فشار و سختی موت آن چنان دردناک است که قابل تحمل نیست، چون قابل تحمل نیست انسان تسلیم میشود. خب آن فشار که نمیگذارد برای انسان عقیده بماند، اگر عقیده مستقر نباشد، ملکه نباشد، نمیماند.
اینکه در سؤال قبر سادهترین مسائل را سؤال میکنند و خیلیها در قبر میمانند و نمیتوانند جواب بدهند، برای اینکه فشار مرگ همه آن خاطرات حصولی را از یاد انسان میبرد.
در موقع امتحان که مسائل ساده را سؤال نمیکنند! مسائل پیچیده را سؤال میکنند. در حالی که در قبر سادهترین مسئله را سؤال میکنند که خدای تو کیست؟ خب هر بانماز و بینمازی بالاخره میداند الله جلجلاله رب اوست. چه انسان مطیع، چه عادل، چه فاسق بالاخره میداند قرآن کتاب اوست، اسلام دین اوست، کعبه قبله اوست، رسول خدا [صلّی الله علیه وآله وسلم] پیغمبر اوست، اهل بیت [علیهمالسلام] ائمه ما هستند، اینها را که میداند. اما در قبر یادش نیست، یعنی فشار مرگ آنچنان فشارهولناکی است که برای انسان حافظه ای نمیگذارد. لذا در قبر در حد کافر است، جواب نمیدهد، یعنی نمیداندو به یاد نمی آورد که جواب دهد.
سالیان متمادی وقتی معذب در برزخ ماند، در بعضی روایات دارد تازه کمکم یادش میآید که پیغمبر او کسی است که قرآن بر او نازل شده، نام مبارک حضرت اصلاً یادش نمیآید. این با ایمان مستقر میسازد نه با ایمان مستودع. هم ما را به اصل اسلام دعوت کردهاند، هم اسلام مستقر که آنچنان در جان ما عجین بشود که با فشار مرگ از بین نرود.
آیت الله جوادی آملی