حسنة هر نعمت بدنى و جانى که شاد كننده است و به انسانمیرسد و سیئه ضدّ آن است [۱] كه شامل نعمتهای دنیوی و اخروی میشود.[۲]
عصراسلام: «حسنه» در قرآن کریم، گاهی به معنای عام آمده است كه شامل هر كار نیكی میشود و گاهی نیز، به معنایی خاص بکار رفته است:
معنای عام حسنه
بدون تردید حسنه معنى وسیعى دارد و هم برنامههاى اعتقادى و هم گفتار و هم اعمال خارجى را شامل مىشود؛
[۳] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۸۱.
از طرفی هم حسنه به معنى هر گونه خیر و خوبى است که تمام مواهب مادى و معنوى را دربر میگیرد:
[۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۶.
• من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزی الا مثلها و هم لا یظلمون
[۵] انعام/سوره۶، آیه۱۶۰.
«هر کس کار نیکی به جا آورد او را ده برابر آن پاداش است، (از پاداشهایی که برای طبع عمل به عنوان اولی آن طبق جعلابتدایی الهی تعیین شده که حد اقل تفضل ده برابر و حد اکثرش نامحدود است) و هر کس کار زشتی انجام دهد جز مانند آن را کیفر داده نمیشود و بر آنان ستم نمیرود (نه از پاداش آنان کم میشود و نه بر کیفرشان اضافه میگردد)» ظاهر آیه هر گونه کار نیک و فکر نیک و عقیده نیک و یا بد را شامل مى شود، زیرا هیچگونه دلیلى بر محدود کردن معنى حسنة و سیئة وجود ندارد.
[۶] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۵۵.
• من جاء بالحسنة فله خیر منها و هم من فزع یومئذ آمنون
[۷] نمل/سوره۲۷، آیه۸۹.
«هر کس عمل نیکی بیاورد پس برای او (پاداشی) بهتر از آن است، و آنها در آن روز از بیم و ترس در امانند.»
در اینكه منظور از" حسنه" چیست؟ مفسران تعبیرات گوناگونى دارند: بعضى آن را به كلمه توحید و" لا اله الا اللَّه" و ایمان به خدا تفسیر كردهاند.و بعضى آن را اشاره به ولایت امیر مؤمنان امام علی (علیهالسلام) و ائمه معصومین مىدانند، البته همانگونه كه بارها گفتهایم معنى آیات وسیع و گسترده است، حسنه و سیئه نیز در اینجا مفهوم وسیعى دارند كه همه اعمال نیك را در بر مىگیرد، از جمله ایمان به خدا و پیامبر اسلام وولایت ائمه كه در رأس هر كار نیك قرار دارد و مانع از آن نیست كه اعمال صالح دیگر نیز در آیه جمع باشد.
[۸] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۷۳.
معنای خاص حسنه
ولایت اهل بیت
• ذلک الذی یبشر الله عباده الذین آمنوا و عملوا الصالحات قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا ان الله غفور شکور
[۹] شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.
«این همان چیزی است که خداوند، آن بندگان خود را که ایمان آورده و عملهای شایسته کردهاند بدان بشارت میدهد. بگو: از شما در مقابل این (ابلاغ رسالت خود) جز محبت (قلبی و عملی) درباره خویشاوندانم مزدی نمیطلبم، و هر کس کار نیکی انجام دهد (بر این محبت بیفزاید) ما برایش در آن، نیکی میافزاییم (بر پاداش طبیعیش حد اقل ده برابر اضافه میکنیم)، حقا که خداوند آمرزنده و شکرگزار است.»
