آمستردام نظریهٔ اقتصادی نو و رادیکالی در پیش گرفته تا به داد زیستبوم برسد. آیا میتواند این جانشینی برای کاپیتالیسم باشد؟
عصراسلام: عصر روزی در دسامبر، بعد از یک روز کاری طولانی از خانه، جنیفر دروئین ۳۰ ساله از خانه بیرون زد تا در مرکز آمستردام خواروبار بخرد. وقتی به فروشگاه رسید متوجه برچسبهای قیمت جدیدی شد. برچسب قیمت کدو بهایی بیش از معمول نشان میداد: شش سنت اضافه در هر کیلو به خاطر ردپای تولید کربن، ۵ سنت به خاطر زیانهایی که کشاورزی بر زمین متحمل میکرد، و ۴ سنت برای پرداخت منصفانه به کارگران. جنیفر میگوید "اینها همه هزینههایی اضافی بر زندگی ما می گذارد که در حالت عادی کسی نخواهد پرداخت، و یا حتا از آن خبردار نخواهد بود."
ابتکار مصطلح به قیمت-واقعی، که از اواخر ۲۰۲۰ در این فروشگاه برقرار است، یکی از دهها طرحیست که آمستردامیها در ماههای اخیر آغاز کردهاند برای بازسنجی اثرات سیستم اقتصادی موجود. به زعم برخی، آن سیستم، کاپیتالیسم، سرچشمهاش جایی در حدود یک مایلی همین فروشگاه بوده. به سال ۱۶۰۲، در خانهای به کوچهای باریک، تاجری فروش سهمیه برای کمپانی تازه تأسیس هند شرقی هلند Dutch East India را کلید زد. و با اینکار راه را بر خلق اولین بازار سهام هموار کرد‒ و به همراه آن اقتصاد جهانی کاپیتالیستی هم، که زندگی بر زمین را دگرگون ساخت. دروئین میگوید "به گمانم در حال حاضر از نخستین شهرهایی هستیم در تاریخ معاصر که چنین سیستمی را تحت پرسش قرار میدهیم". و اضافه میکند "آيا واقعاً به سلامت و سعادت ما انجامیده؟ در پی چه هستیم؟ آیا به واقع همهٔ اینها رشد اقتصادیست؟"
در آوریل ۲۰۲۰، در نخستین موج کووید-۱۹، دولت محلی شهر آمستردام اعلام کرد که بحران را از سر خواهد گذراند، و از بحرانهای آینده نیز بر حذر خواهد ماند، از طریق توسل به نظریهٔ "اقتصاد دوناتی". این نظریه، که در کتابی به سال ۲۰۱۷ اثر اقتصاددان بریتانیایی کیت رِیوورث طرحش ریخته شد، بر آن است که تفکرات اقتصادی قرن بیستم توان مقابله با واقعیتهای قرن بیستمی را ندارد، زمانیکه سیارهٔ ما تلوتلوخوران به سوی فروپاشی اقلیمی پیش میرود. بجای معادل فرض کردن یک تولید ناخالص داخلی در حال رشد با جامعهای خوشبخت، هدفمان بایست گنجانیدن تمام بشریت در چیزی باشد که رِیوورث "نقطهٔ دلبخواه" مینامد: جایی در میانهٔ "پایهٔ اجتماعی،" که در آن همگی برخوردارند از هرآنچه برای زندگی سعادتمند لازم است، و "سقف زیستبومی". بطور کلی، مردمان ساکن در کشورهای ثروتمند جایی فراتر از سقف زیستبومی زندگی میکنند. و مردمان ساکن در کشورهای فقیر اغلب پایینتر از پایهٔ اجتماعی قرار میگیرند. فضای میان این دو همان دونات است.
