پدر سیشی (Cixi) منشی دربار و کارمند وزارتخانه انتصابات بود و فرزندانش را به کار واداشت تا ودیعه آزادی پدربزرگشان را فراهم کنند.
عصراسلام: ۲۹ نوامبر ۱۸۳۵، ۱۸۴ سال پیش در چنین روزی سیشی در پکن پایتخت چین زاده شد. میگفت: «زندگی من دو برابر ملکه انگلیس جالب است».
کودک بود که خواندن را آموخت و سپس به آموزش خیاطی، بافندگی، نقاشی و شطرنج پرداخت و به این ترتیب در ردیف دختران برگزیده به شمار آمد.
پدرش در آن روزگار مردسالار در دفترچه خانوادگیشان نوشت: «این دختر برای من به پسری میماند».
۱۶ ساله بود که به عنوان یکی از ۲۸ "زن فرعی" امپراتور وقت به دربار رفت. تازه دو سال پس از آن امپراتور را دید و از همان دم توانست به او نزدیک شود.
۲۱ ساله بود که به عنوان تنها همسر امپراتور، فرزند پسری آورد و چون به این ترتیب باعث ادامه دودمان چینگ شد، رتبه "همسر فرعی والامقام" را دریافت کرد.
۲۶ ساله بود که امپراتور در حال مرگ را واداشت پسرش تونگشی را جانشین خود بخواند و او را همتراز ملکه وقت به عنوان فرمانروا تعیین کند.
پس از درگذشت امپراتور او شورای عالی هشتنفره سلطنت را دستگیر کرد و آنها را یا کشت یا به نقاط دوری فرستاد و از آن پس با اینکه رسما فقط از پشت پرده بر اوضاع سیاسی نظارت میکرد، عملا فرمانروای نیرومند ۴۰۰ میلیون چینی شد.
۳۷ ساله بود که پسرش به سن بلوغ رسید و بر تخت نشست اما پس از سه سال درگذشت و چون ولیعهدی نداشت، باز مادرش توانست فرمانروایی را به دست گیرد.
او بر خلاف رسم و سنت کشور پسر نوزاد خواهرش گوانشو را جانشین امپراتور تعیین کرد و خود را نایبالسلطنه او خواند.
۶۳ ساله بود که گوانشو به حکومت رسید اما دیری نپایید که چون میخواست اصلاحات بنیادینی در دربار و حکومت پدید آورد توسط درباریان کشته شد و باز حکومت به سیشی رسید.
او این بار خود تصمیم به اصلاح کشور گرفت: تحصیل برای دختران، گشایش دانشگاهها، نوسازی ارتش و ایجاد وزارت خارجه برای مذاکره با قدرتهای بیگانه از کارهایی بود که در ۱۰ سال آخر فرمانرواییاش آغاز کرد.
از آخرین اقدامات او تعیین کودک سه ساله پو یی به عنوان امپراتور بعدی بود.
سیشی در ۷۳ سالگی در زادگاهش درگذشت.
منبع: DW