مجمع البیان در تفسیر اقتراف حسنه مینویسد: ابو حمزه ثمالی از سدى نقل كرده منظور از «اقتراف حسنه» در این آیه دوست داشتن آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است. و از طریق صحیح از حسن بن علی (علیهالسلام) روایت شده كه براى مردم خطبه خواند و ضمن خطبه خود فرمود: من از آن خاندان هستم كه خداوند مودّت و دوستى آنان را بر هر مسلمانى واجب كرده می٬فرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى، وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً» بجا آوردن حسنه عبارتست از محبت ما اهل بیت». اسماعیل بن عبد الخالق از حضرت صادق (علیهالسلام) روایت میكند كه فرمودند این آیه درباره ما اهل بیت و اصحاب کساء نازل شده است».
[۱۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۹.
در روایات متعددى كه از طرق اهل بیت رسیده بر این معنا تاكید شده است، از جمله: در حدیثى از امام باقر (علیهالسلام)مىخوانیم كه یكى از یاران امام على (علیهالسلام) بنام ابو عبد اللَّه جدلى خدمتش آمد امام فرمود آیا از معنى این سخن خداوند مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیرٌ مِنْها ... (تا پایان آیه بعد) به تو خبر دهم؟ عرض كرد آرى فدایت شوم اى امیر مؤمنان! فرمود:الحسنه معرفة الولایة و حبنا اهل البیت و السیئة انكار الولایة و بغضنا اهل البیت: حسنه شناخت ولایت و دوستى ما اهل بیت است، و سیئه انکار ولایت و دشمنى ما اهل بیت مىباشد.
[۱۱] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۷۲.
پیروزی در جنگ
•ما اصابک من حسنة فمن الله و ما اصابک من سیئة فمن نفسک و ارسلناک للناس رسولا و کفی بالله شهیدا
[۱۲] نسا/سوره۴، آیه۷۹.
«(ای انسان ) آنچه از نیکیها به تو رسد از جانب خداست (سبب آن رحمت اوست) و آنچه از بدیها به تو رسد از سوی خود توست (سبب آن گناهان توست) و (ای پیامبر) ما تو را به رسالت برای مردم فرستادیم، و خدا از نظر گواهی (بر رسالت تو) کافی است.»
ابن عباس گوید: «حسنه» غنیمت جنگ بدر و «سیئه» شكستروز احد است؛ ابو مسلم گوید: مقصود این است كه در جنگ بدر كوشش كردند و از خداوند اطاعت نمودند و خدا به آنها پیروزى داد و در جنگ احد، خداوند را مخالفت كردند و میان آنها تفرقه افتاد و شكست خوردند.
[۱۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۳۸.
نعمت
• فاذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئة یطیروا بموسی و من معه الا انما طائرهم عند الله و لکن اکثرهم لا یعلمون
[۱۴] اعراف/سوره۷، آیه۱۳۱.
«و چون نیکی و رفاه برای آنها پیش میآمد میگفتند: این از (لیاقت و شایستگی) خود ما است، و چون بدی و بلایی به آنها میرسید فال بد به موسی و همراهانش میزدند.»
علامه طبرسی در تفسیر آیه مینویسد: حسنه در این آیه یعنینعمت، و فراوانی در رزق و سلامت و عافیت و معنای آیه چنین است: هر گاه به فراوانى نعمت مىرسیدند، مىگفتند: این بخاطر خودمان است كه همواره در بلادمان بركت و نعمت بوده است و خدا را سپاسگزارى نمیكردند. وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیئَةٌ یطَّیرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ: و اگر دچار گرسنگى و قحطیمىشدند، حضرت موسی و همراهانش را به فال بد مىگرفتند و مىگفتند: بخاطر آنهاست و این معنى از مجاهد و حسن و ابن زید است. مىگفتند: هرگز گرفتارى ندیده بودم. از روزى كه شما آمدید، گرفتار شدیم.
[۱۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۳۳۸.
