در خبرها آمده بود که بنابر حکم دیوان عدالت اداری، شرط چاپ مقالهی علمی پژوهشی برای دفاع از پایاننامهی دکتری حذف شد! تا جاییکه اطلاع دارم، تاکنون نیز تنها پذیرش مقاله شرطِ دفاع بود، نه چاپ آن.
در حاشیهی این تصمیم نابجا که نگرانم مقدمهی حذف شرط پذیرش مقاله باشد، ملاحظاتی دارم که ذیلاً تقدیم میشود:
یکم / پژوهشی در حد و اندازهی دکتری است، که بتواند نوآوری و مرزهای دانش را در موضوع خود جابجا کند. تعریف معیارهای نوآوری و جابجایی مرزهای دانش، تنها و تنها با اهل فن، یعنی منحصراً جامعهی علمی و دانشگاهی کشور است که توسط وزارت علوم نمایندگی میشود. غیر از این مجموعه، هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی، اهلیتِ تخصصی آن را ندارد که برای تعریف نوآوری و جابجایی مرز دانش، معیار ارائه کند.
دوم/ پژوهشی که نوآوری داشته باشد و مرزهای دانش را جابجا کند، حتماً مورد استقبال جامعهی علمی ملی و بینالمللی واقع خواهد شد. مقالات علمی مستخرج از این پژوهش، در نشریات علمیِ هم داخلی و هم بینالمللی، قابل چاپ خواهد بود. چرا تولیدات علمی کشور، در داخل و خارج منعکس نشود؟ شاید اشکال گردد که دانشجو دفاع و بعد مقاله را نگارش کند. تجربه اما نشان داده است که دانشجو هرقدر نیز شوق داشته باشد، بعد از دفاع، چنان در اولویتهای دیگر زندگی روزمرهی خود غرق که نگارش مقاله رها میشود.
سوم / هماکنون متأسفانه برخی عزیزان ورودی بهمقطع دکترای دانشگاههای غیردولتی و حتی دولتی، بنیهی علمی ضعیفی دارند. شرایط پذیرش دانشجو چنان جامع و مانع نیست که تنها افراد شایسته راه یابند. اگر قرار باشد شرط فراغت از تحصیلِ این دانشجویان نیز چنین تسهیل شود، سیستم آموزش عالی بهکارخانهی تولید انسانهای صاحبِ مدرک، اما کمسواد، تبدیل خواهد شد. همین صاحبان مدرکِ کمسواد، فردا مدیران ارشد کشور خواهند شد و در دانشگاهها بهآموزش نسل جدید خواهند پرداخت! کشوری که مدیران ارشد و استادان دانشگاهی فردایش چنین بیمایه باشند، در عرصهی محرومیتزدایی و توسعه، چگونه وضعیتی خواهد یافت؟
چهارم / یکی از ضعفهای مهم اغلب دانشجویان مقطع دکترای ما، عدم توانایی نگارش حتی بهزبان مادری فارسی است. دانشآموختهی مقطع دکترای دانشگاه باید بتواند یک متن علمی شستهورفُته را نگارش کند. والّا نه تنها در تعامل علمی با همگنان، که حتی در ابراز نظرهای تخصصی زندگی حرفهای خود، دچار مشکل خواهد شد. طبیعتاً گزارش و مقالهی علمی با هم تفاوت دارند. دانشگاه آخرین فرصتی است که دانشجو میتواند زیر نظر استاد راهنمای خویش، آداب نگارش گزارش و مقاله را فرا گیرد. دانشجویی که توانایی نگارش گزارش و مقاله را نداشته باشد، بیتعارف شایستگی دریافت درجهی دکترا را نخواهد داشت.
پنجم / حذف شرط مقالهی علمی پژوهشی برای دفاع از پایاننامهی دکترا، ضربهای سهمگین بهسطح علمی پژوهش و دانشگاه است که راه را نیز برای فساد علمی بازتر میکند. دشمن اگر بخواهد ایران را از علم تهی سازد، راهش همین است که کیفیت آن را مخدوش سازد. حضراتی که در جستجوی عوامل نفوذی دشمن هستند، خوب است همین سرنخ را پی بگیرند که چنین اندیشهی مخربی چگونه در مخیلهی دیوان عدالت اداری راه یافته است! همچنین حضراتی که نگران فساد علمی در کشور هستند، خوب است این سرنخ را با دقت پیگیری و حتماً اطمینان احراز کنند که رانت و منافع شخصی، انگیزهی مصوبهی اخیر نبوده است!
ششم / و بالأخره آنکه در شگفتم که دیوان عدالت اداری، چگونه خود را محق دانسته است در یک موضوع کاملاً تخصصیِ مرتبط با وزارت علوم، دخالت کند؟ دیوان عدالت اداری اهلیت ندارد که در موضوع تخصصی شروط دفاع از پایاننامهی دکترا ابراز نظر کند. درست همانطور که اهلیت ندارد در موضوع تخصصی شروط صدور گواهی اجتهاد طلاب حوزههای علمیه مداخله نماید! بهراستی چرا علم و دانشگاه در کشور ما چنان بیحرمت شدهاند که حتی جایی مثل دیوان عدالت اداری، دربارهی تخصصیترین فرایندهای آن، ابراز نظر میکند؟!
محسن کمالیان
متاسفانه همین معیارهای کیلویی ست که جلوی پیشرفت ها رو گرفته. حتما فیلم استاد محترمی را که درباره مریم میرزاخانی صحبت کرده بود را دیده اید. به گفته ایشان امثال مریم میرزاخانی اگر ایران بودند نمیتوانستند هیئت علمی شوند چون مقاله نداشتند.
الان دانشجویان دکتری در برخی دانشگاه های معتبر خارجی با یک مقاله کنفرانس دفاع میکنند. حتی گاهی این مقاله بعد از دفاعشان به سرانجام میرسد. شایان ذکر است که پروژه این دانشجویان به معنای واقعی برای جامعه علمی موثر واقع میشود.