مسلمانان در گذشته با كفار جنگ تدافعى نموده و خواه ناخواه افرادى از كفار اسير مىشدند.
عصراسلام: بهترين رفتار با اين اسرا چه بود؟ پنج حالت متصور است كه در صورت تبادل يا قبول غرامت، اين حالتها نخواهد بود.
چنانكه پيامبر عظيم الشأن اسلام صلى الله عليه و آله در جنگ بدر به شرط تعليم ۱۰ مسلمان، يك اسير را آزاد مىنمود و در پايان نيز با گرفتن غرامت بقيه را آزاد فرمود. اما در غير اين صورت:
۱- آيا آنها را آزاد كنند تا به كشور خود بازگردند (بدون غرامت يا خسارت يا تبادل اسرا.) اين حماقت است و تقويت كفار.
۲- آيا آنها را آزاد كنند- بدون هيچ قيد و شرطى- تا در كشور اسلامى ناامنى ايجاد كنند. اين بدتر است.
۳- آيا آنها را بدون مقدمه بسان كالا بفروشند. اين برخلاف انسانيت است.
۴- آيا آنها را حتى بدون ايجاد ناامنى، زندان كنند كه خرج كشور اسلامى بالا رود.
۵- آنها را در پرورشگاههاى اسلامى پرورش مىدهند، تا اگر خواستند به اختيار خود مسلمان شوند.
در سه حالت اول بحث نمىكنيم؛ اما در مورد پنجم كه در گذشته بهترين راه براى نگهدارى اسراى جنگى بوده است، به بررسى مىپردازيم؛ با تقاضاى هر خانوادهی مسلمانى كه مىتوانست مرد يا زن اسيرى از كفار را در خانوادهى خود نگهدارى كند، اسيرى به آنان تحويل داده مىشد و آنان نيز به او محبت مىكردند، خرج غذا و پوشاك و مسكن او را مانند ساير افراد خانواده مىپرداختند و در طول زمان او را آموزش اسلامى مىدادند تا مسلمان شود. اگر اين فرد مسلمان مىشد، آزاد مىگرديد.
لكن مخارج مصرفى وى بايد پرداخت شود تا به خانوادهى سرپرست او ضربهى اقتصادى وارد نشود. بدين صورت كه يا خودش كار كند و بپردازد و يا ديگرى. زيرا نفقه و مخارج آنان برعهدهى سرپرست خانواده نيست و برعهدهی خودشان است كه طبعاً بايستى شغلى را كه مىتوانند انجام دهند تا مخارجشان را تأمين كنند و مزدشان نيز بايستى بهطور عادلانه محاسبه و پرداخت شود و حتى اگر بيش از مخارجش درآمدى داشت، مابقى حق خود اوست و سرپرست او تنها مىتواند مخارج او را اخذ كند.
بنابراين بحث خريد و فروش انسان مانند ساير اموال بهطور مطلق، مطرح نبوده و نيست. بحث بيگارى كشيدن يا بىاحترامى هم نيست، بلكه بحثِ بهترين راه براى نگهدارى اسراى جنگى است كه در حين اسارت، هيچ كار اضافهاى نبايد انجام دهند، بلكه تنها بايد همانند افراد خانه كارهاى جزيى را انجام دهند، فقط فرقشان در اين است كه مخارجشان را خودشان بايد تأمين كنند و اگر نتوانستند درآمدى داشته باشند، آنها را به خانهى ديگرى منتقل مىكردند و مخارج مصرف شده قبلى را محاسبه و دريافت مىنمودند.
پس اين رفتار صحيح و خردمندانهى اسلامى را نمىتوان بردهدارى نام نهاد، زيرا سيستم نگهدارى غلام و كنيز در قرون اوليهى اسلام، به ترتيب فوقالذكر باعث تربيت و مسلمان شدن بسيارى از كفار مىگرديد. چنانكه امام سجاد و ائمه ديگر عليهم السلام بدين وسيله در خانههاى خود به ترويج تفكّر شيعى و ازدياد شيعيان و قرآن و اصول مذهب مىپرداختند.
اما اگر كسانى در قرون اوليه به نام اسلام با غلامان و كنيزان رفتار بردهدارى با اسرا مىكردند، دليل بر تأييد اسلام نيست، بلكه اشتباه و خشونت از آن حكام جور بوده كه برخلاف احكام اسلامى رفتار ناشايست و ظالمانه با اسراى جنگى مىكردند. امامان معصوم عليهم السلام هيچگاه چنين رفتار غيرشرعى را با اسرا نداشتند و آنان بدون هيچگونه تحميل و بىعدالتى رفتار انسان دوستانهاى نسبت به اسرا داشتند.
بردهدارى كار فرعون و فرعونيان است و ائمهی معصومين عليهم السلام هيچگاه بردهدارى نكردند كه اكنون بعضى مىگويند: به دليل فعل ائمه در نگهدارى برده، بردهدارى جايز است! بلكه ائمه و ساير مسلمين صالح، اسراى جنگى را به جاى زندان در منزل نگهدارى مىكردند تا مسلمان شوند. البته اگر كافرى در همان ابتداى اسارت مسلمان شود به عنوان يك مسلمان در جامعهى اسلامى حق حيات آزاد دارد. اگر هم كافر يا اهل كتابى بدون جنگ در جامعهى اسلامى حضور داشته باشد، تا زمانى كه جامعهى اسلامى را موطن خود حساب كند و خطرى براى مملكت و مردم ايجاد نكند، رعايت حقوق وى الزامى است.
الان اين موضوع در جنگ با كفار مطرح نيست و در صورت وقوع نيز امكان نگهدارى اسراى جنگى در خانهها براى امنيت جامعه ضرر بيشترى را دربردارد، لذا موضوع نگهدارى از اسرا در منازل مسلمانان نيز به كلى از ميان رفته است و اكنون بهترين راه براى نگهدارى از اسراى جنگى، همان زندان است. زيرا تأمين امنيت اجتماعى مهمتر است. اما اگر زمانى امنيت جامعه مختل نشود، با حفظ احترام و رعايت حقوق اسراى جنگى همانند يك شهروند و يكى از اعضاى خانواده، مىتوان آنها را بين خانوادهاى مسلمان تقسيم كرد. منتهى بايد مخارج روزمره زندگى خود را تأمين نمايند.