عصراسلام: وحدت "رسالت" در کثرت "رسولان"
راه متین و کمترشناخته شده قرآن بر "وحدت رسالت" است؛《 دین مقبول الهی یک حقیقت و آن تسلیم بودن؛ الدین عندالله الاسلام》(آل عمران /۱۹)
ما مسلمین بر اساس آموزه قرآن به باوری معتقدیم که؛ "قرآن کریم" هیمنه بر دیگر صُحُف آسمانی دارد همانطوریکه حضرت محمد پیامبر رحمت (ص) بر دیگر انبیاء اشرفیت دارد ؛ 《أنزلنا إليك الكتاب بالحقّ مصدّقاً لما بين يديه من الكتابِ و مهيمناً عليه》. (مائده/۴۸)
نکته اینجاست؛ این مبنای حق، نباید باعث شود توجه ما مسلمانان به آموزههای بسیار بزرگ و سترک انبیاء مرسل الهی کمتر شود! گر چنین باشد از مسیر قرآن و روش اهلبیت (ع) دور شدهایم.
قرآن از بسیاری از انبیاء و زندگی و آموزههای توحیدی و اجتماعی شان به تفصیل نام برده است و همگان را به آن دعوت میفرماید:《يبنى ءادم إمّا يأتينّكم رسل مّنكم يقصّون عليكم ءايتى》.(اعراف/۳۵)
و درست سیره ائمه اطهار (ع) نیز؛ ورود تفصیلی به شخصیت و زندگی و سیره آنان است.
مسیح پیامبر ناشناخته خدا
برای اعتراف این موضوع، فقط کافی است به دو آموزه مهم او که یکی در اوج "عرفان" است و دیگری ناظر به مسائل "اجتماعی و سیاسی" است ، توجه وافر فرمایید تا عظمت روحی آن پیامبر بزرگ را بشناسید.
موضوع اول؛ "معرفت النفس"
بنا به کلام بی بدیل عیسای مسیح؛ ورود به گناه؛ ورود به آتش است و تصور گناه و لذت آن تصور [ بدون ارتکاب ]؛ دود و سیاهی بر جان و روح آدمی است. باور این حقیقتِ معرفتی، "باب الله" را به روی انسان میگشاید.
متن فرمایش حضرت مسیح را ببینید؛
امام صادق (ع) میفرماید: روزى حواريّون نزد حضرت عيسى (ع) آمدند و به حضرتش عرض كردند: اى آموزگار نيكى! ما را ارشاد فرما.
حضرت عيسى (ع)به آنان فرمود:
《موسى كليم اللّه به شما دستور داده است كه به خداوند تبارک و تعالى سوگند دروغ ياد نكنيد و من به شما فرمان مىدهم كه به خداوند نه سوگند دروغ و نه راست ياد كنيد》.
حواريّون عرض كردند: اى روح اللّه! بيشتر ما را راهنمايى فرما.
حضرت مسیح (ع) فرمود:
《موسى كليم اللّه به شما فرمان نموده است كه [گناه] زنا نكنيد و من به شما دستور مىدهم كه اصلا در مورد[گناه] فكر هم نكنيد. زيرا هركس در مورد [گناه] زنا فكر كند مانند كسى است كه در خانهاى طلاكارى شده آتش بيفروزد و دود آتش، نقش و نگارها را سياه كند، گرچه خانه آتش نگرفته است.》[الکافی۵۴۲/۷]
موضوع دوم ؛ "غرور و خود رائی اصحاب منصب و منفعت"
در اندیشه حضرت مسیح که طبیبِ بی رقیبِ هر بیمارِ نابینا و ناشنوایی است ، مرض سختِ "جهالت" قابل معالجه نیست ! این بیماری، از آنِ مغرورانِ خود رائی است که بهرمند از منفعت و یا منصبی هستند و صدالبته که بار "حق مردم" را نیز ، بدوش دارند.
متن فرمایش ایشان چنین است:
امام صادق (ع) از قول حضرت مسیح نقل میکنند که فرمود:.
《من توانستم به اذن خداوند مردگان را زنده كنم و پيسى و كورى را شفا بخشم ولى نتوانستم حماقت و نادانى انسانها را درمان كنم.》
شخصی از حضرت مسیح (ع) پرسيد: احمق به چه كسى گويند؟
حضرت فرمود: 《كسى كه به خود مغرور است و همۀ فضيلتها و خوبىها را براى خود و پيشبرد منافع خود مىخواهد و همه حق را براى خود قائل است و ديگران را صاحب حقى نمىداند. چنين كسى هيچ دارويى ندارد!》[قصص الانبیاء راوندی/۴۱۷]
هادی سروش