یکی از موضوعات مهم این روزها، بده-بستانی (Trade-off) است که بین تعطیلی اقتصاد از یک طرف و تلف شدن جان انسانها از طرف دیگر مطرح است.
عصراسلام: کسانی که جنبه اقتصادی برایشان اهمیت بیشتری دارد روشهایی را میپسندند که مشاغل به تعطیلی کشیده نشوند. استراتژی درست در هر حال باید کاهش زمان درگیری با این بیماری را در نظر داشته باشد.
چنانچه کارشناسان گفتهاند، نقطه گلوگاهی در این بده-بستان، ظرفیت بیمارستانی است. یعنی اگر ظرفیت بیمارستانی به اندازه کافی زیاد باشد و گروههای حساس (از جمله سالمندان) را بتوان محافظت کرد، آنگاه میتوان از روش ایمنی گلهای (Herd Immunity) استفاده کرد و اجازه داد که ویروس آزادانه بین افراد جابجا بشود.
بنابراین در نگاه اول ما با یک مسئله بهینهیابی مقید مواجه هستیم. قید ما در واقع ظرفیت بیمارستانی و ظرفیت محافظت از گروههای حساس است.
اما اگر به این مسئله از خارج از صورتبندی مطرح شده نگاه کنیم متوجه میشویم که این قیود صرفا قیودی ذهنی هستند و در دنیای واقعی (فیزیکی) چنین محدودیتهایی وجود ندارند: ظرفیت بیمارستانی را میتوان به سرعت و به اندازه دلخواه افزایش داد! اگر چینیها توانستند در ۹ روز یک بیمارستان با آن عظمت را بسازند، پس میتوان در ایران هم چنین کرد!
منابع مالی لازم برای این کار را میتوان از طریق ایده «تهاتر نفت با زیرساخت» با چینیها (یا هر کشور دیگری که امکانپذیر باشد) تأمین کرد. ایدههای خوبی را میتوانید در کانال اقتصادی به قلم دکتر مجید شاکری بیابید. به بیان دیگر، لازم نیست برای ساخت بیمارستان و دیگر زیرساختهای مربوط به مدیریت بیماری از جیبمان پولی خرج بکنیم. چرا باید پیوسته دست دولت در صندوق توسعه باشد وقتی میشود با روش دیگری بسیاری چیزها را تأمین مالی کرد؟!
این واقعیت را بپذیریم که نفت هر روز در حال کم ارزشتر شدن است و هرچه این منبع کمتر استخراج شود در آینده حسرت خواهیم خورد!
اگر کرونا بخواهد منجر به تعطیلی مشاغل بشود کشور دچار رکود خواهد شد و با این سبک مدیریت کلان به عنوان یک اقتصادخوانده نمیتوان انتظار جهش اقتصادی داشت. اگرچه با ایده جهش اقتصادی بشدت موافق هستم و ظرفیت آن را در کشور میبینم، اما لازمه آن را تحول جدی در نحوه مدیریت کلان و تحول در سازوکارهای دولتی میدانم.
رفع بعضی ابهامات احتمالی
ممکن است ادعا شود که این رهیافت (استفاده از چینیها برای بهبود سریع زیرساختها)، باعث وابستگی ایران خواهد شد.
پاسخ به این سوال را باید در «محدودیت منابع» جستجو کنیم. به عنوان مثال، اگر نیروی کار کشور در حرفه مشخصی تخصص پیدا کنند، دیگر نمیتوانند در دیگر حرفهها تخصص داشته باشند!
وقتی که حرف از «جهش» زده میشود بحث «زمان» هم مطرح است. آیا میتوان تصور کرد که ساختن یک ساختمان بدون ابزارهای مختلف بنّایی در زمان مناسب یا کیفیت مناسب انجام بشود؟! آیا انتظار داریم بنّاها خودشان دستگاه مخلوط کن و بیل و ماله و... را بسازند؟
اشکال دیگری که ممکن است به ذهن خطور کند این است که بعد از عبور از کرونا، این زیرساختهایی که ایجاد شدند بیاستفاده خواهند ماند.
میتوان طراحی را به گونهای انجام داد که بعدا برای موارد دیگر هم قابل استفاده باشد. مثلا اینکه ایران تبدیل به قطب گردشگری سلامت غرب آسیا بشود نیازمند بسیاری از زیرساختهاست.
نکته آخر اینکه اگر به دنبال جهش اقتصادی هستید بدانید که بدون جهش در کیفیت حکمرانی (بخصوص سازوکارهای دولتی) شدنی نیست. اثرِ بهبود کیفیت حکمرانی در ایران به قدری بزرگ است که براحتی میتواند هر میزان اثر منفی ناشی از کرونا را خنثی کند!
نویسنده: مصطفی نصراصفهانی