از ظواهر امر بر مىآید كه قوم فرعون وقتى پس از قحط سالى به سال خوشى مىرسیده و نعمت و روزىشان فراوان مىشده مىگفتهاند:" این از خود ما است" و مقصودشان این بوده كه ما تا آنجا كه به یاد داریم هرگز به قحط سالى دچار نشدهایم، و اگر در گذشته مبتلا به آن خشكسالى شدیم از نحوست موسى بوده است و اگر این حرف را پس از نجات از قحط سالى زدهاند براى این بوده كه تا آن روز دچار چنین بلائى نشده بودند، و معلوم است كه انسان معمولاوقتى متوجه ارزش و اهمیت نعمتى مىشود كه به ضد آن مبتلا بشود. قوم فرعون هم اگر به قحط سالى دچار نشده بودند پس از نجات و رسیدن به فراوانى نعمت نمىگفتند:" این از ما است" گو اینكه طبعا و عادتا بایستى قضیه بر عكس اینكه واقع شده بود واقع مىشد، به این معنا كه بایستى قبل از تفال بد به موسى زدن مىگفتند:" این از ما است" چون وقتى مردمى قحط سالى وبلا را از نحوست شخص معینى مىدانند كه بر حسب ارتكاز و عادت دیرینه، نعمت و فراخى روزى و رفاه عیش را از خود بدانند، زیرا تا به رفاه و راحت خو نكرده باشند از گرفتارى و بلا آن طور كه باید وحشت نمىكنند، و لیكن همانطور كه گفتیم از ظواهر قضیه بر مىآید كه تفال بد به موسى زدن قبل از گفتن این از ما است بوده.
[۱۶] طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان،، ج۸، ص۲۹۰.
سخن و خلق نیكو
• اولئک یؤتون اجرهم مرتین بما صبروا و یدرؤن بالحسنة السیئة و مما رزقناهم ینفقون
[۱۷] قصص/سوره۲۸، آیه۵۴.
«آنهایند که مزدشان به خاطر آنکه (بر ایمان و عمل به دو کتاب آسمانی) صبر کردند، دو بار به آنها داده میشود، و با نیکی (در گفتار و کردار) بدی و آزار (مردم) را دور میسازند، و از آنچه به آنها روزی کردهایم انفاق میکنند.»
مجمع البیان مینویسد: یدرؤن بالحسنة السیئة یعنی سخنان زشت و ناپسندى كه از كفار مىشنوند به سخنان نیكو و پسندیده پاسخ مىگویند.
[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۴۶.
كلمه یدرءون از ماده درأ است، كه به معناى دفع است، و مراد از حسنه و سیئه به قول بعضى سخن خوب و سخن بد است، و به قول بعضى دیگر عمل خوب و بد است، كه معروف و منكرش هم مىگویند، و به قول بعضى دیگر مراد از آن، خلق خوب و بد است، كه عبارت است از حلم و جهل، ولى سیاقآیات با معناى اخیر موافقتر است، بنا بر این معناى آیه چنین مىشود كه: این مؤمنین از اهل كتاب آزار و اذیت مردم را به وسیله مدارا و حلم و حوصله از خود دور مىكردند.
[۱۹] طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان،، ج۱۶، ص۷۷.
توصیف به حسنه
در پارهای از آیات قرآن کریم واژه حسنه به شکل توصیفی آمده است:
شفاعت حسنه
• من یشفع شفاعة حسنة یکن له نصیب منها و من یشفع شفاعة سیئة یکن له کفل منها و کان الله علی کل شی ء مقیتا
[۲۰] نسا/سوره۴، آیه۸۵.
«هر کس وساطت پسندیدهای (در هر امر خیری در نزد خدا یا مخلوق) انجام دهد او را بهرهای از آن (پاداشی در دنیا یا آخرت) خواهد بود، و هر کس وساطت ناروایی (در هر امر باطلی یا در حق شخص ناشایستهای) انجام دهد او را نیز نصیبی از (گناه و وبال) آن خواهد بود، و خداوند همواره بر هر چیزی توانا و نگهبان است.»
