به نظرم یکی از خطاهای بزرگ ما در بررسی تاریخ ایران، این است که گمان میکنیم اعراب، فرهنگ و تمدن ایران را نابود کردند، اینچنین نیست.
عصراسلام: سطح فرهنگ و تمدن اعراب نسبت به ایران و روم متفاوت بود اما با مدنیت ناآشنا نبودن و دشمن تمدن، محسوب نمیشدند. در حمله عرب، آسیب های زیادی به ایرانیان، وارد شد اما جالب است که حتی ساختار اداری ساسانی از بین نرفت، و از دوران عباسی با نفوذ ایرانیان به دستگاه خلافت، عملا خلافت عباسی، کپی و دنباله شاهنشاهی ساسانی شد.
بسیاری از آثار و کتب ایرانی، در همین زمان، به عربی ترجمه شد. ایرانیان با کمک به تکامل و غنای زبان عربی، آن را تبدیل به زبان علم آن روزگار کردند و البته از بین خود اعراب هم، دانشمندان و متفکرینی ظهور کرد، از ایران تا اندلس، تولید علم، و تبادل افکار، در جریان بود.
شاید بیشترین سهم را در نابودی تمدن، در آن دوران، قبایل زردپوست (ترک نژاد) آسیای مرکزی داشتند که قرنها، به قصد نابودی آثار تمدن و غارت، به تمدنهای قدیم هجوم میبردند. در دوران قدرت حکومتهایی مانند ساسانی، این قبایل، عقب رانده میشدند.
در دوران پس از اسلام، برخی از این قبایل، بیشتر توسط ایرانیان (مثلا سامانیان) به عنوان غلام و کنیز، برای مصارفی چون، کار و سربازی و حتی مصارف جنسی، خرید و فروش میشدند.
اینها تدریجا بخصوص در مناصب لشکری، بسیار زیاد و دارای مناصبی شدند و تدریجا آنقدر قدرتمند شدند که اربابان سابق را به زیر کشیدند. این ترکان (که ربطی به مردمان اذربایجان یا زنجان یا مثلا ترکیه ندارند، جز اینکه این مردمان به شعبه ای از زبان ترکی صحبت میکنند) حتی به همین شکل در دستگاه عباسی هم نفوذ کردند و عملا خلافت عباسی رو به دست نشاندهای تبدیل کردند.
اینها تدریجا باعث افول مدنیت و فرهنگ شدند و با هجومهای سنگین بعدی خود مانند هجوم مرگبار چنگیز و سپس ویرانی مجدد حاصل از تیمور، عملا تمامی ساختارهای مدنی و فرهنگی، از هم گسست، ظهور صفویه تلاشی بود برای تجدید حیات و مدنیت ایران، اما صفویه هم در شرق با ازبکان، بسیار درگیر و از اونها در زحمت بودند. در غرب هم خلافت عثمانی، عملا به سخت ترین دشمن سیاسی ایران تبدیل شد.
اتفاقا فوران تالیف و تولید علم، بخصوص در سه قرن اول دوران اسلامی، بسیار زیاد بوده و بخشی از این ناشی از علاقه خلفا، در دو قرن اول بخصوص، و روحیه خود اعراب در پذیرش آثار تمدن بود که به مردمان متمدن، از هند تا شمال آفریقا، امکان ادامه حیات، داد.
داریوش