خداوند مهندس بازرگان را ببخشاید و بیامرزاد. پیرمرد در خشت خام چیزی میدید که جوانان انقلابی در آینه هم نمیدیدند.
در زمان انقلاب که چپگرا و راستگرا و مذهبی و غیرمذهبی و سکولار و مارکسیست و آخوند، به شیطان رجیمی به نام لیبرالیسم فحش میدادند، با همان زبان پاکیزهاش میگفت آخر این لیبرالیسم چیست که همهتان به آن فحش میدهید!؟ معترض میشد که آخر آزادیهای سیاسی و اقتصادی، دولت کوچک، توسعه اقتصادی، اقتصاد مردمی و چیزهایی از این قبیل مشکلش چیست!؟
طبعا جوانان انقلابی ۵۷ جوابی نمیدادند و تنها صدایشان را بلندتر میکردند. شد آن چیزی که نباید میشد. امروز دههها از امپراطوری روشنفکری چپ در ایران گذشته است. اما گویا تفاوت زیادی رخ نداده. دارم بیانیه ۱۰۰ روشنفکر مذهبی و غیرمذهبی را در دفاع از کارگران میخوانم. طبعا دفاع از کارگران خیلی هم خوب است. حقوق شهروندی همه، از جمله کارگران باید محفوظ باشد. اما مدیونید اگر فکر کنید در متن بیانیه در مورد حقوق و رفاه کارگران و توسعه کشور صحبت شده است!
جوانان انقلابی اسبق و سابق و فعلی با هم بیانیهای نوشتند و در آن باز هم به همان ابلیس لیبرالیسم خرده گرفته اند. البته این بار ابلیس زمان نام جدیدی دارد: نئولیبرالیسم! قانون بقای جوانان انقلابی ۵۷ همین است. شیاطینشان از بین نمیرود. فقط از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. در هر دورهای هم این هیولا به شکلی ظهور میکند. یک بار شاه و امپریالیسم و لیبرالیسم و ملیگرایی بود، یک بار هم اصلاحطلبی و نئولیبرالیسم و ایرانگرایی. از نسل قدیم جوانان انقلابی کسی نپرسید که آخر مشکل شما با لیبرالیسم چه بود؟ یا به قول مهندس بازرگان اصلا این شیطان رجیم چیست که فحشش میدهید! از این نسل هم کسی نخواهد پرسید که این جانور سه پوزه و سه کله و هفت چشمی که به نام نئولیبرالیسم ساخته اید چیست که اینقدر فحشش میدهید!
سید کوهزاد اسماعیلی