افزایش انفجاری قیمت بنزین یک طرف ماجراست که خدا میداند چه به روز طبقات ضعیف خواهد آورد. اما طرف دیگر ماجرا، نحوه مواجه با مردم در این مسئله است.
اطلاعرسانی به شکل ناگهانی و شوکآور و بدون طی شدن بحثهای توجیهی، بر چه پیشفرضی از مردم ایران استوار است؟ در این نوع حکمرانی و اطلاعرسانی، چه درکی از مردم وجود دارد؟ معنای مردم در نظر تصمیمگیران چنین تصمیمات شوکآوری چیست؟ آیا کرامت و ارزشمندی و احترامآمیز بودن مردم به عنوان انسان، ضریبی دارد؟
آیا این تصویر از مردم، همان تصویر از مردم است که هنگام راهپیمایی ۲۲ بهمن با سرودهای حماسی و تصاویر رنگارنگ فراخوان میشوند و یک تریلی القاب برای مردم ایران از بصیر، آگاه، هوشیار، دشمنشکن، حماسهساز و...، ردیف میشود؟ آیا این مردم همان مردمیاند که هنگامه فراخواندن آنها به مشارکت در انتخابات انقلابی، فهمیم، صاحب حق انتخاب و سرنوشتساز و تعیینکننده خطاب میشوند؟
جناب صداوسیما تا کی میخواهی فقط روابط عمومی حکومت و این نهاد و آن دستگاه باشی؟ تا کی میخواهی با کلیشههای دهه شصت، میدان عمل رسانهای و خبری را به غیر و خارج ایران واگذار کنی؟ میدانی با دست فرمانی که تو در پیش گرفتهای، رسانههایی مثل بیبیسی، دیگر رسانه بیگانه نیستند؟ یا آمدنیوزها بر بستر ناکارآمدی تو میداندار شدند؟
لازم نیست حتی رسانه ملی یا صدای مردم باشی؛ همین که بخواهی رسانه باشی، راه را پیدا میکنی و میفهمی چیزی که الان هستی هر چه باشد، رسانه نیست. اطلاعرسانی نیست. خبر نیست. بلکه فروختن اعتبار رسانهای و افتادن در مسیر مرجعیتزدایی از رسانه و مخاطبکُشی است.
جناب صداوسیما خلاصه مردم ایناند یا آناند؟ به این پرسش خوب و عمیق فکر کن و اسم پارادوکسهای خود با مردم در امثال گرانی بنزین و فراخوان راهپیمایی و انتخابات، تصمیم ملی و از این حرفها نگذار.
پرویز امینی