۱) هرگز سهام شرکت خود را نمیفروشم، مگر این که سرمایهگذاری بهتری پیدا کنم.
۲) هرگز پول خودم را در سپردهی بانکی، اوراق خزانه، ارز، طلا، مسکن، کالاهای بادوام و کالاهای مصرفی سرمایهگذاری نمیکنم، چون میدانم در بلندمدت بازار سهام تمام بازارهای رقیب را شکست میدهد.
۳) اعداد مانند قیمتها و نرخها برای من هیچ اهمیتی ندارند. تنها الگوها مانند الگوهای شمعی، الگوهای نوساننماها و الگوهای هارمونیک برای من مهم هستند.
۴) گزارشات شرکت و اخبار پیرامون آن را تنها اگر به نفع شرکت بودند، گوش میکنم.
۵) از احساسات مردم، اخبار سیاسی و تحلیل اقتصاددانان تنها برای شناخت آنها استفاده میکنم و هیچ تأثیری در تصمیمات سرمایهگذاری من ندارند.
۶) در شرکتی سرمایهگذاری میکنم که یک نقطهی مالکیت اصلی در یک صنعت گسترده و انحصاری باشد.
۷) هیچ وقت در مقابل نوسان بازار خودم را خلع سلاح نمیکنم. سلاح من نقدینگی است، پس هر طور شده جریان درآمدی خود را حفظ میکنم.
۸) هیچ وقت نمیترسم، چون قرار نیست هرگز ضرر کنم. وقتی بازار قیمتهای پرت اعلام میکند، تا حد امکان از اعتبارات و داراییهای راکد خود برای استفاده از فرصت آن استفاده میکنم.
۹) هرگز سبد خودم را متنوع نمیکنم. یک برج را تمام میکنم و از درآمد آن برج دیگری را میسازم.
۱۰) کار من این است که بفهمم سیاستمداران، مدیران و مردم مجبور میشوند چه کاری را بعداً انجام دهند، نه این که چه کاری را خوششان میآید که انجام دهند. عموماً انسانها مجبور میشوند کاری را انجام دهند که نشان میدهند خوششان نمیآید که انجام دهند.
محمد ماهیدشتی