یکی از شبهات سستی که توسط گروهی از ملحدین نشر میشود، این است که قرآن کریم، از یکی از اشعار امرؤ القيس، اقتباس کرده است و این بیت را میآورند:
دنت الساعة وانشق القمر ... من غزال صاد قلبی ونفر
عصراسلام: بسیاری به این شبهه، چنین پاسخ دادهاند که این ابیات در دیوان امرؤ القیس وجود ندارد و کتب ادبی قدیم و قرون اولیه نیز ذکری از آن نیاوردهاند. اولین کسی که آن را آورده، مناوی در فیضالقدیر است که یک هزاره پس از نزول قرآن به دنیا آمده است!
شکی نداشتم که آن بیت را کسی پس از اسلام جعل کرده است، و بعد در کتاب «تحریر التحبیر في صناعة الشعر والنثر» اثر عبدالعظیم بن واحد عدوانی (۶۵۴ هــ) دیدم که این قضیه را یکی از روشهای زنادقه قرار داده است؛ اینکه آنان اشعاری را به بعضی از عرب جاهلی قبل اسلام نسبت میدهند که شباهتی به کلامشان ندارد، و بعضی از مضامین قرآنی را در آن وارد میکنند تا به وسیلهی آن به اسلام طعنه بزنند!
او میگوید: «از جمله اینکه در کتاب خدا آمده است {يعملون له ما يشاء من محاريب وتماثيل وجفان كالجواب وقدور راسيات}، و این حل سخن امرؤ القیس است:
وقدور راسیات...وجفان کالجواب
البته بعضی از راویان بیان کردهاند که یکی از زنادقه این بیت را جعل کرده و به وسیلهی آن به آیهی کریمهی قرآنی اشکال گرفته و امرؤ القیس چنین چیزی نگفته است، والله أعلم.»
نکتهی دیگری که ضعف و سستی این شبهه را نشان میدهد، آن است که عرب شعر خود را به نیکی میشناخته و اگر عرب میدید که قرآن از اشعار آنان اقتباس میکند، کسی ایمان نمیآورد و این را بارها و بارها به عنوان شبهه و دلیلی (برای رد قرآن) تکرار میکردند! اما حقیقت این است که این ابیات که به عرب جاهلی نسبت داده میشود، بسیار متأخر (و بعد از نزول قرآن) هستند و هیچ سندی ندارند!
{وَمَا عَلَّمْنَٰهُ ٱلشِّعْرَ وَمَا يَنۢبَغِى لَهُۥٓ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌۭ وَقُرْءَانٌۭ مُّبِينٌۭ} [سورة يس: ۶۹]
ما به پیغمبر شعر نیاموختهایم و او را نسزد؛ بلکه این جز یادآوری و کتاب خواندنی روشنگر نیست.
{وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍۢ ۚ قَلِيلًۭا مَّا تُؤْمِنُونَ} [سورة الحاقة: ۴۱]
و سخن هیچ شاعری نیست، چه اندک ایمان میآورید.
نویسنده: خلیفی
برگردان فارسی در: «رد شبهات ملحدین»