اجل در قرآن به سرآمد يا پایان زماني گفته میشود، مثل سرآمد عمر افراد يا جوامع، سرآمد دنيا، سرآمد عمرِ ماه و خورشيد و... اما اینکه می توان اجل را به تعویق انداخت جواب بلی است یعنی امکاناش است.
عصراسلام: بطور مثال خداوند برای همه چیز اجل معین گذاشته است، مثلی که یک ساعت ساز بگوید این ساعت برای سه سال کار می کند بعد از آن خراب میشود یعنی اجل معین گذاشته در سیستم ساعت. اما تضمین نداده شاید ساعت بعد از دو ساعت خرید از مشتری شکسته شود به خطاء پس خراب شود در دو ساعت.
همینطور خداوند برای همه اجل معین در سیستم شان گذاشته اگر هزار سال هم باشد باز هم می میرد. ولی نقطه اینجاست که تو و حتی جوامع می توانید اجل تان را به تعویق اندازید تا اجل معین «أَجَلٌ مُسَمًّى» با گوش دادن به خدا و وجدان و منطق و خود را نگهداری از اسراف و بدی و زشتی و چیزیکه به روح و روان و بدن آدم ضرر دارد. تماما مثلی که نوح علیه السلام به قوم خود می گوید که خداي يکتا را بندگي [=اطاعت] کنيد و از او پروا گيريد (نفس خود را کنترل کنید) تا خداوند به تعویق اندازند شما را تا اجل مسمی(معین).
پس اگر برکت در عمرتان میخواهید به خدا و استعدادهای خدا دادیتان گوش دهید.
الهی در عمر و صحت و روح و روان تان برکت بادا.
تعریف اجل معلق و اجل مسمی
اجل مسمی
عبارت اَجَل مُسَمَّی در قرآن به کار رفته است: «هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِّن طِینٍ ثُمَّ قَضىَ أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ» (سوره انعام آیه ۲)؛ او کسى است که شما را از گِل آفرید؛ آنگاه اجلى مقرر کرد و اجل معین پیش اوست. درخصوص معنای اجل مسمی در اینگونه آیات، دیدگاههای مختلفی میان مفسران شکل گرفته است که در زیر به آن میپردازیم:
گروهی میگویند منظور از آن، دوره زمانی زندگی انسان، از زمان مرگ تا آغاز قیامت است؛ درمقابل دوره زندگی انسان در دنیا، که اجل غیرمسمی است.
برخی اجل مسمی را همان جهان آخرت میدانند.
دیدگاه بعضی این است که منظور از اجل مسمی پایان عمر انسانهایی است که هنوز زندهاند؛ در مقابلِ کسانی که مردهاند. برخی بر این باورند که معنای اجل مسمی، مرگ انسان به طور کلی است.
به باور علامه طباطبایی، اجل مسمی و اجل غیرمسمی یا معلَّق هر دو به معنای زمان پایان زندگی انسان است؛ با این تفاوت که اجل مسمی زمانی است که انسان قطعاً در آن زمان میمیرد و تنها خدا به زمان آن علم دارد؛ اما اجل معلق زمان مرگ هر انسان بر اساس شرایط جسمی او است که ممکن است با توجه به عوامل خارجی، کم یا زیاد شود.
اجل معلق
همانطور که گفتیم مرگی که تأخیر بردار نیست، اجل مسمّی نامیده میشود. اما مرگی که در اثر بعضی حوادث یا بیماریها به وجود میآید، و یا بر عکس، در اثر برخی عوامل که ذکر خواهد شد، به تعویق میافتد، اجل معلّق نامگذاری شده است. به عبارت دیگر اجل معلق یا مشروط، سر رسیدی است که قابل تغییر و دگرگونی است و بر اثر اعمال نادرست انسان ممکن است بسیار جلو بیفتد که عذابهای الهی یکی از آنهاست و بر عکس بر اثر تقوا و نیکوکاری و تدبیر ممکن است بسیار عقب بیفتد.
با توجه به آنچه گفته شد، هر موجود زندهای به حسب طبیعت و استعداد جسمى خود، اگر مانعی در ادامه حیات وی رخ ندهد، تا مدّت معیّنى که پایان عمر طبیعی او است، زنده میماند و حیات وی به گونه طبیعى پایان مییابد؛ در غیر این صورت به خاطر اجل معلق از دنیا خواهد رفت.
تفاوت اجل معلق و اجل مسمی
به باور علامه طباطبایی، تفاوت اجل معلق و اجل مسمی این است که اجل مسمی حتمی است و در آن تغییر و دگرگونی حاصل نمیشود. همچنین بر اساس آیات قرآن، زمان اجل مسمی را تنها خداوند میداند. اما در زمان اجل معلق میتواند تغییر ایجاد شود.
برخی عوامل مؤثر در جابجایی اجل معلق طبق آیات و روایات عبارت هستند از:
دعا کردن
صدقه
صله رحم
تشییع جنازه مؤمن و ...
این موارد زمان اجل معلق را به تأخیر میاندازند و در مقابل، برخی از گناهان تأثیر عکس داشته و اجل را جلو می اندازند.
در قالب مثال برای تفاوت اجل مسمی و معلق میتوان به این صورت بیان کرد که اگر فانوسى را که در مخزن آن مقدارى نفت وجود دارد، روشن کنیم دو نوع خاموشى براى آن متصور است:
یکى آن که آن قدر روشن باشد تا نفت آن تمام شود و به طور طبیعى خاموش گردد.
دوم آن که قبل از تمام شدن نفت، کسى آن را خاموش کند یا فانوس بر زمین افتد یا در اثر باد خاموش شود.
حالت اول معادل اجل مسمی و حالت دوم معادل اجل معلق است.
ستاره