عصراسلام: ریشه شناسی واژهها:
روستا
واژه"روستا" که در اوستا "روستاک" است سرزمین معنا دارد و به گونه سرزمینی بزرگ با چند ده و آبادی آمده است. روستا در زبان "پهلوی" هم که "رستاک -رستاغ" است و معنی گستردهتر از ده را داشته است.
روستا واحدی بزرگتر از ده است که اگه هر روستا مجموعهای از چند ده به گونه پیوسته یا پراکنده را نیز در بر میگیرد. بر اساس پژوهشهای جهانی تعریف روستا در کشورهای گوناگون دارای تفاوتهایی میباشد.
برای نمونه در آمریکا بیشتر بر مفهوم مناطق روستایی تاکید میشود که بیانگر نواحی دارای چگالی و متراکم جمعیتی کم است چنانچه در برخی کشورهای دیگر بر اساس میزان جمعیت تعریف میشود. برای نمونه ملاک جمعیت روستا در فرانسه ۲ هزار نفر، در بلژیک ۵ هزار نفر، در هلند ۲۰ هزار نفر و در ژاپن ۳۰ هزار نفر در نظر گرفته شده است.
هر آینه روستا در نظام های شهری به واحدهای اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر کشتزارها، باغ ها، دامداری، مالکیت بر زمین های کشاورزی، برخورداری از توانمندی های تولیدی در فرآورده های کشاورزی، دامی و صنایع دستی و نیز از پایگاه های مهم پاسداشت و تداوم سنت های فرهنگی بشمار میرود و درآمدشان از راه کسب و کار کشاورزی همچون: زراعت، باغداری، دامداری، صنایع دستی، پرورش ماهی، پرندگان و زنبور عسل و... تامین میگردد.
بلی، روستا بخشی از فضای جغرافیایی است که در دل طبیعت قرار دارد و در بر گیرندهی تعداد خانواده هایی که با سادگی و بی آلایشی، مهربانی و مهرورزی، دلبستگی و همبستگی با دیگر نکات و ویژگی ها هستند که در کنار هم با آرامش و آسایش زندگی میکنند.
مردمان روستا با کار و کوشش برای تامین نیازمندی های زندگی شان در کار کشاورزی شان و از راه استفاده و بهرهگیری از زمین های زیر کشت خود و در درون زیستگاه و پیرامون مسکونی شان روزگار خویش را به خوشی و شادابی و به آرامی میگذرانند.
دِه
واژه" دِه" در اوستا "دخیو" به معنای سرزمین است و در زبان پهلوی دیه است و جمع آن دیهها است.
ده سکونتگاه و جامعه کوچک است که نسبت به روستا مفهوم محدودتری دارد و یک واحد زندگانی است که در یک فضای جغرافیائی استوار گشته و شکل گرفته است اما روستا در برگیرنده ده و دهکده است.
درآمد مردمان ده ممکن است مبتنی بر کشاورزی نباشد، یعنی آنان کشاورز، برزگر و دامدار نباشند، بلکه بدست آوردن روزی شان بر پایه فعالیتهای دیگر همچون: استخراج معدن، صید و صیادی، بهره وری از آب معدنی، صنایع دستی، خدمات و مانند اینها استوار باشد.
دهکده
واژه دهکده از دو بخش تشکیل شده است " ده" و "کده".
واژه ده که آشکار شد هر آینه واژه" کده" پسوندی است که در پایان بخشی از واژه ها معنای جا و مکان را میدهد مانند: دهکده، آتشکده، میکده، بتکده و...
واژه کده خانه هم معنی میدهد خانهای که در آن زندگی میکنیم. جاهایی که بگونه خانه و اتاق و مغازه است مانند: میخانه، آشپزخانه، گلخانه، کتابخانه و...
و در پایان اینکه به ده کوچک " دهکده " میگویند.
دهات
واژه دهات پارسی و عربی است که از دو بخش ساخته شده است و جمع ده میباشند.
چنانچه ما به یک روستا دهات بگوئیم سخن اشتباه و نادرستی است زیرا که ما با گفتن دهات جمع بستیم و در مجموع چند روستا را گفتیم.
از واژه تحقیرآمیز دهاتی هم نباید غافل شد که برای خوار شمردن روستاییان میگویند و به کار می برند. زین پس کوشش کنیم که حداقل ما که روستایی هستیم، نگوییم دهات و دهاتی.
کلاته
دژ یا دهی کوچک که در بلندای چون کوه تپه و پشته ساخته باشند نیز کلاته گویند.
قریه
واژه قریه عربی است. ال را از القریه برداشتند و بدینگونه قریه نوشتند و گفتند.
هر جایی که خانه و سکونت مردم و دارای بناهای بهم پیوسته باشد القریه گویند.
کانال علوم وفنون ادبی