خدای متعال انسان را خلیفۀ خود قرار داد؛ نه جنیان و فرشتگان.
خدای متعال انسان را خلیفۀ خود قرار داد؛ نه جنیان و فرشتگان. تنها انسان است که میتواند خلیفۀ خدا باشد و این استعداد فقط در اوست. اما آیا تمام افراد انسان میتوانند خلیفۀ خدا شوند؟ خیر.
قرآن میفرماید: «و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمين خلیفهای خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آيا در آن كسی را میگماری كه در آن فساد انگيزد و خونها بريزد؟ (ساختمان انسان مجموعهای از غرائز و فهم و عقل است. فرشتگان از این ساختمان خبر داشتند) و حال آنكه ما با حمد تو، [تو را] تسبیح میكنيم؛ (فرشتگان خدا را از حمدی که میکنند منزه میکنند.
یعنی خدا را حمد میکنند و بعد میگویند آنچه گفتیم لایق تو نیست و تو منزه هستی از آنچه گفتیم. پیامبر و اهل_بیت تنها کسانی هستند که حمدشان درست است و توصیفی که از خدا میکنند توصیف درستی است. فقط آنها هستند که میدانند خدا را چگونه وصف کنند. ایشان تنها کسانی هستند که از ابتدای عمر خود توانستند خدا را حمد کنند) و به تقديست میپردازيم.»
فرمود: «من چيزی میدانم كه شما نمیدانيد.» و [خدا] همۀ اسماء را به آدم آموخت؛ (آموزش اسماء وجه تمایز خلیفه و سایرین است. خلیفه اسماء را تعلیم دیدهاست.) سپس آنها (برای کلمۀ «اسماء» از لفظ «هم» استفاده شده؛ این، یعنی اسماء صاحب شعور هستند) را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «اگر راست میگوييد، از اسامی اينها (اسم اشارۀ هؤلاء به اسماء برمیگردد؛ یعنی اسامی این اسماء را خبر دهید) به من خبر دهيد. گفتند: «منزهی تو! ما را جز آنچه [خود] به ما آموختهای، هيچ دانشی نيست؛ (فرشتگان محدود هستند. اما انسان حدی ندارد.
در بدی میتواند بدتر از حیوان و بدتر از سنگ شود. در طریق خوبی هم میتواند به بینهایت برود اگر همت داشته باشد) تويی دانای حكيم.» فرمود: «ای آدم، ايشان را از اسامی آنان خبر ده (میگوید خبر بده. سخنی از تعلیم اسماء به فرشتگان نیست. برای فرشتگان این امکان نیست که تعلیمی که به آدم داده شده، به آنان نیز داده شود).» و چون [آدم] ايشان را از اسمائشان خبر داد، فرمود: «آيا به شما نگفتم كه من غیب آسمانها و زمين را میدانم؛ (فرشتگان موجودات غیبی این عالم هستند، ولی آدم برای آنها غیب بود. به همین ترتیب امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز برای آدم غیب است) و آنچه را آشكار میكنيد، و آنچه را پنهان میداشتيد میدانم؟»