همّ و غمّ آمستردام بر این است که همهٔ ۸۷۲ هزار سکنهٔ شهر را به درون این دونات بیاورد، و تضمین کند که همه به سطحی از زندگی سعادتمند دسترسی دارند، و این همه بی آنکه از سطح پایداری زمین فراتر رود. تحت سرپرستی سازمان تأسیسشده توسط رِیوورث، ’آزمایشگاه عملی اقتصاد دوناتی‘ (DEAL)، آمستردام پروژههای عظیم زیرساختی، طرحهای اشتغالزایی و سیاستهایی تازه برای قراردادهای دولتی را کلید زده است. در همین حال، قریب به ۴۰۰ تن از افراد و سازمانها شبکهای راهاندازی کردهاند به نام ائتلاف دوناتی آمستردام‒تحت مدیریت دروئین‒ تا برنامهٔ خود را در سطحی مردمی به اجرا برسانند.
این نخستین بار است که شهری کلان تلاش دارد نظریهٔ دونات را در سطحی محلی اجرا کند، اما آمستردام در این مورد تنها نیست. رِیوورث میگوید DEAL سیلابی از تقاضا دریافت کرده است از سوی گردانندگان شهرها و دیگرانی که در پی برساختن جوامعی مقاومترند در پی ماجراهای کووید-۱۹. اکثریت شورای شهر کپنهاگ در ماه ژوئن تصمیم گرفت تا پار دراهی بگذارد که آمستردام گذاشت، همانطور که بروکسل و شهر کوچک داندین در زلاندنو در ماه سپتامبر کردند، و نانائیمو در بریتیش کلمبیا در ماه دسامبر. در ایالات متحده، پورتلند آماده میشود تا نسخهٔ خودش از دونات را راه بیاندازد، و آوستین نیز احتمالاً به دنبال آن. این نظریه برای رِیوورث طرفدارانی خوشنام نیز دستوپا کرده؛ در ماه نوامبر، پاپ فرانسیس "نگاه تازهٔ" او را ستود، در حالی که طبیعتشناس خوشنام بریتانیایی، سر دیوید آتنبورو، یک فصل از کتاب اخیرش زندگی بر سیارهٔ ما، را به دونات اختصاص داده، و آن را قطبنمای "گونهٔ ما" در سفر به سوی آیندهای پایدار خوانده.
در حال حاضر، آمستردام دستوپنجه نرم میکند با شکل احتمالی این دونات در زندگی واقعی. ماریکه ون دورنینک معاون شهردار در امور طراحی شهری و پایدار میگوید که این پاندمی ضرورت مورد نیاز برای در پیش گرفتن یک استراتژی نو و متهورانه را فراهم آورد. وی میگوید "کِیت [رِیوورث] از پیش به ما گفته بود چه باید بکنیم. کووید راه آن را نشانمان داد. به گمانم در تاریکترین لحظات، تصور دنیای متفاوت آسان میشود".
به سال ۱۹۹۰، رِیوورث که حالا پنجاه سالش است، به دانشگاه آکسفورد رفت تا اقتصاد بخواند. از پشت زوم، در خانهاش در آکسفورد (جایی که تدریس میکند)، یادآور میشود که چه زود دلزده شد از محتوای دروس. در مورد ایدههایی درس فرا میگرفت که متعلق بودند به دههها و بعضاً قرنها پیش: عرضه و تقاضا، کفایت، عقلانیت، و رشد اقتصادی بعنوان هدف غایی. رِیوورث میگوید "مفاهیم قرن بیستم از دورانی برخاستهاند که در آن انسان خود را از شبکهٔ هستی جدا میدید". وی میافزاید در این جهانبینی معضلات زیستبوم به چیزی تنزل مییابند که اقتصاددانان آن را "externalities” مینامند. "نهایت پوچی آنجاست که در قرن ۲۱، زمانیکه که میدانیم شاهد مرگ دنیای زندگان خواهیم بود مگر اینکه بطور کامل روش زندگی خود را دگرگون سازیم، در چنین زمانی مرگ دنیای زندگان را یک هزینهٔ مضاعف زیستبومی‘ بنامیم".
