دکتر دیک دیویس، مترجم برجسته انگلیسیزبان و متخصص ادبیات فارسی، بزرگترین چالش ترجمه از زبان فارسی به سایر زبانها را حجم وسیع و پیچیدگی «آرایههای ادبی» در زبان فارسی میداند.
فنون متعددی مانند تشبیه، تمثیل، اغراق، تلمیح، استعاره و کنایه که هرچند برای مردم فارسیزبان بسیار «طبیعی» به نظر میرسند اما درکشان برای ذهن غیرفارسیزبان بسیار ثقیل و گاه غیرممکن است. ما فارسی زبانان حتی در محاورههای ساده روزمرهمان از تشبیهات و ثمثیلهایی استفاده میکنیم که اگر به زبان دیگری ترجمه شود موجب بهت و حیرت شنوده خواهد شد؛ مثلاً اصطلاح «خون جگر خوردن» یا «جان به لب رسیدن» برای بیان دشواری یک کار یا «قربان» کسی شدن برای بیان ارادت یا «دلباخته» و «دلسوخته» بودن برای ابراز محبت.
البته در حوزه اپبیات، این فنون و آرایهها همواره دست نویسندگان و شعرا فارسیزبان را برای انواع خلاقیتها و تصویرسازیهای هنری باز نموده و جلوه خاصی به متون ادبی ما بخشیدهاند. اما مشکل جایی آغاز میشود که این خلاقیتها وارد سایر علوم انسانی میشوند و «تشبیه» و «تمثیل» جای «تحلیل» را میگیرند.
در علوم سیاسی و روابط بینالملل هر واژه و اصطلاحی مفهوم و جایگاه خاص و دقیق خودش را دارد:
«جنگ» یعنی رویارویی نیروهای نظامی دو یا چند کشور با یکدیگر. ما با ویروس کرونا در «جنگ» نیستیم، بلکه در صدد «پیشگیری» از ابتلا، «مهار» شیوع و تحقیق برای «درمان» آن هستیم. اگر آن را به «جنگ» تشبیه کنیم، پس «سینه سپر» کردن در برابر آن و «بی زره» به مصاف آن رفتن در میادین شهر و اماکن عمومی نیز به «شجاعت» و «سلحشوری» و «جان بر کفی» تعبیر میشود، حال اینکه برخلاف تمام دستورالعملهای پزشکی و اصول بهداشت عمومی است.
«مذاکره» یعنی گفتوگو و داد و ستد میان دو یا چند رقیب یا دشمن به منظور رسیدن به یک تفاهم مشترک و مورد تایید طرفین. اصولاً اگر رقابت یا دشمنی وجود نداشته باشد، «مذاکره» هم موضوعیتی ندارد. تشبیه «مذاکره» به «دلبستگی»، «چشم امید دوختن»، «سر سپردن»، «لبخند زدن»، «دست شیطان را فشردن» یا «سر تسلیم فرود آوردن» نه تنها هیچ تناسبی با مفهوم و کارکرد واقعی «مذاکره» ندارد که باعث تضعیف موقعیت دستگاه دیپلماسی در برابر رقیب/دشمن و تزریق حس حقارت و سرافکندگی در روان جامعه و روحیه ملی میشود.
حجم وسیع آرایههای ادبی در فرهنگ سیاسی، حوزههای تخصصی علوم انسانی و حتی علوم پزشکی، به یکی از آفتهای تحلیلی و در نتیجه راهکاریابی در این دوران پر از چالش و دشواری تبدیل شده است. بلکه بشود با پاکسازی این حوزهها از خلاقیتهای ادبی و جایگزین کردن زبان تمثیلی و استعارهای با زبان تخصصی، قدمی به سوی رویکردهای علمیتر برداشت و راهکارهای موثرتری برای حل معضلات و خروج از بحرانها ارائه داد. آری شود ولی «به خون جگر شود»!
علی نصری