن در جریان خون)
Adictive Personality (شخصیت اعتیادی)
صفت یا مجموعهای از صفاتی که درپی مصرف موادمخدر شکل میگیرند.
Adverse reaction (واکنشهای دارویی جانبی)
واکنش مضر به یک دارو ( واکنش غیرمطلوب)
Affinity (چسبندگی)
تمایلی که یک مواد مخدر به رسپتورهای خود دارد.
Age at Onset (سن شروع)
سن شروع رفتار آعتیادآور، مهمترین عامل در ارزیابی اعتیاد
Agonist (آگونیست)
دارویی که گیرنده را در مغز فعال میکند.
Alkaloids (آلکالوئیدها)
ترکیبات ارگانیک گیاهی که از اجزای فعال بسیاری از موادمخدر هستند.
Amphetamine (آمفتامین)
محرک رفتاری معروف به قرص pep
Analgestic(آرامکننده)
داروی مسکن درد
Antagonist (آنتاگونیست)
مادهای که نقش خنثیکننده دارد. (دارویی که موجب هیچ پاسخ یا واکنشی در سلول نمیشود).
AOD
مخفف الکل و مواد مخدر دیگر
AODA
مخفف سوء مصرف الکل و مواد مخدر دیگر
Aspirin (آسپرین)
داروی ضدالتهابی که جهت تسکین درد مصرف میشود.
Barbituate Addiction Barbiturate (باربیتوراتها)
مجموعهای از ترکیبات آرامبخش و هیپنوتیزم کننده هستند که از لحاظ شیمیایی از طریق ساختار حلقهای 6 عضوی به هم متصل هستند.
Benzodiazepine(بنزودیازپین)
مجموعه ای از داروهای آرامشبخش که جهت ایجاد خواب، جلوگیری از تشنج، ایجاد آرامش و کاهش اضطراب و اسپاسمهای عضلانی مصرف میشود.
Bioavalability (دسترسی زیستی)
توانایی ورود دارو به بدن
Biofeedback(بیوفیدبک یا بازخورد زیستی)
استفاده از سیگنال جهت کنترل فرایندهای فیزیولوژیکی که معمولا غیرداوطلبانه هستند.
Blood Alcohol Level/Concentration (سطح/ غلظت الکل خون)
سطح غلظت الکل در جریان خون که به صورت درصد اعلام میشود.
Buprenorphene (بوپرونورفین)
یک ماده مخدر نیمه مصنوعی است که از تبالین مشتق شده و به منظور کاهش درد مصرف میشود. (به عنوان مثال بوپرنکس). بوپرونورفین خود یک آگونیست نسبی است.
Caffeine (کافئین)
نوعی آلکالوئید است که به عنوان دیورتیک (ادرار آور) و محرک عمل میکند. این ماده در نوشیدنیهایی نظیر قهوه و چای یافت میشود.
Carcinogen (سرطانزا)
یک عامل شیمیایی که موجب سرطان میگردد.
Casual Factors ( عوامل علت و معلول)
پیشایندها، شرایط و محرکهای مختلفی (نظیر خانواده، ژنتیک یا شرایط) که منجربه مشکلات وابستگی به مواد شیمیایی در فرد میشوند.
Ceiling Effect (سقف اثر)
زمانی رخ میدهد که دوز بوپرونورفین فراتر از حداکثر افزایش یافته و نتیجه ای حاصل نمیشود.
Center for Subatance Abuse Treatment (مرکز درمان سوء مصرف مواد)
مراکزی که خدمات درمانی سوء مصرف الکل و مواد مخدر را ارائه میدهند.
Central Nervous System (سیستم عصبی مرکزی)
مغز و نخاع
Certified Chemical Dependency Counselor(مشاور ترک اعتیاد)
متخصصی که به بیماران معتاد کمک میکند تا بتوانند وابستگی خود را ترک کرده و بهبود یابند.
Cirrhosis (سیروز)
بیماری کبدی مزمن
Clinical Opiate Withdrawal Scale
تعیین شدت محرومیت افیون
Codeine (کودئین)
داروی مسکن و آرامش بخش که در موادمخدر یافت میشود.