حدود دو دهه پس از اینکه از دانشگاه بیرون آمد و در حالیکه دنیا از سقوط اقتصادی ۲۰۰۸ به لرزه درآمده بود، رِیوورث یه بدیلی دست یافت برای آن علم اقتصادی که به وی تدریس شده بود. او پیشتر به کار در حیطهٔ خیریه مشغول شده بود و به سال ۲۰۱۰ نشسته در فضای تفکیکنشدهٔ دفترش در مؤسسۀ غیرانتفاعی مبارزه با فقر آکسفم Oxfam چشمش به نموداری افتاد. گروهی دانشکند که مشغول بررسی شرایطی بودند که زندگی بر زمین را ممکن میسازد ۹ "حد و مرز سیارهای" تشخی داده بودند که اگر از آنها تخطی میشد، توانایی بشر برای زندگی را به خطر میاندازند: از جمله پُر اسید کردن اقیانوسها. درون این محدودهها، دایرهای سبز رنگ محل امن برای بشر را مشخص میکرد.
رِیوورث با خود اندیشید اگر استفادهٔ بیرویه از زیستبوم داشته باشیم، عکس آن را نیز خواهیم داشت: کمبودهایی که محرومیت برای بشر به همراه خواهند داشت. "کودکانی که به مدرسه نمیروند، که خدمات درمانی مناسب نمیبینند، مردمانی در Sahel [منطقهای خشک در شمال افریقا] که گرفتار قحطیاند". و اضافه میکند "بنابراین، دایرهای درون دایرهشان کشیدم، و خب شکل دونات شد".
رِیوورث نظریهٔ دوناتش را در ۲۰۱۲ در قالب مقاله و در ۲۰۱۷ در قالب کتاب چاپ کرد، که از آن زمان به ۲۰ زبان ترجمه شده. این نظریه سیاستها و یا اهداف مشخص برای هر کشور فراهم نمیکند. بر عهدهٔ خود آن ذینفعان است که تعیین کنند کدام متر و معیار ایشان را به درون دونات خواهد آورد‒ محدودیت تولید کربن و یا نقطهٔ پایان نهادن بر معضل بیخانمانی. رِیوورث میگوید روند انتخاب این متر و معیار نخستین قدم در راه بدل شدن به اقتصاد دوناتیست.
رِیوورث میگوید مرام "رسیدن به داخل دونات" بایست جانشین تعقیب رشد پایانناپذیر تولید ناخالص ملی شود از برای دولتها و اقتصاددانان. وی میافزاید نه تنها در ارجحیت تولید ناخالص ملی بسیار راه گزاف طی شده در حالیکه دادههای پرشمار دیگری در اختیار داریم برای سنجش سلامت اقتصادی و اجتماعی، رشد اقتصادی بیپایان بر پایهٔ منابع طبیعی و سوختهای فسیلی لاجرم زمین را به منتها الیه مرزهای تحملش سوق خواهد داد. "هنگامی که از سلامت میگوییم و به چیزی میاندیشیم که سعی دارد بیوقفه به رشدش در بدن ما ادامه دهد، بلافاصله تشخیصش میدهیم: این سرطان است".
شاید دونات به نظر انتزاعی برسد، و نقدهایی را هم برانگیخته. برخی محافظهکاران میگویند که مدل دوناتی توان رقابت ندارد با قدرت اثباتشدهٔ کاپیتالیسم در برکشیدن میلیونها تَن از سطح فقر. برخی منتقدان از چپ میگویند طبیعت غیرسیاسی دونات به این معناست که در مواجهه با ایدئولوژى و ساختارهای سیاسی در راه جلوگیری از تغییرات وخیم اقلیمی تسلیم خواهد شد.
شهرها فرصتی مناسب فراهم میآورند برای اثبات اینکه ایدهٔ دونات در عالم واقعیت امکانپذیر است. به سال ۲۰۱۹، C40 که شبکهایست متشکل است از ۹۷ شهر که بر مسئلهٔ تغییرات اقلیم متمرکز شدهاند از رِیوورث درخواستند که گزارشی تهیه کند در مورد سه تن از اعضا‒ آمستردام، فیلادلفیا، و پورتلند‒ که نشان دهد چقدر فاصله دارند با زندگی درون دونات. با الهام گرفتن از این روند، آمستردام تصمیم گرفت که اینها را آزمایشی اجرا کند. شهر آمستردام یک "استراتژی دوّار" تعبیه کرد که اهداف دوناترا با "اقتصاد دوّار" درهم آمیخت، فهمی اقتصادی که در مورد تمام مواد مصرفی و ساختوساز و تغذیه اصل کاهش، استفادهٔ مجدد، و بازیافت را به کار میگیرد.
