یکی از فرضیههای مهم در زبانشناسی شناختی این است که ما دانش خود از جهان را نه بهصورت مقولههای گسسته و مشخّص بلکه در قالب مقولههای همپوشان سازماندهی میکنیم و برخی از اعضای هر مقوله از اعضای دیگر آن کانونیتر هستند. برای نمونه، در مقولۀ «اسباب و اثاثیۀ خانه» برخی چیزها همچون میز و صندلی از دیگر چیزها همچون تلویزیون و پیانو کانونیتر هستند. درحالیکه تلویزیون و پیانو را میتوان بهترتیب در مقولۀ «تجهیزات» یا «آلات موسیقی» گنجاند، امکان قراردادن آنها در مقولۀ اسباب و اثاثیۀ خانه نیز وجود دارد.
✔️ نگاره و زمینه
یکی دیگر از ویژگیهای شناخت آدمی که در زبان نیز یافت میشود این است که ما به برخی چیزها بیش از چیزهای دیگر توجه نشان میدهیم. هنگامی که به یک صحنۀ خاص مینگریم، برخی چیزها برجسته شده و چیزهای دیگر به حاشیه رانده میشوند. آن چیزی که برجسته میشود را نگاره مینامند و عناصر دارای برجستگی کمتر را زمینه.
✔️ نقطۀ ارجاع
مفهوم نقطۀ ارجاع مفهومی است که با نگاره و زمینه در ارتباط است. هرگاه میخواهیم جایگاه شی خاصی را در پیرامون خود نشان دهیم یا توجه شنونده را به آن جلب کنیم، معمولاً از یک نقطۀ ارجاع برجسته کمک میگیریم. گزینههایی که بهعنوان نقطۀ ارجاع به کار میروند عبارتاند از ویژگیهای منظره، اشیا بزرگ و ثابت، افراد (بهویژه خود گوینده و شنونده) و بهطور کلی جانداران. برای نمونه، میگوییم «دُم گربه» و نمیگوییم «گربۀ دم»، زیرا گربه نقطۀ ارجاع بهتری برای اشاره به دُم است و نه برعکس.
✔️ ساخت
لانگکر ساخت را این گونه تعریف میکند: (الف) یک واحد مرکب که میتوان آن را به اجزایی تقسیم کرد و (ب) طرحوارهایی که کمابیش انتزاعی است به گونهای که «شکاف»های (slot) گوناگون آن میتوانند با شمار احتمالاً بیپایانی از عناصر پر شوند. برخی ساختها بسیار انتزاعی هستند و تنها نوع عنصری که متجلی میسازند و معنای کلی که میرسانند را نشان میدهند. ساخت دوگذرا[1] [V NP1 NP2] مانند give the dog a bone در یکی از معناهای خود بیانگر انتقال NP1 به NP2 است؛ برخی از گزینههایی که میتوانند در شکاف V قرار گیرند عبارتند از give، send و tell (که مفهوم انتقال را به صورت استعاری بیان میکند).
✔️ استعاره و مجاز
استعاره و مجاز همواره مورد علاقه و توجه زبانشناسان شناختی بودهاند. تفاوت آنها در این است که استعاره برپایۀ همانندی[2] استوار است، اما مجاز متکی به تداعی[3] و همنشینی است و حتی میتوان آن را نمونهای از پدیدۀ نقطۀ ارجاع دانست. شاید بتوان گفت کاربرد مجاز در زبان بیشتر از استعاره است اما به دلیل ظرافت و پوشیدگی اغلب به چشم نمیآید. وجود استعاره در جملۀ He’s a pig آشکار است؛ اما مجازهای نهفته در جملۀ Are you in the phone book? چندان آشکار نیستند. منظور گوینده این نیست که خود شخص در دفترچۀ تلفن است، بلکه منظور نام شخص است و به سخن دقیقتر، یک بازنمود نوشتاری از نام اوست.
✔️ طرحوارههای انگارهای
طرحوارۀ انگارهای یک بازنمود مفهومی انتزاعی است که برخاسته از کنشهای هرروزۀ ما با جهان پیرامون است. برای نمونه، استعارۀ مفهومی «بالا-پایین» ریشه در یک طرحوارۀ انگارهای دارد که نشان میدهد افراد تجربهها و تصورهای ویژهای از جهتهای بالا و پایین دارند. یک طرحوارۀ انگارهای دیگر که در مفهوم in «درون، داخل، تو» خود را نشان میدهد، میتواند از یک معنای بسیار عینی (یعنی قرارگرفتن چیزی درون یک ظرف) به معناهای انتزاعی و استعاری گسترش یابد و فرد خود را in a group ، in the know یا in love ببیند. همین موضوع دربارۀ out (بیرون، خارج) نیز صادق است که معنای نخستین آن «قرار نداشتن در ظرف» است اما به کمک استعاره در ساخت عبارتهایی مانند out of the loop ، outward looking organization و coming out بهکار میرود.
[1] ditransitive construction
[2] similarity
[3] association
برای دیدن جستارهای بیشتر به تارنگار parsling.blogfa.com بنگرید.