Codependence (هموابستگی)
الگوهای رفتاری اعضای خانواده است که شدیدا تحت تاثیر عضو دیگری قرار میگیرند که مادهای را مصرف میکند. این امر منجربه بروز رفتارها و واکنشهایی میشود که موجب ادامه اعتیاد می گردد. متخصصین از آن به خانواده معتاد ساز یاد میکنند.
Cold Turkey (ترک اعتیاد)
ترک اعتیاد یکباره، بدون آمادگی و برای همیشه
Compulaion (اجبار)
رفتار فیزیکی و غیراداردی (مانند اعتیاد) که فرد مرتکب میشود و میتواند مضر باشد.
Conditioning (کاندیشنینگ)
تغییر رفتاری که ناشی از ارتباط بین وقایع است.
Craving(وسوسه)
هوس و نیاز شدید به مصرف مواد، نشانه سازگاری غیرطبیعی مغز است که ناشی از اعتیاد میباشد.
Crisis Intervention (مداخله در بحران)
به اقداماتی اشاره دارد که در مواقعی که منابع مقابله در فردی برای عملکرد خانواده و یا دیگری تهدید محسوب میشود انجام میشوند. به عبارتی برای کمک به افراد در سازش با اثرات فوری رویدادهای شدید زندگی و انتخاب راههای بهتر مقابله با وضعیت استرس زا طرح ریزی میشود.
Cross-Depedence
توانایی یک دارو در پیشگیری از علائم محرومیت و وابستگی فیزیکی
Cross Tolerance
زمانی رخ میدهد که تحمل فردی به یک دارو منجربه کاهش واکنش به داروی دیگر میشود.
D.O.C
مخفف انتخاب مواد مخدر است.
Denial (انکار)
عدم پذیرش و یا درک اعتیاد و یا عدم تشخیص وپذیرفتن خطرات ناشی از اعتیاد
Depressant (آرامشبخش)
داروهای مسکنی که بر روی سیستم مرکزی عصبی تاثیر میگذارد و جهت درمان بیماریهایی نظیر فشارخون بالا، اضطراب و تنش مصرف میشود.
Depression (افسردگی)
یکی از شایعترین عوارض ناشی از اعتیاد است، ناراحتی مداوم که شامل عدم توانایی در تمرکز و یادگیری است.
Detoxification( سمزدایی)
فرایند خارج کردن مواد سمی (مواد مخدر) از بدن است.
Disease Model (مدل بیماری)
فرضیهای است که اعتیاد را به جای یک مشکل روانشناختی و یا اجتماعی بهعنوان یک بیماری درنظر میگیرد.
Disease (بیماری)
شرایطی است که در آن علائم بالینی که اغلب ناشی از علل شناخته شده هستند بروز میکند.
Doctor Shopping
مراجعه همزمان به پزشکان مختلف برای دریافت داروهای بیشتر
Dopamine (دوپامین)
ماده شیمایی که بهطور طبیعی توسط بدن تولید میگردد، عملکردهایی در مغز به عنوان انتقال دهندههای عصبی برای ایجاد احساس بهتر
Downers
نام دیگر داروهای آرامشبخش است. این داروها (از جمله باربیتوراتها، الکل و داروهای مسکن) میتوانند تاثیر منفی بر حالات روحی و روانی فرد بگذارند.
Drug Abuse (سوء مصرف مواد مخدر)
استفاده از مواد مخدر درحالی که تجویز نشده و گزینههای جایگزین بیشتری برای آن وجود دارد، زمانی که مصرف موادمخدر برای معتاد و یا دیگران زیان آور است.
Drug Tolerance (تحمل دارو)
وضعیت پیشرونده کاهش واکنش به مواد مخدر
DSMI-IV
کتاب راهنما که جهت تشخیص اختلالات روانی بکار می رود.
Dual Diagnosis (تشخیص دوگانه)
اختلالات روانپزشکی در بیماران معتاد که ناشی از مصرف مواد مخدر است.
DUI
مخفف رانندگی تحت نفوذ تاثیرات الکل و یا مصرف هر ماده مخدر دیگر که موجب اختلال در توانایی معتاد در رانندگی میشود.
DWI
مخفف رانندگی در حالت مستی
Dysphoria (دیسفوریا)
متضاد سرخوشی و شادی
Dysynergy
گرایش و تمایل معتاد به مصرف و ترکیب مواد مخدر
Enaibling (اختیار دادن)
کمک و حمایت فرد معتاد به ادامه مصرف مواد، باعث پیشرفت بیماری میگردد.
