ایران و عراق در قبل از انقلاب همواره روابط پر تنشی داشتهاند و بر اساس براورد ها و برنامه ریزی ها در ارتش شاهنشاهی، کشور عراق همواره به عنوان تهدید نخست تلقی میشد و طرح های مقابله در برابر بروز جنگ با عراق تهیه و تصویب میشد. تا سال ۵۵ ارتش ۶ طرح برای تقابل احتمالی با عراق را اماده کرده بود.
طرح پیکار شماره ۲ در ستاد کل ارتش در سال ۱۳۴۶ تهیه و در سال ۱۳۴۷ مصوب شد.
طرح شاهین در قرارگاه نیروی دریایی در سال ۱۳۴۸ به منظور کنترل اروند رود تهیه شد.
طرح ابومسلم خراسانی ۱.۲.۳ در سال ۱۳۵۲ در قرارگاه نیروی زمینی در سال ۱۳۵۲ تهیه شد.
طرح سبلان در قرارگاه نیروی هوایی در سال ۱۳۵۲ به منظور پشتیبانی از طرح ابومسلم تهیه شد.
طرح عملیات روانی در ستاد کل ارتش در سال ۱۳۵۵ به منظور عملیات روانی علیه کشور عراق تهیه شد
طرح زاگرس در قرارگاه نیروی هوایی در سال ۱۳۵۶ به منظور زمین گیر کردن ارتش عراق در خاک عراق تهیه شد.
طرح های دفاعی ارتش قبل از آغاز جنگ ایران و عراق
بخش اول
طرح ابوذر مربوط به نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ايران در خرداد ۱۳۵۹ تهیه و به ستاد مشترک ارتش ارسال گرديد. در اين طرح، مأموريت دفاع اولیه نیروی زمینی در مقابل ارتش عراق به ترتیب از جنوب به لشکرهای سرزمینی ۹۲ زرهی اهواز، تیپ ۸۴ خرم آباد، لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه، لشکر ۲۸ پیاده کردستان و لشکر ۶۴ پیاده ارومیه واگذار شد.
« طرح ابوذر » از سوی ارتش در ۷۶ صفحه در حالی به بنی صدر، رئیس جمهور (وقت) ارائه شد که در آن، گزارش احتمالی حمله ارتش عراق بیان شده بود و ارتش مطابق آن، طرح هايی برای انجام مأموريت به شرح زير برای مقابله با تهديدات احتمالی داشت: « نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران از دالامپرداغ ( مرز مشترک ایران و عراق و ترکیه) تا فاو (دهانه شطالعرب در خلیج فارس( از مرز باختری ایران و عراق دفاع نموده و با استفاده از عناصری از لشکر ۹۲ زرهی و تیپ ۵۵ هوابرد از رودخانه اروندرود دفاع مینماید. تیپ ۵۵ آماده میشود پس از ورود یگانهای تقویتی به منطقه غرب بنا به دستور در سایر مناطق مورد تهدید، اعم از درونمرزی یا برونمرزی به کار رود، همزمان با اجرای عملیات دفاعی در غرب با امکانات موجود در منطقه، مرز خاوری را از دهانه ذوالفقار تا گواتر پوشش مینماید. »
طرح ابوذر برابر اصول جنگی، برای دفاع از مرزهای غربی کشور چهار مرحله پیش بینی کرده بود. نخست: با کشاندن دشمن به مواضع قابل دفاع، حرکت ارتش عراق را در رسیدن به اهدافش کند کرده و در مسیر او تأخیر ايجاد نمايد تا ايستادگی بر اين مواضع کمبود نیروی انسانی ما را جبران کند و در مراحل بعدی، با تثبیت دشمن ( از حالت آفندی به حالت پدافندی در آوردن دشمن ) او را فرسوده نموده و پس از شناسايی منطقه و استعداد دشمن نسبت به دفع متجاوز و انهدام او اقدام نمايد. به همین منظور، عملیات و تکهای محدودی طرحريزی و اجرا شد. اما متأسفانه برخی، از اين تکهای محدود به عنوان عملیات های شکست خورده ارتش ياد میکنند. در واقع، افرادی که میگويند اين عملیات ها شکست خورده هستند،
يا از طرح های ارتش بیخبرند و يا از مطالعات دفاعی و نظامی و اصول جنگ اطلاع کافی ندارند. در هر صورت، برابر طرح ابوذر، مأموريت لشکر ۹۲ زرهی ابلاغ شد و لشکر ۸۱ زرهی نیز طرح حرّ را براساس طرح مزبور تهیه کرده و مأموريت ها را به يگانهای خود ابلاغ کرده بود. روز ۲۶ شهريورماه نیز با توجه به قرائن و شواهد حمله عراق، نیروهای اين دو لشکر به حرکت درآمده و در منطقه دفاعی سرزمینی مستقر شدند. لشکر ۸۱ بايد حدود ۳۵۰ کیلومتر را پوشش میداد و لشکر ۹۲ نیز مسئولیت پوشش منطقهای به عرض حدود ۶۰۰ کیلومتر را بر عهده داشت. اين در حالی است که در حالت استاندارد هر لشکر میتواند حداکثر در عرض ۳۰ کیلومتر پدافند نمايد. جنگ زمینی از طرف عراق به صورت رسمی با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزاير توسط صدام در ۲۶ شهريورماه ۱۳۵۹ آغاز شد. قابل ذکر اينکه طرح ابوذر در اجراء، عملیات دفاع از مرزهای غربی ايران را در چهار مرحله ( تأخیر، تثبیت، دفع، تعقیب و انهدام متجاوز ) تعريف نموده بود که گزاره بند مأموريت در مرحله اول آن به شرح زير میباشد:
" نیروی زمینی دفاع را در منطقه با ۴ لشکر و یك تیپ پیاده در منطقه دفاعی مقدم از شمال باختری تا جنوب اجرا مینماید. لشکر ۶۴ پیاده و لشکر ۲۱ پیاده به ترتیب در شمال، لشکر ۸۱ زرهی و تیپ ۸۴ پیاده در مرکز و لشکر ۹۲ زرهی در جنوب، لشکرهای در خط با اعزام عناصر تأمین، حرکت متجاوز را در زمین های بلافصل مرز به تأخیر میاندازند."
