هاجون چانگ در یکی از کتابهای خود به تشريح مكاتب اقتصادي مي پردازد. در ابتدا هر مكتب را در قالب يك جمله كوتاه و رسا معرفي مي كند.
اقتصاد كلاسيك: بازار همه توليدكنندگان را از رهگذر رقابت گوش به زنگ نگه مي دارد، بنابراين بازار را به حال خودش رها كنيد.
اقتصاد نئوكلاسيك: افراد مي دانند چه كاري مي كنند، پس آنها را به حال خودشان رها كنيد؛ مگر در مواقع كژكاركردي بازارها.
مكتب ماركسيستي: سرمايه داري ابزاري قدرتمند براي پيشرفت اقتصادي است؛ اما فرو خواهد پاشيد، همچنانكه مالكيت خصوصي به مانعي براي پيشرفت تبديل مي شود.
سنت توسعه گرا: اقتصادهاي عقب مانده نمي توانند توسعه يابند اگر آنها امور را كلا به بازارها بسپارند.
مكتب اتريش: هيچكس به اندازه كافي نمي داند، بنابراين هر فردي را تنها به حال خودش رها كنيد.
مكتب (نئو) شومپتري: سرمايه داري ابزار قدرتمند پيشرفت اقتصادي است، اما سرمايه داري، همينطور كه بنگاه ها بزرگتر و بروكراتر مي شوند، تضعيف خواهد شد.
مكتب كينزي: آنچه براي افراد خوب است ممكن است براي كل اقتصاد خوب نباشد.
مكتب نهادگرا- قديم و جديد: آدمها محصول جامعه خودشان هستند، حتي با اينكه ممكن است آنها قواعد جامعه را تغيير دهند.
مكتب رفتارگرا: ما به اندازه كافي باهوش نيستيم، بنابراين نياز داريم تا عامدانه آزادي انتخاب خودمان را از طريق قواعد محدود كنيم.
منبع: آکادمی اقتصاد/محمدرضا فرهادی پور