Endogenous Opioid
موادمخدر یا اپیوئیدهایی که بهطور طبیعی توسط بدن و برای کمک به تحمل درد تولید میشوند.
Endorphin (اندورفین)
مواد شبیه به افیون هستند که توسط مغز تولید میشوند، مسکنهای طبیعی
Ethanol (اتانول)
اتانول یا اتیل الکل نوعی نوشیدنی صنعتی است.
Euophoria (یوفوریا)
حالت سرمشی و شادی زیاد است که با تغییر در سطح هوشیاری همراه است، یکی از علل ترجیح رفتار اعتیادآور و یا ترجیح یک ماده مخدربه ماده دیگر است.
Evidance-Based Treatment(درمان مبتنی بر شواهد)
رویکردهای درمانی که از لحاظ علمی معتبر هستند.
Excipient
ماده فعال که به دارو افزوده میشود تا رنگ، شکل و غلظت آن تغییر کند.
Fetal Alcohol Syndrom (سندروم جنینی الکل)
نقص یا نارسایی تولد در کودکانی که از مادران الکلی بدنیا میآیند.
Fetal Drug Syndrom( سندروم جنینی موادمخدر)
نقص یا نارسایی تولد در کودکانی که از مادران معتاد به مواد مخدر بدنیا میآیند.
Food and Drug Administration (سازمان غذا و دارو)
با اجرای قوانین فدرال مسوول کنترل و نظارت بر ایمنی و تاثیرپذیری موادمخدر و داروها است.
Habit( عادت)
اصطلاح قدیمی برای اعتیاد و یا وابستگی فیزیکی است.
Hallucinogen (هالوسینوژن)
ماده شیمیایی که موجب تخریب ادراک شده و گاهی منجربه توهم و هذیان میگردد.
Harm Reduction (کاهش آسیب)
اغلب اولین مرحله از اعتیاد است، کاهش درمانی به جای توقف رفتار هدف
Heroin (هروئین)
آگونیست کامل مخدر
Hydrocodon( هیدروکودون)
داروی مخدری که جهت درمان سرفه مصرف میشود.
Addiction Illigal/Illicit Drugs
موادمخدری که تولید، فروش و مصرف آن ها غیرقانونی است.
Induction (القاء)
مرحله اول درمان بوپرونورفین
Inflation
نوعی رفتار در اعتیاد است که موجب افزایش گرایش میشود.
Intoxication (مسمومیت)
به حالتی اشاره دارد که فردی موادمخدر مصرف نموده و یا دچار مسمومیت شده است، ناشی از سوء مصرف الکل، باربیتوراتها، داروهای سمی و غیره
Instrint Activity (فعالیت ذاتی)
میزان فعال سازی گیرنده توسط موادمخدر
Legal Drug (موادمخدر قانونی)
مصرف روزانه و غیرپزشکی موادمخدر (نظیر الکل، کافئین، کربوهیدرات و نیکوتین)
Maintenance (پایداری)
القاء و تثبیت درمان نگهدارنده
Medical Model
یک فرضیه که اعتیاد را بیشتر بیماری پزشکی میداند تا مشکل اجتماعی
Metbolism (متابولیسم)
واکنشهای فیزیکی و شیمیایی بدن جهت آماده شدن برای ترک اعتیاد
Methadone (متادون)
مخدر طولانی مدتی که که بهصورت مصنوعی تولید میشود.
Monotherapy (مونوتراپی)
درمان با یک نوع دارو
Morphine (مورفین)
تسکین دهنده و آرامشبخش اصلی که در موادمخدر یافت میشود.
Mu Agonist
دارویی که فعالیت فیزیولوژیکی گیرندههای سلولهای mu opiod را تحریک میکند.
Mu-Opiod Receptor
گیرنده سلول عصبی که از طریق القای موادمخدر تحمل و اعتیاد به افیون را متعادل میکند.
Naloxan (نالوکسان)
یک آنتاگونیست مخدری است که اثرات آگونیستهای مخدر را کاهش میدهد.
Naltrexone (نالترکسون)
یک آنتاگونیست مخدری است که تاثیرات ناشی از اپیوئیدها را مهار میکند.
Narcotic (نارکوتیک)
مواد مخدری که باعث خواب آلودگی و تسکین درد و همچنین وابستگی بالقوه میگردد.
