ابراهیم پورداوود (۱۳۴۷-۱۲۶۴) نخستین کسی است که، پس از گذشت ۱۳ قرن، یعنی پس از فروپاشیِ دولت ساسانی در ۶۵۱ میلادی (۳۰ هجری)، سرودهای زرتشت، پیامبر ایرانی، را به زبان این مرز و بوم درآورده است. پ
یش از او، ترجمههای تفسیریِ «اوستا» را به پارسیِ میانه (پهلوی) داریم که «زند» خوانده میشدند. «پارسیان» هند نیز ــ که اوستا و زبان اوستایی را چون گنجینهای حفظ کرده و به دست ما رساندهاند ــ این کتاب را نه به پارسی که به زبان «گجراتی» ترجمه کردهاند، چرا که این ایرانیتبارانِ زرتشتی، از پسِ هزار سال دوری از وطن، پارسی را از یاد بردهاند.
دکتر احسان یارشاطر، شاگرد استاد پورداوود، دربارهی کار سترگ او میگوید، «من کمتر کتابی را در دوران معاصر میشناسم که از حیث اهمیّت موضوع برای ایران، و از حیث گشودن افق تازهای از تحقیقات علمی در کشور ما، و معلوم داشتن یکی از مهمترین اسناد تاریخ و ملیّت و مذهب ایران، به اندازۀ اوستای پورداوود در خور توجّه باشد» (نقل از مقدمهی محمد روشن بر کتاب «گاتها: کهنترین بخش اوستا»، دو گزارش از ابراهیم پورداود، تهران: اساطیر، ۱۳۷۸، ص ۱۴).
دکتر جلیل دوستخواه، دیگر شاگرد استاد پورداوود، نیز میگوید، «در ایران تا پیش از انتشار دورۀ ”گزارش اوستا"یِ استاد ”ابراهیم پورداود" کاری در زمینۀ اوستاشناسی و پژوهش علمی در دین و فرهنگ ایرانیان باستان صورت نپذیرفته بود و ایرانیان چنان با نامۀ نیاکان خود بیگانه بودند که گویی این کتاب بزرگ ــ با آن آوازۀ جهانگیر ــ از این قوم و این سرزمین نبوده است» (پیشگفتار کتاب «اوستا: کهنترین سرودها و متنهای ایرانی»، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، تهران: مروارید، ۱۳۷۱، ص پنجاهویک).
پورداوود همهی بخشهای «اوستا» را ــ که شامل «یسنا»، «ویسپرد»، «وندیداد»، «یشتها» و «خرده اوستا» است ــ به فارسی ترجمه کرده است (البته «وندیداد» منتشر نشده). در این میان، او «گاتها» ( = «گاثا»/«گاسان»/«گاهان») را ــ که بخشی از «یسنا» است ــ دو بار به فارسی برگردانده است. ترجمهی اول را پورداوود، در سال ۱۳۰۵/۱۹۲۶، بر مبنای ترجمهی آلمانیِ کریستین بارتولومه (۱۹۲۵-۱۸۵۵)، اوستاشناس نامدار آلمانی، انجام داده است. پس از چند سال، پورداوود تصمیم میگیرد گاتها را بار دیگر، اینبار بی واسطهی متن آلمانی، ترجمه کند. او که زبان اوستایی را از پارسیان هند آموخته است، سرانجام در سال ۱۳۳۱/۱۹۵۲، ترجمهی دوم خود را از متن اوستایی منتشر میکند. سه دهه بعد، در سال ۱۳۶۴ (ویرایش دوم: ۱۳۷۱)، ترجمهی جلیل دوستخواه (متولد ۱۳۱۲) نیز از اوستا منتشر میشود.
