از نگاه آموزههای دین، حبّ دنیا ناپسند و زمینهساز خطاهای بعدی است.
عصراسلام: امام صادق(ع) در روایتی مشهور فرمودند حُبُّ الدنیا رَأسُ کلّ خطیئهٍ؛ حب دنیا رأس تمام خطاهاست. از این جهت خداوند در آیات متعددی از قرآن انسانها را نسبت به تعلقات دنیایی بر حذر داشته است. در نگاه قرآن رضایت دادن به امور دنیوی بدون در نظر گرفتن امور اُخروی امری ناپسند و عاملی برای سقوط انسان به عمق رذالت است.
در واقع فردی که اولویت خویش را آبادی دنیا و رسیدن به متاع آن قرار میدهد، غفلت از آخرت و یاد خدا جایگزین آن میشود. این چالش به این علت است که چون انسان زاییدهی همین عالم طبیعت است، با فاصله گرفتن از امور معنوی، دوستی این دنیا در قلبش نشو و نما و او را مغرور میکند و به مرور زمان این محبت در دل او ریشهدارتر میشود و در نهایت نتیجهای جز خسران دنیا و آخرت در پی نخواهد داشت.
مرحوم آیتالله میرزا جواد آقای ملکی در کتاب معروفش بهنام المراقبات که تذکرات دینی فراوان دارد و اگر فرصتی شد نکاتی از باب محرمش را برایتان خواهم نوشت، مینویسد;
کسی که صبح کند و همت و خواست بزرگتر او دنیا باشد، پیوند خود را با خداوند بریده و خداوند چهار چیز را در قلب او جایگزین مینماید:
غمی که هیچگاه از او جدا نشود
کاری که هیچگاه از آن فراغت نیابد
فقری که هیچگاه به بینیازی نرسد
و مورد آخری که ذکر میکند از مابقی وحشتناکتر است;
«آرزویی که هیچگاه به سرانجامِ خود نرسد!»
هول مطلع
استاد مهدی سمندری نجف آبادی ره:
️استاد حسن زاده آملی روحی فداه می فرمایند:
سرگرمی های دنیا نفس را تخدیر کرده ، آلام را حس نمی کند.
این تخدیر با قطع علاقه دنیا یعنی مرگ قطع می شود آن وقت است که درد با شدت تمام هجوم می آورد بویژه اینکه انسان می فهمد انسان است ولی حیوان شده!
تخدیر نفس با سرگرمی های دنیا مثل بچه ای است که به علت دل درد گریه می کند، مادر برای آرام کردنش دست می زند، بچه را حرکت می دهد، صداهای جورواجور می کند، بچه ساکت می شود. به مجرد اینکه سرگرمی مادر تمام شد، گریه شروع می شود. در مدت سکوت درد بود [اما] سرگرمی نمی گذاشت بچه درد را حس کند.
در دنیا دردهای صفات حیوانی، درندگی و گزندگی برای آدمی موجود است ولی سرگرمی های دنیا مرکز درد یعنی نفس را تخدیر کرده پس درد را احساس نمی کند. به مجرد قطع شدن سرگرمی ها درد شروع می شود. (صلات، معراج مومن، معراج عشق.صفحه ۵۸)