Negative Reinforcement (تقویت منفی)
رفتار تکراری برای اجتناب از امری ناخوشایند
Neurotransmitter (انتقالدهنده عصبی)
ماده شیمیایی طبیعی که برای ارتباط و یا نفوذ بر نورونهای دیگر توسط یک نورون منتشر میشود.
Nicotine (نیکوتین)
ماده فعال و سمی در تنباکو که موجب تحریک منفی سیستم عصبی مرکزی میگردد.
Nonopoid
مواد مخدری که گیرندههای اپیوئیدی را فعال نمیکند.
Obsession(وسوسه)
رفتار ذهنی و غیرارادی (نظیر نیاز به نوشیدن الکل)که توسط فردی تکرار میشود و میتواند مضر باشد.
Off- Label Use (مصرف خارج از برچسب)
تجویز دارو توسط پزشک که ممکن است شرایط بیمار را بهبود بخشد اما مورد تایید نباشد.
Opiate (اوپیات)
مواد طبیعی موجود در خشخاش و مشتقات آن (تریاک، مورفین، کودئین و هروئین)
Opiods (اپیوئیدها)
شکل مصنوعی تریاک
Opium (تریاک)
یکی از پرطرفدارترین مواد مخدر، موجود در داروهای شلکننده عضلات، قرصهای خوابآور و آرامشبخش
Over- the- Counter Drugs (داروهی بدون تجویزی)
داروهای قانونی و بدون تجویز
Oxicodone( اکسی کدون)
دارویی که جهت تسکین دردهای خفیف تا شدید مصرف میشود.
Painkillers (مسکن)
مواد مسکن دردها (اپیوئدها و غیراپیوئیدها)
Partial Agonists (آگونیستهای نسبی)
گیرندههابهطور نسبی فعال میکند اما در مقایسه با آگونیستهای کامل اثر کمتری دارد.
Pharmacology (فارماکولوژی)
شاخهای از علوم پزشکی که به مطالعه داروها و تاثیرات آن میپردازد.
Physical Dependence (وابستگی فیزیکی)
سازگاری فیزیولوژیکی بدن به یک ماده
Placebo (پلاسبو)
یک ماده شبیه به دارو اما خواص دارویی ندارد و ممکن است با ایجاد ذهنیت مثبت و تلقین در یک بیمار موجب بهبود شود.
Polysubstance Abuse
سوء مصرف همزمان چند موادمخدر
Post Acute Withdrawal Syndrome (سندروم بعد از محرومیت)
به مجموعه ای از علائم بعد از محرومیت از مصرف مواد اعتیادآور گفته میشود.
Precipitated Withdrawal Syndrome( سندروم محرومیت تسریعشده)
زمانی که یک معتاد آگونیستی کامل آنتاگونیست مصرف کند.
Prescription Drugs (داروهای تجویزی)
داروهایی که فقط توسط پزشک تجویز میشوند.
Psychedelic Drugs (داروهای توهمزا)
موجب حالات ذهنی بسیار لذت بخش میشود.
Psychoactive Drugs (داروهای روان گردان)
مواد تغییردهنده رفتار و خلق و خوی
Psychological Dependence (وابستگی روانشناختی)
استفاده اجباری از داروهای روانشناسی برای احساس بهتر، ممکن است منجربه سوء مصرف موادمخدر شود.
Psychopharmacology
مطالعه تاثیرات موادمخدر بر روی هوشیاری، خلق و خوی و احساسات
Psychotropic Drug (داروهای روان گردان)
هر مواد مخدری که روی روان و رفتار معتاد تاثیر میگذارد.
Rapid Detox
سمزدایی با کمک بیهوشی (تزریق دوز بالای آنتاگونیست آرامبخش همراه با تزریق نالوکسون)
Receptor (گیرنده)
پروتئین روی غشاء یا سیتوپلاسم سلول هدف که مواد مخدر با آن فعل و انفعال دارد.
Recividism
بازگشت به رفتار منفی (عودت) (بهویژه سوء مصرف موادمخدر)
Recovery Rates (میزان بازیابی)
درصد معتادان تحت درمانی که سال اول مشارکت آنها در ترک اعتیاد است.
Recovery (بهبود)
کاهش و یا محرومت از سوء مصرف مواد مخدر، اغلب ناشی از بهبود کیفیت زندگی و و حمایت رخ میدهد.