این سیاستها هدفشان محافظت از منابع و زیستبوم است، و همچنین کاهش محرومیت اجتماعی و تضمین استانداردهای زندگی مناسب برای همگان. ون دورنینک، معاون شهردار، میگوید این دونات کشف و شهود بود. میگوید "من در دوران تاچر بزرگ شدم، در دوران ریگان، با این ایده که بدیلی برای مدل اقتصادی ما وجود ندارد. خواندن دونات همچون لحظهٔ کشف بود! به واقع بدیلی وجود دارد! اقتصاد علمی اجتماعیست، نه طبیعی. مبدأ آن مردماند، و همانها نیز میتوانند تغییرش دهند".
دنیای دوناتشکل و و نویی که آمستردام میخواهد بنا نهد تا حدودی در منطقهٔ جنوبی شهر در حال رؤیت است. حدود ۴.۵ متر فراتر از آبهای بیتلاطم دریاچهٔ آیسل Ijssel تازهترین پروژه ساختمانی برتر شهر برپاست، استرندایلند (جزیرهٔ ساحلی). جزیرۀ ساحلی بخشی از آیبورگ است، مجمعالجزایری متشکل از شش جزیرهٔ کوچک که توسط پیمانکاران شهری ساخته شده از طریق ریختن ماسه در آب دریاچه به کمک قایقهایی که از سوختهایی با تولید کربن پایین استفاده میکردند. در ریختن فونداسیون این جزایر از روشهایی استفاده شد که به حیات وحش محلی صدمهای نرسانند و ساکنین آینده را در معرض خطر بالا رفتن سطح آب نگذارند. محلههای آیندهاش بگونهای طراحی شدهاند که تولید کربنشان صفر باشد و مسکن اجتماعی و دسترسی به طبیعت در آنها ارجح باشد. جزیرهٔ ساحلی تجسم اولویت تازهٔ آمستردام است: توازن، این را مدیر این پروژه آلفونس اوده اوفیوس میگوید. "بیست سال پیش، همه چیز در شهر معطوف بود به ساختوساز خانهها با حد اکثر سرعت. هنوز هم این امر اهمیت دارد، اما الان وقت کافی میگذاریم تا از راه صحیحش انجام دهیم".
لیان هولسبوش، مشاور پایداری آیبورگ، میگوید ایدهٔ دونات ذهنیت تیم را شکل داده است، بدین معنا که جزیرۀ ساحلی و همسایهٔ آیندهاش بوئیتنایلند تمرکزی بیشتر دارند بر ایدهٔ پایداری تا فاز نخست آیبورگ که حدود سال ۲۰۱۲ تکمیل شد. وی میافزاید "اینطور نیست که هر پروژهٔ روزمرهٔ شهری بایستی با دونات شروع کند، بلکه این مدل دیگر بخشی از DNA ما شده است. در گفتگوهایی که با همکاران داریم میبینید. کارهایی میکنیم که ده سال پیش هرگز نمیکردیم چون ارزش امور برای ما تغییر کرده است".
شهر آمستردام برای همهٔ پیمانکارانی که در ساختمانهای دولتی کار میکنند معیارهاى پایداری و مصرف دوّار مواد مایحتاج تعیین کرده است. مثلاً هر کسی که میخواهد در جزیرهٔ ساحلی ساختوساز کند بایستی برای ساختمانش یک "پاسپورت مواد مصرفی" تهیه کند، تا هر وقت تصمیم گرفته شد که آن ساختمانها تخریب شوند شهر بتواند از قطعات اینها استفاده کند.
در خود شهر پاندمی باعث کلید خوردن پروژههایی شده که از اخلاقیات دوناتی الهام میگیرند. وقتی هلند در ماه مارس به قرنطینه فرو رفت، مسئولین شهر دریافتند که هزاران تن از سکنه دسترسی به یارانه ندارند که به طرز فزایندهای مورد نیاز خواهد بود برای روابط اجتماعی و مشارکت در جامعه. به جای اینکه دستگاههای جدید بخرند‒ که هم گران تمام میشد و هم به معضل در حال رشد زبالههای الکترونیکی میافزود‒ شهر ترتیبی فراهم کرد که لپتاپهای کهنه و قدیمی را از شهروندانی که نیاز ندارند بگیرد، به شرکتی بسپرد تا آنها را نونوار refurbish کند، و در حدود ۳۵۰۰ دستگاه را به آنهایی برساند که نیاز دارند. ون دورنینک میگوید "قدمی کوچک است، اما برای من این دونات خالص است".
