"ولایت" مقام معنوی قرب الهی است که زمینه است برای دریافت "علم " از آن ناحیه ملکوتیه و نیز ارسال "حوائج و ادعیه" به سوی عالم ربوبی و اخذ پاسخ مناسب است.
عصراسلام: وقتی شخصیتی در این مقام به مرحله "اوج" رسید، "امامت ظهور" میکند که رهبری نفوس انسانهاست.
علامت وصول به امامت
از آنجاکه این مقام یک "داده" ملکوتی است و عزل و نصب یا تنفیذ و تایید زمینی ندارد؛ امام هادی (ع) در بیان نشانهی دریافت این شان که به نام امامت است، فرمود: در لحظه رسیدن، در خود یک ذلت خاص نسبت به حضرت حق تعالی احساس میکنیم ؛ « لانّه تداخلنی ذلّة للّه لم اکن اعرفها» (کافی)
در اوج ولایت و امامت؛ قلب نورانی امام (ع) متصل به مبادی فیض رحمانی میشود و دو خصوصیت انحصاری را پدید میآورد:
اول؛ بهرمندی از علوم غیبی ؛ که امام هادی (ع) فرمود:
"اسم اعظم خدا هفتاد دو سه حرف است، آصف تنها یک حرف از آن را می دانست، چون آن را به زبان آورد زمین میان او، و [شهر] سبا برایش شکافت، و او تخت بلقیس را گرفت، و در کمتر از چشم به هم زدنی نزد سلیمان آورد، سپس زمین باز شد، و در نزد ما هفتاد و دو حرف آن موجود است، و یک حرف نزد خداست که آن را در علم غیب خود، مخصوص خود کرده است:
" اسم الله الاعظم ثلاثه و سبعون حرفا، و انما کان عند آصف منه حرف واحد، فتکلم به فانخرقت له الارض فیما بینه و بین سبا، فتناول عرش بلقیس حتی صیره الی سلیمان، ثم انبسطت الارض فی اقل من طرفه عین، و عندنا منه اثنتان و سبعون حرفا، و حرف عندالله استاثر به فی علم الغیب. (بصائرالدرجات)
دوم؛ بین اراده و خواستههای امام (ع) و حق تعالی پیوند برقرار شده و قلوب آنان آشیانه اراده خداست .
امام هادی (ع) با اشاره به همین فرمود:
«خداوند دلهاى ائمه(ع) را محل اراده خود قرار داده، اگر خدا چیزى را بخواهد آنها خواهند خواست و این معنى آیه است که فرمود؛شما هیچ چیزرا نمىخواهید مگر اینکه خدا بخواهد؛
إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوبَ الْأَئِمَّةِ مَوْرِداً لِإِرَادَتِهِ فَإِذَا شَاءَ اللَّهُ شَیْئاً شَاءُوهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ *وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ» (بصائر)
در زیارت جامعه کبیره میخوانیم؛ " إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیْکُمْ وَ تَصْدِرُ مِنْ بُیُوتِکُمْ " اراده پروردگار در تعیین امور بر شما نازل میشود و از خانه شما صادر میگردد.
امام معصوم و استجابت دعا؛ ثمره مقام ملکوتی "ولایت" ؛ از"مستجاب الدعوه" بودن آغاز شده و تا فنای اراده در اراده خدای متعال پیش میرود.
مصداق اتم آیات قرآن میشود که متضمن توحید افعالی است مانند: "ومارمیت اذ رمیت و لکن الله رمی" و نیز "انی اخلق لکم من الطیر ..." میشود که خود سخن مهم و تخصصی در جای خودش میباشد.
کلید استفاده از علم و محبت و فیض امام در این است که امام (ع) را در وجود خود جای دهیم و این جای دادن یعنی در اعتقاد و باور قلبی و نیز در رفتار، بین خود و امام (ع) بوسیله ایمان به ایشان و تبعیت از او ، هماهنگی داشته تا مشاکله ایجاد شود.
فتح بن خاقان در داستان طولانی ضمن اشاره به استجابت دعای امام هادی برای یکی از کارگزاران مورد ظلم قرار گرفته دستگاه متوکل ،گوید بواسطهای از امام هادی درخواست چنین دعایی که باعث گشایش امور و توسعه مادی زندگی میشود را نمودم، امام (ع) فرموده بودند؛
"او در باطن ولایت ما را نپدیرفته و دعای ما مشروط به ولایت است ؛ "ان فتح یوالینا بظاهره دون باطنه. الدعا لمن دعا به بشرط ان یوالینا اهل البیت .. ".(عده الداعی)
هادی سروش