دکتر میگه" اگه میخوای عمر باقیمانده شش ماهه اش رو بکنی یکسال، میتونی براش این دارو رو تهیه کنی؛البته تو این وضعیت تحریمها پیدا نمیکنی و اگه هم پیدا بشه ماهانه پنجاه میلیون تومن برات در میاد و باید تا آخر عمر مصرف کنه؛ وگرنه مثل بقیه مریضا باش که وسط راه بیخیال ادامه درمان میشند و مرگ رو به زیستن در این شرایط ترجیح میدند "
دارم فکر میکنم به اینکه باید چیکار کنم!!! مثل بقیه مردمی باشم که به پول نون شب محتاجند و تسلیم سرنوشت بشم و بگم هرچه خواست خداست؟
یا مثل آقازاده ها و مسوولینی که سلامتیشون از اوجب واجباته برم دنبال چنین درمانهایی!!!؟
یاد حرفای روسای مملکت میفتم؛ تحریمها هیچ اثری بر زندگی مردم نذاشتند، تحریمها رو دور میزنیم، کمبود دارو تو کشور نداریم و ...
یاد حرف اقای وزیر بهداشت میفتم که میگفت آیا هزینه کردن برای یکسال بیشتر موندن ارزش داره!؟
؟
بله آقای وزیر...خیلی با ارزشه؛ خیلی ارزش داره شنیدن صدای نفسهای مادر، با ارزشتر از هر چیزیه دیدن یه لبخند مادر، برا من با ارزشترین نعمت وجود مادرمه....
ولی چه کنم که در سیستم بهداشت و غذا و داروی مملکت ما هیچ کدوم از این ارزشها تعریف نشده و ما هم جزء از ما بهترون و بزرگ زاده ها نیستیم؛ راه اختلاسو یاد نگرفتیم و فقط بهمون یاد دادند همرنگ معمولی ترین مردم جامعه باشیم !
مریم منتظری