بیاشتهایی و بیمیلی به نوشیدن مایعات. به دهان و لبهای بیمار گلیسیرین بمالید. همچنین گذاشتن دستمالی نمدار بر پیشانی او میتواند برایش آرامشبخش باشد.
میل به تنها بودن یا با افراد کمی بودن. محیط را آرام و ساکت نگاه دارید.
هذیان در روزهای آخر زندگی رایج است. برخی بیماران، سردرگم، عصبی، بیقرار و دچار توهم میشوند (چیزهایی میبینند یا میشنوند که واقعیت ندارد). بیماران دیگر ساکت و گوشه¬گیر میشوند. (برای آگاهی بیشتر مراجعه کنید به «اختلالات شناختی و هذیان» در خلاصه PDQ).
افزایش ساعات خواب.
بیقراری. به جای این که تلاش کنید بیقراری بیمار را فرو نشانید، با او به آرامی صحبت کنید و به او اطمینان خاطر بخشید.
گیجی و سردرگمی. نام خود را به بیمار بگویید، با احترام به او گوش دهید حتی اگر سخنانش مغشوش باشد.
از دست دادن کنترل. تا حد ممکن بیمار و بستر او را پاکیزه نگاه دارید.
تغییرات در تنفس. ممکن است هنگام خروج هوا از حنجره صدایی همچون ناله به گوش رسد.
گرفتگی مجاری تنفسی. برای جلوگیری از حالت تهوع چند بالش زیر سر بیمار بگذارید.
تغییر رنگ پوست. اغلب به دلیل جریان خون به سمت ارگانهای حیاتی بدن، رنگ پوست تغییر میکند.
خرخر مرگ
صـدای خرخر (یا خسخس) زمانی رخ میدهد که بزاق و مایعات دیگر در گـلو و مسیرهای تنفسی فوقانی جمع میشود.
هنگامیکه بزاق و مایعات در گلو و مسیرهای تنفسی بیماری که توانایی صاف کردن گلویش را ندارد جمع میشود. صدای خرخر یا خس خس ایجاد میشود. دو نوع خرخر وجود دارد: خرخر مرگ در اثر جمع شدن بزاق در پشت گلو است. نوع دیگر بر اثر جمع شدن مایع در مسیر تنفسی بر اثر وجود عفونت، تومور، یا مایعات اضافی در بافت¬های بدن رخ میدهد.
برپایه نتایج یک پژوهش، تحلیل رفتن حس بویایی در افراد مُسن نشانه دقیقی از فرا رسیدن زمان مرگ شخص «ظرف مدت تنها پنج سال» است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، بنابر یافتههای پژوهشی جدید، ۳۹ درصد افرادی که در آزمایش حس شامه موفق نشدند ظرف مدت کمتر از پنج سال درگذشتند، در حالی که ۱۹ درصد از سالمندانی که بخشی از حس بویایی خود را از دست داده بودند در این مدت فوت کردند و تنها ۱۰ درصد از اشخاصی که حس بویایی سالمی داشتند در زمان یاد شده جان خود را از دست دادند.
همچنین بر اساس یافتههای تحقیق یاد شده - که در نشریه «پلوس وان» چاپ شد - به جز از بین رفتن حس بویایی، از کار افتادگی کبد نیز یک نشانه قوی دیگر رسیدن موعد مرگ انسان است که - به گفته پژوهشگران - از زوال بویایی نیز جدیتر است.
به این ترتیب برای تخمین زمان مرگ یک انسان، بعد از آسیب کبدی، زوال حس بویایی در جایگاهی بالاتر از نشانههایی همچون مشکل قلبی، سرطان و بیماری ریوی قرار میگیرد.
جایات پینتو، دانشیار جراحی در دانشگاه شیکاگو، یکی از کسانی است که در انجام پژوهش اخیر فعال بوده است.
پینتو با اشاره به یافته گروه در پژوهش فوق توضیح داد: «ما فکر میکنیم که از دست دادن حس بویایی مانند نوای حزین مرغ حق است. [زوال بویایی] اگرچه خود موجب مرگ نیست، اما قاصدی است که هشدار میدهد که یک چیزی در بدن دچار مشکل جدی شده، که خرابی به بار آمده. ... یافتههای ما میتواند راهگشای نوعی آزمایش جدید باشد که به سرعت و با صرف هزینهای اندک بیمارانی که در آینده نزدیک در معرض خطر جدی قرار دارند را شناسایی میکند.»
چگونگی ارتباط دقیق از بین رفتن حس بویایی و آمار مرگ و میر همچنان مشخص نیست.