طالبان یک ساختار تشکیلاتی با ریشه در بستر پشتونهای اهل سنت افغانستان است.
عصراسلام: تحلیل رفتارهای تشکیلاتی که ریشه در بسترهای مذهبی دینی دارد میبایست در دو سطح صورت پذیرد: سطح تشکیلاتی و سطح بستر اجتماعی و بنظر میرسد این عدم تفکیک، عامل اصلی در بروز دو رویکرد متمایز نسبت به طالبان است. دستهای جنبه بستر اجتماعی طالبان را پر رنگ میبینند و دستهی دیگر جنبه تشکیلاتی آن را و شاید این هر دو در اتخاذ موضع خویش چندان تقصیر کار هم نباشند؛ هر کدام دست بر جایی از فیل طالبان گذاشتهاند.
آنچه شیعیان هزاره افغانستان با آن روبرو بودهاند زیست اجتماعی با بدنه اهل سنت پشتونی بوده که جز تلخی بیاد آنان نمیآورد. تلخی نفرت قومی - مذهبی که هزارههای شیعه افغان و حتی اهل سنت غیر پشتون افغان از طالبان دیدهاند به این راحتی و به صرف چهار بیانیه سیاسی در اینجا و آنجا از یادها نخواهند برد. خونها ریخته شده و رد خون به این زودیها پاک نمیشود.
از دیگر سو در سطح تشکیلاتی سیاست اصولی طالبان، اخراج اشغالگران آمریکایی از افغانستان بوده و طالبان قدرت اصلی در برابر توسعه داعش در افغانستان به شمار میآمده. طالبان بیگمان پرچمدار مبارزه با آمریکا در افغانستان است و هیچ بدیلی هم برای آن متصور نیست. این جنبه از طالبان همانی است که سیاسیون ایرانی و البته بخشی از تحلیلگران آزاد بدان ضریب میدادهاند و پررنگ میکردند.
اما نه میتوان بخاطر وجوه تشکیلاتی و رسمی طالبان دست از واقعیت اجتماعی آن شست و نه بخاطر واقعیت تلخ جاری در سطح اجتماعی طالبان، بیخیال مواضع کلان و سیاستهای این تشکیلات بود.
همانطوری که حضور سیاسی و نقشآفرینی طالبان در عرصه کلان افغانستان یک واقعیت است، حضور اجتماعی طالبان و نفرت قومی مذهبی موجود در لایههای پایینی این جنبش علیه غیر پشتونهای غیر سنی هم یک واقعیت موجود است.
مذاکرات با طالبان فی ذاته ایرادی ندارد اما سخن از چگونگی این انفتاح در قبال طالبان است. همانقدری که اخراج آمریکا از افغانستان در این مذاکرات باید حایز اهمیت باشد، تغییر بنیادین نسبت اجتماعی طالبان با شیعیان هزاره و سنیهای غیر پشتون افغانستان نیز بایستی مد نظر قرار گیرد. این بعد اجتماعی نیز محدود به بیانیههای ایرانخوشکن نیست و این شیعیان هزاره و اهل سنت غیر پشتون افغانستان هستند که باید طعم این تغییر رویه را بچشند.
اگر چنین تغییری رخ ندهد هرچند شاید تشکیلات طالبان را - و نه لزوما بدنه اجتماعی طالب را - جذب کنیم اما بدنه اجتماعی شیعیان هزاره را بیش از پیش از خود دور خواهیم ساخت و این نقض غرض سیاست انقلابی است.
روح الله رضوی