دولت محلی بخش خصوصی را نیز ترغیب میکند که سهم خودش را انجام دهد، و این کار را با صنعت پررونق و به لحاظ زیستبوم مخرب فشن شروع کرده. آمستردام ادعا میکند که بالاترین تمرکز برند جین را در دنیا داراست، و اینکه هر کدام از سکنه بطور میانگین پنج جفت جین در چنته دارد. اما جین یکی از پر-مصرفترین پارچههای دنیاست از لحاظ منابع، به طوری که هر جین نیاز به هزاران گالن آب و استفاده از مواد شیمیایی آلاینده دارد.
در ماه اکتبر، پارچهسازان، برندهای جین و دیگر بخشهای زنجیرهٔ عرضهٔ جین "قرارداد جین" را امضا کردند و توافق کردند که تا سال ۲۰۲۳ سرجمع و همه با هم سه میلیارد تکه لباس بسازند که همان هم شامل %۲۵ مواد بازیافتی باشد‒ دستآوردی نه چندان کوچک با توجه به مراحلی که پارچه برای تولید طی میکند و آمیزهٔ موادی که برای تولید یک جفت جین بکار میرود. ادارات شهر مسئولیت جمعآوری جینهای کهنهشدهٔ شهر از ساکنین آمستردام را بر عهده گرفتهاند و سرآخر یک کارگاه رفوی مشترک میان همهٔ برندها برقرار خواهند کرد، که در آن مردم خواهند توانست جینشان را رفو کنند بجای دور انداختنشان. هانس بُن از شرکت نساجی تأمین کنندۀ جین وایلند میگوید: "بدون پشتوانۀ دولت و فشار بر روی صنایع، چیزی تغییر نخواهد کرد. اکثر کمپانیها نیاز به سختگیری دارند".
البته، بسیاری در آمستردام الساعه در مسائل مربوط به پایداری، معضلات اجتماعی و چگونگی ارتقاء سطح زندگی در کشورهای صنعتی فعالیت میکردند پیش از آنکه شهر دونات را بپذیرد. اما دروئین، مدیر ائتلاف داوطلبین آمستردام، میگوید این مفهوم شهر را وادار به حسابکتاب اساسیتر کرده در زمینهٔ نحوهٔ زندگی. "واقعاً نحوهٔ تفکر مردم را عوض کرده این مفهوم، چون الان میتوانی تمام مشکلات را در یک قاب ببینی. همچون آینه تمامنمای بیتعارفی که در برابر جهان پیش رو گرفته باشی".
ممکن است اقتصاد دوناتی در آمستردام، شهری نسبتاً ثروتمند با جهانبینی معروف لیبرالش واقع در کشوری دموکراتیک با دولتی قدرتمند، در حال رشد باشد. انا طرفداران این نظریه راهی صعب در پیش دارند تا به درستی نشاندنش بر جای کاپیتالیسم. در نانائیموی کانادا، عضوی از شورای شهر که با اِعمال این نظریه در ماه دسامبر مخالف بوده آن را "فلسفهای به شدت چپ" خواند که "در اساس میگوید تجارت بد است، رشد بد است، توسعه بد است".
اما در حقیقت، مدل دوناتی تمام رشد و توسعهٔ اقتصادی را منع نمیکند. ریوورث در کتابش اذعان دارد که برای کشورهایی که درآمد متوسط و پایین دارند باید از سطح پایهٔ اجتماعی بالاتر روند، و برایشان "رشد چشمگیر سرانهٔ ناخالص ملی ضروریست". وی میگوید به این رشد اقتصادی باید به چشم وسیلهای نگاه شود برای رسیدن به اهداف اجتماعی در چهارچوب محدودیات زیستبوم، و نه به عنوان نشانهٔ موفق در ذاتش، و یا هدفی برای کشورهای ثروتمند. در دنیایی دوناتی، اقتصاد گاهی رشد میکند و گاهی آب میرود.