كلمه شفاعت در اصل از ماده شفع (بر وزن نفع) به معنى جفت است بنابراین ضمیمه شدن هر چیز به چیز دیگر شفاعت نامیده مىشود منتها گاهى این ضمیمه شدن در مسئله راهنمایى و ارشاد و هدایت است مانند آیه فوق كه در این حال معنى امر به معروف و نهی از منکر را مىدهد و شفاعت سیئه به معنى امر به منكر و نهى از معروف است. ولى اگر در مورد نجات گنهكاران از عواقب اعمالشان باشد به معنى كمك به افراد گنهكارى است كه شایستگى و لیاقت شفاعت را دارا هستند؛ و به عبارت دیگر شفاعت گاهى قبل از انجام عمل است كه به معنى راهنمایى است و گاهى بعد از انجام عمل است كه به معنى نجات از عواقب عمل مىباشد و هر دو مصداق ضمیمه شدن چیزى به چیز دیگر است. ضمنا باید توجه داشت كه آیه اگر چه یك مفهوم كلى را در بر دارد و هر گونه دعوت به كار نیك و بد را شامل مىشود چون در زمینه آیات جهاد وارد شده شفاعت حسنه اشاره به تشویق پیامبر به جهاد و شفاعت سیئه اشاره به تشویق منافقان به عدم جهاد است كه هر كدام سهمى از نتیجه این كار خواهند برد. در ضمن تعبیر به كلمه شفاعت در این مورد كه سخن از رهبرى (رهبرى به سوى نیكیها یا بدیها) در میان مىباشد ممكن است اشاره به این نكته بوده باشد كه سخنان رهبر (اعم از رهبران خیر و شر) در صورتى نفوذ در دیگران خواهد كرد كه آنها براى خود امتیازى بر دیگران قائل نباشند بلكه خود را همدوش و همردیف و جفت آنها قرار دهند و این مسالهاى است كه در پیشبرد هدفهاى اجتماعى فوق العاده مؤثر است.
[۲۱] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۸.
موعظه حسنه
• ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله و هو اعلم بالمهتدین
[۲۲] نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.
«(مردم را) به سوی راه پروردگارت با منطقی حکیمانه و ادله قانع کننده و با پندی نیک و بیداری بخش و عبرت آموز دعوت کن و با آنان (مخالفان) به نیکوترین وجه محاجه و مجادله نما. (این وظیفه تو، و اما آنها) البته پروردگارت خود داناتر است به کسی که از راه او گم گشته و او داناتر است به هدایت یافتگان.»
موعظه نیكو یعنى ترغیب و تشویق مردم به ترك زشتیها و به انجام كارهاى پسندیده. به طورى كه زشتىها در نظر آنها تنفر آور و نیكىها در نظر آنها لذتبخش جلوه كند. واعظ نیكو سخن، دلهاى مردم را نرم مىكند و بذر خشوع و خضوع را در دلهاى مردم مىافشاند. ابن عباس گوید: حکمت یعنى نبوت و موعظه حسنه، موعظههاى قرآنى است.
[۲۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۱۱.
این آیه در بردارنده یک دستور مهم اخلاقى از نظر برخورد منطقى، و طرز بحث، در مقابل مخالفین در اسلام و به عنوان یك قانون كلى در هر زمان و مکان است و آن استفاده كردن از عواطف انسانها است؛ چرا كه موعظه، و اندرز بیشتر جنبه عاطفى دارد كه با تحریك آن مىتوان تودههاى عظیم مردم را به طرف حق متوجه ساخت. در حقیقت حكمت از بعد عقلى وجود انسان استفاده مىكند و موعظه حسنه از بعد عاطفى. مقید ساختن موعظه به حسنه شاید اشاره به آن است كه اندرز در صورتى مؤثر مىافتد كه خالى از هر گونه خشونت، برترىجویى، تحقیر طرف مقابل، تحریك حس لجاجت او و مانند آن بوده باشد، چه بسیارند اندرزهایى كه اثر معكوسى مىگذارند به خاطر آنكه مثلا در حضور دیگران و توام با تحقیر انجام گرفته، و یا از آن استشمام برترى جویى گوینده شده است، بنا بر این موعظه هنگامى اثر عمیق خود را مىبخشد كه حسنه باشد و به صورت زیبایى پیاده شود.