بخش دوم
طرح نبرد البرز در آبان ۱۳۵۸ (نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران)
طرح « نبرد البرز » در به جلسه هماهنگی ۱۸/۸/۵۸ در ستاد مشترک ارتش و راهنمای طرح ريزی ستاد ارتش برمی گردد، که رژيم بعث صدام دست به تحرکات و اقدامات مشکوک و خصمانه علیه جمهوری اسلامی زده بود و ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ايران برای مقابله با متجاوز اقدام به صدور راهنمای طرح ريزی طرح البرز و ابلاغ آن به نیروی هوايی کرد. بند مأموريت نیروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران در طرح البرز به شرح زير بیان میشود:
" نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران ضمن دفاع از آسمان ایران، حملات انتقامی خود را به منظور انهدام نقاط حیاتی کشور هدف، آغاز و پس از کسب برتری هوایی از عملیات سطحی نیروهای خودی پشتیبانی نزدیك به عمل میآورد."
شايان ذکر است طرح فوق کمتر از سه ساعت پس از تجاوز دشمن بعثی، به دستور تبديل و به شرح نامه زير جهت اجرا به نهاجا ابلاغ شد.
در واقع، نیروی هوايی در ساعت ۱۶ روز ۳۱/۶/۵۹ در کمتر از سه ساعت پس از حمله ۱۹۲ فروندی رژيم بعثی عراق، اولین اقتدار و قدرت هوايی خود را به نمايش گذاشت و با جنگنده بمب افکنهای خود به پايگاههای شعیبیه، کوت در استانهای کوت و العماره عراق حمله کردند. نظر فرماندهان نیروی هوايی از اجرای سريع اولین عملیات در اولین ساعات پس از هجوم متجاوز، در حقیقت آغاز جنگی روانی علیه استراتژيست های ارتش عراق بود، چرا که آنها حملات هوايی خود علیه نیروی هوايی جمهوری اسلامی ايران را با اتکاء بر اين باور طراحی کرده بودند که نیروی هوايی توان پاسخگويی به تهاجم را نخواهد داشت و بی درنگ پس از حملات، شیرازه اين نیرو ازهم گسیخته شده و ارکان نظام فرو خواهد ريخت.
از سوی ديگر، نظر فرماندهان اعلام توان مقاومت مقابله به مثل، سرعت، قدرت کوبندگی و قابلیت انعطاف نیروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران به زمامداران عراق بود تا شايد آنان را از ادامه خشونت و دشمنی آشکار بازدارد. اما اصرار نیروی هوايی عراق بر ادامه حملات باعث شد تا صبح روز يکم مهر ۱۳۵۹ با يکی از بزرگترين و کوبنده ترين پاسخهای جنگ های هوايی جهان مواجه شوند.
به اين ترتیب، نیروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران با اجرای بزرگترين عملیات هوايی خود به نام کمان ۹۹ ، که بر پايه طرح نبرد البرز پیاده سازی گرديده بود، بار ديگر ضربه بسیار سهمگین و غافلگیرکننده ای را به دشمن بعثی وارد ساخت و رژيم بعثی صدام را، که يکی از آماده ترين ارتش های آن روز جهان را در اختیار داشت، در بهت و حیرت فرو برد. اهداف اين عملیات پايگاههای هوايی، مخازن سوخت و مهمات، پالايشگاه ها، آشیانه هواپیماها، پناهگاههای تعمیرات و نگهداری هواپیما، باندهای پروازی، رادارهای هدايت کننده هواپیماهای جنگی، برجهای مراقبت و مراکز مخابراتی عراق در پايگاههای هوايی کرکوک، موصل، رشید، حبانیه، ناصريه، شعیبیه، کوت و المثنی بود.
انتخاب اين اهداف از بُعد تاکتیکی، دشمن را در ابعاد خدمات پشتیبانی رزمی و آتش پشتیبانی هوايی، دفاع هوايی و اطلاعات و هشدار اولیه در میدان جنگ با موانع زيادی روبرو میساخت و در نهايت، می توانست به تهاجم عراق در خوزستان پايان داده و حرکت دشمن را متوقف سازد.
منبع: کتاب گفتمان ارتشی دفاع مقدس