قال: يا أميرالمؤمنين(ع) ما الحقيقة؟
فقال (ع): مالك و الحقيقة.
قال كميل: أولستُ صاحب سرّك؟
قال (ع): بلى ولكن يرشّح عليك ما يطفح منّى!
قال كميل: أو مثلك يخيّب سائلا؟
فقال (ع): الحقيقه كشف سبحات الجلال من غيراشارة.
فقال: زدني بيانا.
قال (ع): محوالموهوم مع صحو المعلوم.
فقال: زدني بيانا.
فقال (ع): هتك الستر لغلبة السّر.
فقال: زدني بيانا.
قال (ع): نور يشرق من صبح الازل فيلوح على هياكل التوحيد آثاره.
فقال: زدني بيانا.
قال (ع): اطف السراج فقد طلع الصبح!
برخی از علما این گونه این روایت را ترجمه کرده اند:
کمیل از اصحاب خاص علی (ع) بود. [روزی] امیرالمؤمنین (ع) کمیل را به همراه خود بر شتر سوار کرده بود. کمیل از حضرت پرسید:
آن حقيقت [ ثابته قديمه ] كدام است؟
علی (ع) فرمود: تو را با آن حقيقت چكار؟
کمیل: آيا من صاحب اسرار تو نیستم؟
علی (ع): آری! وليكن بر تو ميتراود و ترشّح میکند آنچه از فوران وجود من لبريز میگردد!
کمیل: آيا امكان دارد همچون تویی، پرسندهای را نااميد و بیبهره گذارد؟!
علی (ع): آن حقيقت، انكشاف و بروز انوار و تقديسات دلائل عظمت جلال خداوند بدون هيچگونه اشارتی است.
کمیل: بیشتر برایم توضیح دهید!
علی (ع): نيست و تاريك شدن هر موهوم، با به وجود آمدن [ و روشن شدن ] آن معلوم.
کمیل: بیشتر برایم توضیح دهید!
علی (ع): پاره شدن پرده مجاز و اعتبار، به علت طغيان و غلبه اسرار حقيقيّه ازليّه.
کمیل: بیشتر برایم توضیح دهید!
علی (ع): نوری است كه از سپيدهدم ازل [ و تجرّد ]، اشراق ميكند؛ و آثارش كه توحيد و يكيكردن است بر تمامي مظاهر وجود و شؤونات وحدت ظاهر ميگردد.
کمیل: بیشتر برایم توضیح دهید!
علی (ع): چراغ [ انديشه و فكر ] را خاموش كن كه تحقيقاً صبح [ حقيقت و شهود و مشاهده ] طلوع کرده است.
منابع حدیث (با اندک اختلافی در نقل):
رجال نيشابورى؛ روضات الجنّات (ج 6، ص 62)؛ أسماء الحسنى تأليف ملا هادى سبزوارى (ص 131)؛ جامع الأسرار تألیف علامه سید حیدر آملی؛ و کتاب های فراوانی از علما و دانشمندان معاصر.