کاربرد همزه و اشکال و کرسیهای گوناگون آن در زبان فارسی و ...
همزه (ء) صورتی از اولین حرف الفبای زبان فارسی؛ الف (صامت) است که بهصورت (ء) نوشته میشود و در شکلهای دیگر در کرسیهای مختلف نیز بهصورت (آ، أ، ئ، ؤ، ا)
فراموش نشود که در زبان فارسی حرف «ع» نیز مانند همزه به لفظ درمیآید و همانطور که اشارت رفت، همزه در زبان فارسی به اشکال متنوع، در جایگاههای گوناگون نوشته میشود:
(آ) مانند: آزادی. آخرین
(اَ) مانند: اسیر. اَراک
(ئ) مانند: ئیدروژن
(ـئـ) مانند: مسئله. ائتلاف. توطئه
(ؤ) مانند: مؤمن. مؤید. مؤثر
(ءِ) مانند: جزء. سوء
در گذشته هر گاه میخواستیم اسمهایی را که به (های) ناملفوظ مختوم شدهاند؛ به صفت یا ضمیر ملکی وصل کنیم؛ یک همزه بهروی (های) ناملفوظ قرار میدادیم! مانند: خانهٔ ما. کاشانهٔ خوب. سرمایهٔ زندگانی
*
دکتر عمید در مقدمهی فرهنگ واژگان خود در اینباره نوشته است:
اینکه بهجای همزهای که نشانهی کسره است و به روی [ها]ی ناملفوظ مینشیند و هنگام وصل به واژهای دیگر، گروهی از حرف (ی) بهره میبرند؛ غلط است! مانند: [خانهی من] که میبایست نوشته شود: [خانهٔ من]
پاسخ؛
این طرز اندیشه آن زمان درست بود؛ چون تلفظ آن واژه همانگونه بود که دکتر عمید دربارهاش نظر داده بود اما امروزه جمهورمردم انتهای واژگانی را که به (ها)ی ناملفوظ مختوم شدهاند؛ به هنگام وصل به ضمایر ملکی یا صفات اشاره یا ... به صورت [ی] به لفظ درمیآورند لذا طرز نوشتار ترکیب (خانهی من) صحیح است!
ضمناً بد نیست بدانیم که نشانهی همزهی [ء] در زبان فارسی کوچکترین سنخیتی با همزهی زبان عربی ندارد و در اصل نشانهی کسرهی آخر واژگان فارسی محسوب میشود!
*
حال چگونه میتوان (همزه) را از (الف) تمیز داد؟
تفاوت میان همزه و الف در این است که همزه، متحرک و دارای یکی ازنشانههای (فتحه، ضمّه و کسره) است!
مانند: اِستخدام. اَشکال. اُخوت
اما [الف] غیرمتحرک و ساکن است و نمیتواند در اول واژهای قرار گیرد!
مانند: پاک. خام. دام. کاش. یار
[همزه] بهطور کل به دو زبان فارسی و عربی تقسیم میشود. آنچه که در این مورد در هر دو زبان عربی و فارسی مشترک است؛ این است که در زبان فارسی همزه فقط در آغاز کلمه قرار میگیرد ولی در زبان عربی میتواند؛ هم در آغاز کلمه بیاید و هم میانه و هم آخر هر واژه!
پس قرار گرفتن (همزه) در ابتدای واژگان در هر دو زبان مشترک است!
شایان ذکر است که اگر همزه در میان یا پایان واژهای قرار گیرد؛ آن واژه صد در صد عربی است!
*
همانطور که در بالاتر اشارت رفت؛ در زبان فارسی هرگز همزه در میان كلمه یا پایان كلمه نمیآید! از این روی؛ واژگانی چون:
آئینه، روئین تن، آئین، موئه کردن، بوئی نبردن، پائیز، نادرست و صحیح آن:
آیینه، رویین تن، آیین، مویه کردن، بویی نبردن، پاییز، است!
*
هر چند که بحث ما دربارهی زبان فارسی است اما باید پذیرفت که برخی واژگان مورد استفادهی امروزی ما، عربی است و در نوشتارهای فصیح و گفتگوهای محاورهای جمهورمردم ورود کرده است و میبایست کاربرد صحیح آن را فرا گرفت! ⤵
بعد از حروف صدادار عربی [اُ] به شكل [و] در می آید و به روی آن [واو] نشانهی همزه قرار میگیرد!
مانند: مؤکد، به معنای استوار کننده یا تأکید کننده
مؤثر، به معنای اثر کننده
*
گروهی از ادبا در آموزش زبان فارسی و گروهی نیز در نوشتارهای خود، اشتباهاً به جای (ی) از (ئ) و به جای (ئ) از (ی) بهره می برند! مثلاً: [مسائل] را [مسایل] و [وسایل] را [وسائل] می نویسند!
طرز نوشتار واژگان: مصائب. وسائل. غائب. فوائد. قبائل. نائب، غلط است و درست آن: مصایب. وسایل. غایب. فواید. قبایل و نایب است!
برای شناسایی نوشتار صحیح اینگونه واژگان کافیاست؛ به مشتقات و یا مفرداتشان رجوع کنیم!
برای نمونه؛ [وسایل] درست است؛ نه [وسائل] چون مفرد [وسایل] میشود [وسیله] نه [وسئله]
و همینطور (زواید) درست است؛ نه (زوائد) چون مفرد آن میشود (زایده)
و همینطور (مسائل) و واژگان مشابه آن که عوام و برخی خواص از قبیل [علیاکبر دهخدا و دکتر محمد معین و دکتر حسن عمید] در فرهنگ لغاتشان، صورت نوشتاری این واژگان را اشتباه وارد کردهاند!
دیگر اینکه؛
[غایب] درست است نه [غائب] چون [غیاب] از مشتقات آن است؛ نه [غئاب]
*
همزه ممكن است در پایان واژه بیاید!
توضیح اینکه؛
(در واژههای فارسی همزههای پایانی وجود ندارد)
همزه پس از حرف صدادار كوتاهِ (اَ) به شکل (أ) یا (ـأ چسبان) می آید!
مانند:
واژگان مبدأ و منشأ
که ما در نوشتارهای خود همزهی آن را حذف میکنیم و مینویسیم:
[مبدا، منشا] و اشکالی هم ندارد!
*
وقتی بخواهیم به واژگانی که همزهی آن در انتها قرار دارد؛ [مانند: شیء و امثالهم] (یا)ی وحدت، نسبی یا نکره بیفزاییم؛ همزهی پایانی به همزهی چسبان بدل میشود! مانند: شئی
*
در آخر اینکه همزهی پایانی بعد از هجای بلند صدادار [آ] از واژه کسر میگردد!
مانند:
[اشتها. امضا. انتها. ابتدا] و امثالهم ...
یعنی اینکه در زبان فارسی همزه در پایان واژگان نمیآید و نوشتن واژگان به شکل زیر غلط است؛ [اشتهاء. امضاء. انتهاء. ابتداء]
*
زمانیکه بخواهیم به کلماتی که به همزه مختوم شدهاند؛ مانند: «جزء» [یا]ی نسبت، وحدت یا نکره بیفزاییم؛ نشانهی همزهی (ء) حذف و به (ئی) بدل میشود!
مانند: [جزئی]
۱۳۷۷ تهران
فضل الله نکولعل آزاد