شیعه محل تولدش "بعثت" و محل صدورش "غدیر" است. گرچه میبایست "غدیر" محل صدور همهی مسلمین باشد که برخی از بدخواهانی اجازه ندادند!
عصراسلام: اجازه دهید تحلیل مختصری داشته باشیم که کامل ترین نگاه به "غدیر" چیست؟
۱) نگاه شیفته گونه به فضیلت روز غدیر؛
اگرچنین گرایشی در دل داریم ازانجاکه این خود اظهار ارادت به حضرت امیر(ع) است؛پسندیده و نیکوست.
این معنا؛در حدیث امام رضا (ع)آمده:《روزغدیر؛ روز رفع گناه، روزظهوربرکت ورحمت است ،روز تبسم وشادمانی است، روزآراسته شدن واطعام دادن وپذیرایی کردن است..》
امام مجتبی(ع) نقل میفرماید:
《روزغدیر بود پدرم از نماز بازگشت وبا اطعام از میهمانان پذیرایی نمود.》
اما متوجه باشیم این منزل، منزل ابتدایی درمورد غدیراست و راه همچنان باقی است.
امام خمینی درسخنی مهم باورخود رااینچنین تبیین نمود:
"زنده نگه داشتن این عید نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود، اینها خوب است، اما مسئله این نیست."
۲) نگاه "شخصیت محوری" به غدیر؛
تردیدی نیست ؛ شفتگی نسبت به حضرت امیرالمومنین (ع) مرتبه ای از مراتب غدیر است.
غدیر ؛ روز ظهور ولایت است بدین معنا که ولایت مانند نبوت ازاول بوده اما در روز غدیر، از این مقام وفضیلت، رونمایی شد.
اینجاست که دلها متوجه شخصیت بی بدیل وماورای زمان و مکان حضرت امیرالمومنین (ع) میشود.
البته این نکته فراموش نشود؛
فضیلت گوئی ازحضرت امیر(ع) مشکل زمان امویان بودو باآن برخورد میکردند تاعلی را حذف کنند.
اما امروز مشکل در فضیلت گوئی نیست چه بسا برخی از اموی مسلکان،ترغیب به آن هم بکنند.
۳) محو در "تحقق غدیر"
این بالاترین مرتبه ارتباط وباور"غدیر" است.
بایدغدیرِدر حجةالوداع را پلی قرار داده برای دستیابی به غدیر امروز. وآن نمیشود مگر اینکه با نزدیک شدن به همه جوانب این حقیقت بزرگ،به غدیر رهیافتی پیداکنیم و"غدیر" رادر آغوش بگیریم .
برای این مهم ؛اول بایدبه اونزدیک وسپس همسوشویم.چون ملاک در نزدیکی؛ "همسوئی"است . وهمسوئی معنانمیشودمگراینکه عاشقانه اورا دوست داشته وبا نهج البلاغه اش زندگی کنیم.
وقتی علی(ع)درباره یاران تاریخی اش که در آینده خواهندآمد سخن بمیان آورد، فرمود :
《روزی فرا می رسد که زمانه آنان را ناگهان و بی اختیار بیرون می آورد، ایمان به وسیله آنان تقویت می گردد؛ - سیرعف بهم الزمان و یقوی بهم الایمان.》(نهج ، خ/۱۲)
این همسوئی؛ در ایمان وعقیده راسخ است وثانیا بگونه ای زیست کردن است که آدمی عامل تقویت ایمان دیگران نیز، شود.
این مهم با ارتباط خالصانه آن امام (ع) شکل میگیرد ، خود آنجناب در نهج البلاغه فرمود :《 مرا با ارتباط خالصانه تان یاری کنید - اعینونی بمناصحة خلية من الغش و سليمة من الريب》(خطبه /۱۱۸)
اگر موفق به انجام این فرامین مولی شویم، تازه وظیفه فردی خود را به انجام رسانده ایم . ولی هنوز تا تحقق عینی "غدیر" راه نرفته، داریم.
امام خمینی در پاسخ این سوال، حال که مسئله در روز غدیر به جشن گرفتن خلاصه نمیشود، پس مسئله مهم کجای غدیر است؟
اینگونه پاسخ داده:
"مسئله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در حکومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دست اندرکاران باشد. و آن عدل است.اینکه این قدر صدای غدیر بلند شده است و این قدر برای غدیر ارج قائل شدهاند - و ارج هم دارد - برای این است که همه انحرافات از بین میرود."
پس مهم؛ به عینیت رساندن سیره عملی او که متمرکز بر "عدالت" است، میباشد.
جامعترین تعبیر در بیان اقامه عدل و توجه انحراف از آن ، سخن امام درنامه ۶۲ نهج البلاغه راجع سه حقیقت غیرقابل انکار است؛
《لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ》.
مفاهیم این عبارات نهج البلاغه که متاسفانه گاهاً در محیط اسلامی به چشم می آید که عبارت است از:
"استکبار داخلی"
"استضعاف داخلی"
"استثمار داخلی"
و تحقق این عناوین یعنی؛ صحنه مدیریت های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در دست مدیران نالایقی قرار گیرد که هم سوء مدیریت دارند و هم فخر فروشی بر شهروندان دارند و نیز بهرهوری از توان و دانش مردم را به اراده خود درآورده و قهرا آنان را تبدیل به افرادی تحقیر شده میکنند!
"غدیریان" :
با استکبار و استعمارفاصله هاداردو لذا هیچگاه کسی نمیتواند آنان به استضعاف بکشاند.
آنان درصورت امکان صدای خود را در برابر هر مستبد دینی وغیردینی بلند نگه داشته، واجازه نمیدهند مال مستضعفان در اختیار متکاثران مرفهی قرار گیرد، واگرهم نتواند صدایی بلند کند بارفتار سلبی ازمستبدان برائت میجویند.
هادی سروش