یکی از عجیبترین دینهای متاخر قطعا بارپرستی یا محمولهپرستی است. ترجمه cargo cult و دقیقا به معنای بار و محموله!
عصراسلام: حالا قضیه چیست؟ غربیها وقتی جزایر را استعمار میکردند با خودشان تجهیزات زیادی میبردند و در طی زمانی که آنجا بودند از طریق کشتی بار و محموله برایشان میرسید.
از منظر بومیهای جزیره که حتی زبان غربیها را هم بلد نبودند، این ماجرا را ببینیم. چیزی که آنها میدیدند این بود که یک سری آدم سفیدپوست پشت میز مینشینند و با کاغذ و این وسیلهها یک اعمالی را انجام میدهند و مواد غذایی هم برایشان میآید.
آنها کارهای سفیدپوستان را «کار» تعبیر نمیکردند، بلکه فکر میکردند این رفتارها یک سری اعمال مذهبی هست. و سفیدپوستها به خاطر این اعمال مذهبی، نظر نیاکان و خدایان را جلب کردند و این محموله ها از طرف خدایان میآید!
به همین دلیل آنها شروع کردند کارهای سفیدپوستها را تقلید کردند. آنها با چوب و حصیر و برگ و هر چی در دسترسشان بود، ابزار سفیدپوستها را میساختند و ادای آنها را در میآوردند تا نظر خدایان را جلب کنند تا خدایان محمولهها را برای بومیها هم بفرستد! حالا قسمت جالب ماجرا کجاست؟ این رفتار در خیلی از نقاط و جزایر دیده شد بدون اینکه مردم این نقاط به همدیگر دسترسی داشته باشند!
از این قضیه یک مفهوم استعاری شبیه علم طور به نام «علم محموله پرستی» به وجود آمد. یعنی خیلی وقتها ما میآییم ظاهر یک سری کارها را که منجر به یک نتیجه شده تقلید میکنیم و توقع داریم آن نتیجه را بگیریم در حالی که توجهی به اصالت آن اعمال و شرایط آن اعمال نمیکنیم. این ذهنیت خودش را در خیلی موارد نشون میدهد. مثلا صبح یک گربه سیاه دیدم و یک ساعت بعد با ماشین تصادف کردم، پس گربه سیاه شوم است. در واقع از دو واقعه بیربط علیت را نتیجه گرفتم.
یا حتی بعضی وقتها رفتار ظاهری آدما را تقلید میکنیم و توقع داریم نتیجهای را بگیریم که آنها گرفتند یا حکومتهای کشورهای در حال توسعه، اعمال متاخر کشورهای توسعه یافته را تقلید میکنند و توقع همان نتیجه و پیشرفت را دارند!
علوم شناختی