من در اینجا سه بند از سه ترجمهی یادشده را نقل میکنم تا بتوان آنها را با هم سنجید. هر سه بند برگرفته از «گاتها» ( = «گاهان»)، اهونود گات ( = اَهونَوَد گاه)، یسنا ها ۳۱ ( = یسنه، هات ۳۱) است. ترجمهی اول و دوم از پورداوود و ترجمهی سوم از دوستخواه است. ارزیابیِ مختصر من این است: ترجمهی اول، که بر مبنای ترجمهی آلمانیِ بارتولومه انجام شده، روانتر و مفهومتر از دو ترجمهی دیگر است، احتمالاً بدان سبب که اینجا مترجمِ فارسی کمتر درگیرِ لفظ بوده، لفظ را مترجمِ آلمانی از صافیِ ذهناش گذرانده، و مترجمِ فارسی توانسته معنی را با ذهنی آزادتر منتقل کند.
(عکسها از راست: استادان بارتولومه و پورداوود)
***
[ترجمهی اول]
۱۷ کدامیک از این دو بزرگتر است: کسی که پیروِ راستی است و یا کسی که به دروغ گرویده است؟ دانایی باید دانای دیگر را از آن آگاه سازد. بیش از این نشاید که نادان سرگشته بماند. تو خود، ای مزدا اهورا، در پاکمنشی آموزگارِ ما باش.
۱۸ هیچیک از شما نباید که به سخنان و حکمِ دروغپرست گوش دهد، زیرا که او خانومان و شهر و ده را دچارِ احتیاج و فساد سازد. پس، با سلاح، او را از خودتان برانید.
۱۹ به آن کسی باید گوش داد که از راستی برخوردار است. به آن دانایی که درمانبخشِ زندگانی است. به آن کسی که، برای اثباتِ کلامِ خویش، در برابرِ آتشِ سرخِ تو، ای اهورا، که از برای قضاوتِ مدعیان برافروخته شود، استوار تواند ایستاد.
(ابراهیم پورداوود، گزارش اول، بمبئی: انجمن زرتشتیان ایرانی، ۱۳۰۵/۱۹۲۶)
***
[ترجمهی دوم]
۱۷ کدام است بزرگتر: پیروِ راستی یا آن که به دروغ گروید؟ دانایی باید دانایی را (از آن) بیاگاهاند. مباد نادان (کسی را) پس از این بفریبد. ما را تو، ای مزدا اهورا، آموزگارِ منشِ نیک باش.
۱۸ مباد کسی از شما به گفتار و آموزشِ دروغپرست گوش دهد، چه او به خانومان و ده و روستا و کشور ویرانی و تباهی دهد. پس، با سازِ جنگ، آنان را برانید.
۱۹ به آن کسی باید گوش فرا داد که به راستی اندیشیده. به آن دانایی که پزشکِ زندگی است. ای اهورا! به آن کسی که سخنِ زبانِ خویش، آنچنان که باید، استوار نمودن تواند. در برابرِ آذرِ افروزانِ تو، ای مزدا، در هنگامِ پخشِ مزدِ هر دو گروه.
(ابراهیم پورداوود، گزارش دوم، بمبئی: انجمن زرتشتیان ایرانی، ۱۳۳۱/۱۹۵۲)
***
[ترجمهی سوم]
۱۷ کدامیک از دو ــ اَشَوَن یا دُروَند ــ بهترین [راه] را برگزیده است؟ دانای روشنبین باید دانشجو را بیاگاهاند. مبادا نادان [کسی را] بفریبد و گمراه کند. ای مزدا اهوره! تو [ما را] آموزگارِ «منشِ نیک» باش.
۱۸ پس هیچیک از شما به گفتار و آموزشِ دُروَند، که خانمان و روستا و سرزمین را به ویرانی و تباهی میکشاند، گوش فرامدهید و با رزمافزار در برابرِ آنان بایستید.
۱۹ به [گفتارِ] کسی گوش فرادهید که به «اشه» میاندیشد. بدان فرزانهای که درمانبخشِ زندگی است. [بدان کسی که] در گفتارِ راستین، توانا و گشادهزبان است. ای مزدا اهوره! با «آذرِ» فروزانِ خویش، واپسین جایگاهِ هر دو گروه را آشکار کن.
(جلیل دوستخواه، تهران: مروارید، ۱۳۷۱)
احسان راستان