برخی اقتصاددانان کماکان ایدئالیسم این ایده را زیر سؤال میبرند. برانکو میلانوویچ، محقق نابرابری اجتماعی-اقتصادی در استون سنتر دانشگاه CUNY، در بررسی خود از این کتاب ریوورث میگوید انسانها نیاز دارند "به صورتی جادویی بیتفاوت شوند نسبت به اینکه در مقابله با دیگران چه اندازه موفق خواهند بود، و در واقع نسبت به ثروت و درآمدشان بیتفاوت شوند".
اگرچه، جاشوا آلپرت، مدیر پروژههای ویژهٔ C40 در پورتلند، میگوید در شهرهایی که با پیامدهای بلافصل اجتماعی و اقتصادی کووید-۱۹ دست و پنجه نرم میکنند، اقتصاد دوناتی ثابت کرده که جذابیت دارد. "تمام شهرداران ما درگیر این مسئلهاند: چگونه پس از کووید شهرمان را بازسازی کنیم؟ خب نقطهٔ شروع باید نظریهٔ دونات باشد". آلپرت میگوید بسیاری از سران شهر "مشتری پروپا قرص" این ایده شدهاند. "گمان کنم چون این ایده قدم اول شمرده میشود در این راه، برای شهرداران راحتتر است که بگویند این سلسلهمراتبی طبیعیست که به ما کمک خواهد کرد که از شرایط کووید به نحو مطلوبی خارج شویم".
دروئین میگوید که محلات آمستردام کمک حال بودهاند در به پیش راندن این تغییرات. "اگر کاری را شروع کنید و به سمع و نظر دیگران برسانید و ثابت کنید شما و محلهتان از آن سود خواهید برد، مقامات شهری هم از خواب برمیخیزند و میگویند باید از اینها حمایت کنیم". وی میافزاید در همسایگی خودش ساکنین از محوطههای پارک خودروها در طول تابستان بهره بردند تا با همسایگان غذا بخورند، و در نهایت شهرداری را مجبور کردند که بسیاری از اینها را به باغهای محلی تبدیل کند.
گروههای شهروندی بر دوناتهایی متمرکز شدند که در شهرهایی چون سائوپائولو، برلین، کوالالامپور و کالیفرنیا باعث ایجاد پتانسیل برای تغییر ناحیه از پایین به بالا شدهاند. ریوورث میگوید "بسیار قدرتمندانه است وقتی همسانان یکدیگر را به عمل تشویق میکنند: معلمی معلم دیگر را به عمل ترغیب میکند، یا یک بچهمدرسهای همشاگردیهایش را، و یا یک شهردار شهرداری دیگر را. به واقع به من ثابت شده که این راه مورد نیاز ماست اگر بخواهیم تغییرات لازم برای این دهه را به انجام برسانیم".
کووید-۱۹ این پتانسیل را دارد تا سرعت این تغییر را بغایت افزایش دهد، اگر دولتها بستههای محرک اقتصادی را به سود صنایعی به کار گیرند که ما را به سوی اقتصادی پایدار رهنمون میشوند، و آن صنایعی که اینگونه عمل نمیکنند را از رده خارج کنند. ریوورث از میلتون فریدمن- اقتصاددان مدافع متعصب بازار آزاد در قرن بیستم- نقل میکند که معروف است به گفتن اینکه "وقتی بحرانی روی دهد، اعمال ما بستگی دارند به ایدههایی که دور و برمان مییابیم". در ماه جولای، گروه ریوورث موسوم به DEAL متدولوژی خود در راه تولید "پرترهٔ شهری" را چاپ کرد؛ همانکه استقبال آمستردام از دونات را رهنمون شده است، و آن سند را در اختیار همهٔ دولتهای محلی قرار داده است تا استفاده برند". ریوورث میگوید: "بحران اینجاست. ما اطمینان حاصل کردهایم که ایدههایمان همین دور و بر یافت شود".
کیارا نوجنت
چاپ شده در تایم، یکم فوریه ۲۰۲۱
تانلات گریبرانه