از "شهید" نوشتن نه بخاطر نیاز آنان به نوشتن باشد، بلکه بخاطر سهیم شدن و بهرمند شدن از برکات معنوی آن گوهرهای نورانی است.
عصراسلام: شهیدان به تعبیر امام شان، "درقهقه مستانهشان عندربهم یرزقوناند."
امیداست دعایِ خمینی بزرگ در حق مشتاقان شهادت مستجاب باشد که نوشت:
"خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن."
اما با احترام و تبرک جوئی به "فضای آسمانی" شهیدان، اجازه دهید از به مقوله "فضای زمینی" شهیدان وارد شویم و بهره متفاوتی ببریم.
ببینید؛ استاد شهید مطهری میگوید:
"شهدا شمع محفل بشریتاند؛ سوختند و محفل بشریت را روشن كردند."
به نظر این قلم، این سخن؛ نه تنها میتواند ناظر به بخشهای معنوی و بهرمندی از خون شهید باشد، بلکه میتواند "خون شهید" زمینهای باشد تا ما را به برخی کمیها و کاستی متوجه کند و خیلی زودتر از آنکه خسارتهای بزرگی گریبان گیرمان شود، در پی رفع و رجوع آن باشیم.
۱) نبود هر یک از شخصیتهای ارزنده و پخته را با عنوان اینکه شهید شد و به کمال رسید و مشکلی نداریم ! توجیه نکنیم
هریک از این عناصر ارزنده که توسط دشمنان این مرز و بوم از ما گرفته میشوند خسارت بزرگی است که جایگزین ندارد همانطوریکه که شهید صیاد شیرازی و حاج قاسم و.. بدون تعارف جایگزین نداشته و نخواهد داشت.
۲) "نفوذ اطلاعاتی" از مقولاتی است که در جنگ گرم و سرد جای خود را دارد و غیر قابل انکار است
نظام ما هم از این "فسادامنیتی" نمیتواند مبرا باشد. بر مسئولین ذی ربط ضروری است به این سادگی از این مسئله عبور نکنند. واقعا بعد از ترور شهید حاج قاسم که ترور او با اطلاع رسانی مشکوکی در رسانههای معاند در روزهای منتهی به شهادتش مطرح شد، انتظار میرفت دیگر جامعه چشمانش نسبت به ترور عزیز ارزشمند دیگری، گریان نشود.
آیا تجدید نظر در برنامهها و یا حداقل پیراستگی از معایب و رصد جدی خیانتهای احتمالی نباید در دستور کار قرار گیرد؟!
۳) "اشراف اطلاعاتی" از ضروریات یک حکومت است و وقتی حکومتی مواجه با دشمنان پیچیدهای میشود این ضروت چند برابر میشود
خصوصا امروز که حکمرانی با سختیهای خاص خودش مواجه است. "اشراف اطلاعاتی" ، هم زمانبر است و هم هزینهبر و مهمتر اینکه زوم شدن اشراف اطلاعاتی بر یک نقطه چه بسا ایجاد غفلت از نقاط دیگر را رقم زند.
نکته مهمی اینجا نمیتوان لحاظ نکرد این است که اگر در یک حُکمرانی، روش کمونیستی که سرک کشیدن دائمی بر زندگی شهروندان است قرار گیرد، آنگاه است که تمام و یا حداکثری "اشراف اطلاعاتی" روی کسانی میرود که در سیاست ورزی در عین پای بندی به نظام و قانون ولی متفاوت از حاکمان و حکمرانان فکر میکنند و این رویه باعث میشود اهالی حراست از امنیت کشور، از دشمن قدّار بیرونی غفلت و یا مورد کم توجهی قرار گیرد.
۴ ) در وجود و احتمال تاثیر "فساد" مانند خریدن افراد در این حملات ناجوانمردانه ، نباید تردید کرد
"فساد" مانند ویروس آلوده ای است که به هر اطاق و یا به هر رئیس و هر میز نزدیک میشود تا بتواند از "نمد قدرت" برای خود کلاهی از جنسِ قدرت و یا ثروت درست کند.
باید بدون خط کشیدیهای جناحی با "فساد" مقابله کرد. امروز "فساد" نه آفتابه دزدی است و نه تخم مرغ دزدی است که به شتر دزدی برسد!
امروز "فساد" میتواند ماورای اقتصاد با هر کیس اجتماعی، سیاسی، امنیتی و حتا پژوهشی، مرتبط باشد. پس باید "فساد" را جدی گرفت.
این چهار نقطه، "نقاط خاکستری" است که میتوان با "نور شمع شهید" ، به شناسایی و فائق آمدن بر آن توفیق یافت، انشاءالله.
هادی سروش