[۲۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۴۵۶.
اسوه حسنه
• لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیرا
[۲۵] احزاب/سوره۳۳، آیه۲۱.
«قطعا برای شما در رفتار رسول خدا مایه اقتدا و سرمشق زندگی است برای کسی که به خدا و روز واپسین امید (قلبی و عملی) دارد و خدا را بسیار یاد میکند.»
مفهوم آیه این است كه براى شما در پیامبر تاسى و پیروى خوبى است، مىتوانید با اقتدا كردن به او خطوط خود را اصلاح و در مسیر صراط مستقیم قرار گیرید. جالب اینكه: قرآن در آیه فوق این اسوه حسنه را مخصوص كسانى مىداند كه داراى سه ویژگى هستند، امید به اللَّه و امید به روز قیامتدارند و خدا را بسیار یاد مىكنند.
[۲۶] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۴۳.
• لقد کان لکم فیهم اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و من یتول فان الله هو الغنی الحمید
[۲۷] ممتحنه/سوره۶۰، آیه۶.
«البته برای شما در (روش) آنان سرمشق خوبی است برای کسی که خدا و روز آخرت را امید میدارد، و هر کس روی برتابد (به خود ضرر زده) زیرا خداوند بی نیاز و ستوده صفات و ستایشگر و ستایش شده است.»
همیشه وجود الگوها و سرمشقهاى بزرگ در زندگى انسانها، وسیله مؤثرى براى تربیت آنها بوده است، به همین دلیل، پیامبر و پیشوایان معصوم مهمترین شاخه هدایت را با عمل خود نشان مىدادند، و لذا هنگامى كه سخن از سنت به میان مىآید، گفته مىشود سنت عبارت است از قول و فعل و تقریر معصوم، یعنى پیشوایان معصوم سخن و عمل و سكوتشان همه حجتو راهنما است، و نیز به همین دلیل است كه عصمت در تمام پیامبران و امامان، شرط است تا الگوهایى در همه زمینهها باشند. قرآن نیز بر این مساله مهم، صحه گذارده، الگوها و سرمشقهایى در همه زمینهها براى مؤمنان معرفى مىكند، از جمله در آیات مورد بحث، دو بار از ابراهیم و یارانش سخن مىگوید، و در سوره احزاب، شخص پیامبر را به عنوان الگو و اسوه، به مسلمانان معرفى مىنماید.
[۲۸] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۴.
آثار حسنه
امنیت
انجام دادن حسنه، سبب امان از وحشت روز قیامت:
•من جاء بالحسنة... وهم من فزع یومئذ ءامنون.
[۲۹] نمل/سوره۲۷، آیه۸۹.
«هر كس عمل نیكى بیاورد پس براى او (پاداشى) بهتر از آن است، و آنها در آن روز از بیم و ترس در امانند»
جبران و دفع بدیها
کارهای شایسته، از میان برنده گناهان و جبران کننده بدیها:
•و اقم الصلوة... ان الحسنـت یذهبن السیـات...
[۳۰] هود/سوره۱۱، آیه۱۱۴.
«و نماز را در دو طرف روز و اوایل شب كه نزدیك روز است برپا دار (نماز صبح را در نیمه اول روز و ظهر و عصر را در نیمه دوم آن و مغرب و عشا را در اوایل شب بخوان) كه به یقیننیكىها (كه نماز در رأس آنهاست) گناهان را از بین مىبرد (پلیدى گناه را از نفس، مفاسد آن را از آفاق، سیاهى آن را از نامه عمل و استحقاق عذاب را از عامل مىزداید)، این تذكرى است براى یادكنندگان.»
