چندی پیش آقای محمد سروش محلاتی در نقد این دعا سخن گفته است. نظر به اینکه همه روزه این دعا از صد و سیما پخش میشود، ضمن اشاره مختصر به مطالب ایشان، نکاتی را میافزایم.
بنا بر نقلی که از بحار الأنوار (ج۵۳، ص۲۷۵) قدیمیترین منبع این دعا كتاب كنوز النجاح فضل بن الحسن طبرسي (م۵۴۸) صاحب تفسير مجمع است، که بدون ذکر سند آن را از ابو الحسن محمد بن أحمد بن أبي الليث از امام عصر نقل کرده است، بنا بر این روایت این شخص در حالی که در بغداد فراری بوده، به مقابر قریش (کاظمیه) پناه برده، و امام عصر را دیده و با این دعا از قتل نجات یافته است. و با عنایت به اختلافات و دشواریهای نسبت روایات به امام عصر در دوره غیبت کبری، انتساب آن به امام مشکل است. به ویژه علاوه بر نبود سند، اصل منبع نیز در دسترس نیست تا به اصالتسنجی آن بپردزایم.
ولی از منابع موجود مزار ابن مشهدی (م۶۱۰) اولین کتابی است که این دعا را به عنوان دعای زائر سامرا پیشنهاد داده، و از امام عصر نقل کرده است. مشهدی به کلی سندی برای این دعا ذکر نکرده، اما میتواند متأثر نقل طبرسی باشد. اما منابع قدیمیتر و حتی کتب ادعیه مانند کتاب الدعاء کافی و مصباح المتهجد این روایت نیامده است.
بنا بر تحقیق آقای محلاتی، روایت کنوز النجاح چندین شاخصه مشترک با روایتی در دلائل الإمامة -که مؤلفش (نیمه اول ق۵) را نمیشناسیم- دارد. از جمله نام مشابه راوی (ابو الحسین بن ابی البغل) با اندکی تصحیف در متن کنوز النجاج است. داستانها، شخصیتها، موقعیت و پایان دعا در دو نقل یکی است. با این تفاوت که ابتدای دعا متفاوت است (دلائل الإمامة، ص۵۵۱). به نظر میآید احتمال آقای سروش محلاتی در اتحاد این دو نقل کاملاً موجه است. و بر این اساس با وجود اختلاف دعا اصالت دعا مشکلتر میشود.
همچنین این دعا را راوندی (م۵۷۳) هم در کتاب قصصالانبیاء آورده است؛ با این تفاوت که روایت راوندی بر خلاف کنوز النجاح با عبارت «... فرجاً عاجلًا قريباً كلمح البصر أو هو أقرب» پایان یافته (قصص الأنبياء ع، ص۳۶۵) و فراز پایانی «يا محمّد يا عليّ يا عليّ يا محمّد اكفياني فإنّكما كافياي يا محمّد يا عليّ يا عليّ يا محمّد انصراني فإنّكما ناصراي» را ندارد. چنانکه برخی تذکر دادهاند نسبت این فراز آخر دعا با برخی از آیات و روایات در خور بررسی است. ما در اینجا به این بحث -که تا حدی در گفتار آقای محلاتی هم آمده- بدان نمیپردازیم. البته ایشان انتقاداتی به فرازهای نخستین روایت کنوز النجاح دارند، که البته لزوماً مورد پذیرش ما نیست.
به هر حال با فحص در روایات، در پی آن هستیم که بدانیم آیا در روایات امامیه نمونههای دیگری از چنین تعابیر در حاجتخواهی از معصومان ع وجود دارد؟ روشن است که منظور مواردی مانند توسل و با خطاب معصومان با تعابیری همچون ادع لنا و استغفر لنا و اشفع لنا نیست. زیرا این چنین تعابیر گذشته از بعضی از روایات مانند دعای توسل و برخی زیارات، در آیات قرآن هم شواهدی دارد (نمونه: نساء: ۶۴؛ مائده: ۳۵؛ یوسف: ۹۷). پرسش ما این است که آیا دعاها و تعابیری که به طور خاص در آیات و روایات قطعی برای خدا به کار میروند، میتوان برای معصوم به کار برد؟
قدیمیترین منبعی که تعبیری مشابه با تعبیر مورد بحث به کار برده کتاب کافی است:
- عن سهل بن زيادٍ عن عليّ بن أسباطٍ عن إسماعيل بن يسارٍ عن بعض من رواه قال قال : إذا أحزنك أمرٌ فقل في آخر سجودك يا جبرئيل يا محمّد يا جبرئيل يا محمّد تكرّر ذلك اكفياني ما أنا فيه فإنّكما كافيان و احفظاني بإذن الله فإنّكما حافظان. (الكافي، ج۲، ص۵۵۸-۵۵۹)
اما این روایت گذشته از ضعف سهل و ابن یسار، وسائط بعدی آن ناشناسشاند، و اصلاً به معصوم منسوب نشده است. به کلی معلوم نیست کلام چه کسی نقل میشود؟ اما با عنایت به شدت اتحاد تعابیر آن با روایت مورد بحث کاملاً متصور است که همین گزارش ریشه فراز آخر روایت کنوز النجاح بوده باشد. به خصوص که معلوم شده که تحریر دیگر روایت کنوز النجاح این فراز آخر را ندارد. و زیادی ادعیه و تسری و خلط عبارات در این نقلها که بسیار اوقات سندشان کامل ذکر نمیشود عادی و رایج است.
- استغاثه به حضرت زهرا را که قبس المصباح مرسلاً از مفضل بن عمر (بحار الأنوار، ج۹۹، ص۲۵۴) و کفعمی (م ۹۰۵) بدون ذکر سند (البلد الأمين، ص۱۵۹) آورده، ولی این سند معتبر نیست. به ویژه که مرسلات مفصل نیز مورد علاقه بالای فرق غلات بوده است. و با مراجعهای به منابع غلات نصیریه میبینیم که در آنجا بر خلاف منابع امامیه، دعا خطاب به امام بسیار رایج است (نمونه: الأعیاد طبرانی، ۱۹۴۷م، ص۲۰، ۲۷ و...)، هرچند نصیریان معمولاً این تعابیر را با الوهیت ائمه (ع) درآمیختهاند، ولی این شکل از دعا با نگاه غلو تفویضی نیز قابل توجیه است.
عمیدرضا اکبری