Relapse Prevention (پیشگیری از عود)
فرایند درمانی است که از بروز اعتقادات و یا رفتارهایی که منجربه اختلال در زندگی میشوند پیشگیری میکند.
Relapse (عود)
علائم بازگشت بعد از یک دوره هوشیاری یا ترک موادمخدر
Remission (خاموشی)
دوره بدون علائم
Reversed Tolerance (تحمل معکوس)
هنگامی که مصرف دوز پایین موادمخدر همان تاثیر دوز بالا را ایجاد میکند.
Sreening (غربالگری)
ابزار اندازه گیری میزان اعتیاد (بهعنوان مثال، تکمیل پرسشنامه شخصی و یا ارزیابی سوابق زندگی)
Self-Help Group (گروه خودآموز)
افرادی که مشکلات مشابه داشته و برای حمایت از یکدیگر اطلاعات مفید را به اشتراک میگذارند.
Side-Effects( عوارض جانبی)
عوارض ثانویه دارو، این علائم معمولا نامطلوب هستند.
Societal Denial (انکار اجتماعی)
انکار لذت و ترس ناشی از مصرف موادمخدر در جامعه
Steroids (استروئیدها)
گروهی از الکلهای غیراشباع جامد متناوب نظیر کلسترول
Stimulant (محرک)
موادمخدری که روی سیستم عصبی مرکزی تاثیر گذاشته و منجربه هذیان، هیجان و بی خوابی میشوند.
Straight Edge
اصطلاحی است برای افرادی که مواد مخدر مصرف نمیکنند.
Sublingual (زیرزبانی)
موادمخدری که از طریق غشاهای زیر زبان وارد خون میشوند.
(Subastance Abuse(chemical dependence (سوء مصرف مواد (وابستگی شیمیایی))
الگوی ناسازگار مصرف مکرر مواد که منجربه اختلال و یا مشکلات سلامتی می شود.
Synergism
تاثیر زیاد ناشی از مصرف همزمان چند موادمخدر
Synthetic( مصنوعی)
غیرطبیعی
Talk (تالک)
ماده خطرناکی که در تولید داروها استفاده میشود.
Therapeutic Community(انجمن درمانی)
محیطی که در آن افرادی که مشکلات مشابه دارند برای حمایت از یکدیگر گردهم می آیند.
Therapeutic Dependence(وابستگی درمانی)
تمایل بیمار به نشان دادن رفتارهای نیاز به موادمخدر به دلیل ترس از علائم محرومیت
Titration
تنظیم تدریجی میزان موادمخدر
Tolerance(تحمل)
شرایطی که در آن معتاد مصرف مواد را افزایش میدهد تا به همان تاثیر دست یابد.
Toxicity (مسمومیت)
درجه مسمومیت
Tranquilizer(آرامبخش)
نوعی دارو که موجب تسکین علائم شدید روانی میشود.
Trigger (واکنش انگیز)
هر موردی که منجربه بازگشت فیزیولوژیکی و سپس روانی در معتاد میشود.
Ups or Upper
داروهایی که موجب سرخوشی میشوند (نظیر محرکها و آمفیتامینها)
Urge-Peak Cycle
اصرار مداوم که معولا بعد از بازگشت به موادمخدر صورت میگیرد.
Urges(اصرار)
قدرت آن کمتر از هوس است، توسط عزم راسخ یا نیروی اراده سرکوب میشود.
Users (مصرف کنندکان)
اصطلاح قدیمی است و به افرادی که از الکل و موادمخدر سوء استفاده میکنند اشاره دارد.
Withdrawal Symptoms (علائم محرومیت)
علائم فیزیکی و روحی حاد (نظیر ریزش اشک، خمیازه، کاهش اشتها، پانیک، بیخواب، حالت تهوع، لرزش، تحریک پذیری و دلهره)که اغلب 4 تا 72 ساعت بعد از ترک بروز میکند.
Withdrawal Sundrome (سندروم محرومیت)
واکنش و یا رفتارهای ترکیبی که ناشی از ترک ناگهانی وابستگی به موادمخدر رخ میدهد.
Withdrawal(محرومیت)
کاهش و یا حذف ناگاهنی دوز منظم مواد روانگردان
دکتر شاهمحمدی