ملال در بخشهای مختلف کتاب اسوندسن معانی مختلفی دارد و خود او هم اصراری ندارد که مفاهیم و نکات و مفروضات مطرح شده در کتابش الزاماً با هم سازگار باشند.
او گاهی ملال را صرفاً ناشی از کارهای تکراری یا اوقات فراغت میداند و گاهی ریشهی ملال را در کمرنگ شدن جایگاه معنا و معنویت در زندگی انسان مدرن جستجو میکند.
در واقع اسوندسن کوشیده است بدون نتیجهگیری مشخص، توجه خواننده را به پدیدهی ملال جلب کند و تأکید کند که در هیچ دورهای به اندازهی دوران معاصر، ملال تا این حد فراگیر نبوده است. در عین حال او پس از طرح انواع حرفها و دیدگاهها، کنار میرود و بدون نتیجهگیری، فکر و تحلیل بیشتر را بر عهدهی خواننده میگذارد.
به همین علت میتوان گفت که این کتاب، در مقایسه با سایر آثار اسوندسن، از انسجام کمتری برخوردار است و خود او هم به این ویژگی اشاره میکند: «کتاب حاضر به جای استدلالی منسجم که به نتیجهای ختم شود، مجموعهای از طرحهاست.»
اغلب مردم هنگامی که با فقدان معنای فردی روبهرو هستند با سرگرمیهای مختلف یعنی معناهای جعلی به دنبال خلق جایگزینی برای معنا هستند. اقبال به سرگرمیها دقیقا ترس از خلا بزرگی را نشان میدهد که پیرامونمان را احاطه کرده است. هرچه بیشتر به زندگی فردی و روزمره توجه کنیم یعنی بیشتر در پی یافتن مفری برای گریز از ملال هستیم. ملال با نیازهای واقعی ارتباطی ندارد، بلکه با امیال مرتبط است و این میل تمایل داشتن به محرکهای حسی است. محرکها تنها جذاب هستند. تاکید ما بر اصالت و نوآوری نشان میدهد که زندگی چقدر ملالانگیز است. امروزه بیش از اینکه بر ارزشمندی چیزی تاکید کنیم بر جالب بودن آن تاکید میکنیم. اینکه چیزی را تنها از این زاویه که آیا جالب است یا خیر بنگریم به معنای آن این است که آن را تنها از دیدگاهی زیباییشناسانه مینگریم. نگاه زیباشناسانه فقط بر سطح متوقف میماند و دربارهی این سطح بر این مبنا قضاوت میکنیم که آیا جالب است یا ملالانگیز. ولی باید توجه داشت که نگاه زیباشناسانه هم معمولا به ملال میگراید چون کل محتوای زندگی را به شیوهای سلبی تعریف میکند. هایدگر میگوید امروزه تنها چیزهای جالب علاقه ما را برمیانگیزد و چیز جالب همان چیزی است که حتی یک لحظه بعد به نظر ما بیتفاوت یا ملالآور مینماید.
واژه ملالآور همبستهی واژهی جالب است، این دو تقریبا همزمان پدیدار شدند. بین جالب و ملالانگیز ارتباطی هست و برای پرهیز از «ملال تحملناپذیر»، زندگی باید جالب باشد. هر آنچه جالب است همیشه عمر کوتاهی دارد و واقعا تنها کارکردش این است که مصرف شود تا ملال را دور نگه دارد.
نويسنده: لارس اسونسن/ترجمه: افشين خاكباز