•والذین... ویدرءون بالحسنة السیئة...
[۳۱] رعد/سوره۱۳، آیه۲۲.
«و كسانى كه براى جلب رضاى پروردگارشان (در شداید و انجام وظائف) صبر كردند و نماز را برپا داشتند و از آنچه به آنها روزى كردیم (از مال و منال) در نهان و آشكار انفاق نمودند و با كار نیك خود گناهان را (یا با برخورد نیك خود بدرفتارى دیگران را) دور مىسازند؛ آنهایند كه برایشان عاقبت (نیك) این سراى است (به تمام شدن این دنیا بهشت است).»طبق یکاحتمال، «و یدرءون بالحسنة السیئة» به این معنا است که بدیهای دیگران را با برخورد و کار نیک دفع میکنند.
[۳۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۴.
•اولئک... ویدرءون بالحسنة السیئة...
[۳۳] قصص/سوره۲۸، آیه۵۴.
«آنهایند كه مزدشان به خاطر آنكه (بر ایمان و عمل به دو كتاب آسمانى) صبر كردند، دو بار به آنها داده مىشود، و با نیكى (در گفتار و كردار) بدى و آزار (مردم) را دور مىسازند، و از آنچه به آنها روزى كردهایم انفاق مىکنند.»
نیکی
انجام دادن حسنه در دنیا، سبب بهرهمندی از حسنه در دنیا و آخرت:
•... للذین احسنوا فی هـذه الدنیا حسنة ولدار الاخرة خیر...
[۳۴] نحل/سوره۱۶، آیه۳۰.
«و به كسانى كه تقوا پیشه كردهاند گفته مىشود (گوینده جاسوسان كفّارند):پروردگارتان چه نازل كرده؟ گویند: (سراپا) خیر و نیكى را (احكام نیكو و پاداش نیكو را، آرى) براى كسانى كه نیكى كردهاند در این دنیا پاداشى نیك (زندگى پاكیزه و نیكو) است و به یقین خانه آخرت (برایشان) بهتر است و چه نیكوست خانه پرهیزكاران.»
پانویس:
۱.↑ راغب أصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۱۸.
۲.↑ قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۳۵.
۳.↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۸۱.
۴.↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۶.
۵.↑ انعام/سوره۶، آیه۱۶۰.
۶.↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۵۵.
۷.↑ نمل/سوره۲۷، آیه۸۹.
۸.↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۷۳.
۹.↑ شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.
۱۰.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۹.
۱۱.↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۷۲.
۱۲.↑ نسا/سوره۴، آیه۷۹.
۱۳.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۳۸.
۱۴.↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۳۱.
۱۵.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۳۳۸.
۱۶.↑ طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان،، ج۸، ص۲۹۰.
۱۷.↑ قصص/سوره۲۸، آیه۵۴.
۱۸.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۴۶.
۱۹.↑ طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان،، ج۱۶، ص۷۷.
۲۰.↑ نسا/سوره۴، آیه۸۵.
۲۱.↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۸.
۲۲.↑ نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.
۲۳.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۱۱.
۲۴.↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۴۵۶.
۲۵.↑ احزاب/سوره۳۳، آیه۲۱.
۲۶.↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۴۳.
۲۷.↑ ممتحنه/سوره۶۰، آیه۶.
۲۸.↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۴.
۲۹.↑ نمل/سوره۲۷، آیه۸۹.
۳۰.↑ هود/سوره۱۱، آیه۱۱۴.
۳۱.↑ رعد/سوره۱۳، آیه۲۲.
۳۲.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۴.
۳۳.↑ قصص/سوره۲۸، آیه۵۴.
۳۴.↑ نحل/سوره۱۶، آیه۳۰.
منبع: فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حسنه».